مکان‌ها

سردشت

افسانه صادقی
482 بازدید

سردشت از شهرهای استان آذربایجان‌غربی است که در سال‌های جنگ تحمیلی عراق بر ضد ایران، بارها بمباران شد. مهم‌ترین بمباران این شهر، بمباران شیمیایی در 7 تیر 1366 بود.

سردشت از شهرستان‌های استان آذربایجان‌غربی در شمال‌غربی ایران است. این شهرستان از شمال به پیرانشهر، از شمال‌غربی به مهاباد، از شرق به بوکان، از جنوب به استان کردستان و از غرب به عراق منتهی می‌شود و در سی‌کیلومتری مرز عراق قرار دارد.[1] سردشتی‌ها سنی شافعی بوده و به کردی سورانی و با لهجه موکریانی صحبت می‌کنند.[2]

بر اساس سرشماری سال 1395، جمعیت این شهرستان 118849 نفر اعلام شده است.[3]

سردشت قبل از اسلام در ضلع شمال‌ غربی شهر کنونی در کنار چشمه آبی قرار داشت و مدتی به نام «نیوزه‌رو» نامیده می‌شد و دارای برج و باروی محکمی بود که آثار آن هنوز پیداست. مردم سردشت براساس روایت‌های عامیانه، این شهر را زادگاه زرتشت پیامبر می‌دانند و معتقدند سردشت همان زرتشت است که بعد از حمله اعراب به ایران به سردشت تغییر نام داده است.[4]

سردشت به‌ دلیل مرز طولانی و بسیار نزدیکش به عثمانی در قرون گذشته مدخلی برای ورود نیروهای متجاوز به خاک ایران یا مردم ناراضی از حکومت عراق و عثمانی بود. جنگ جهانی اول یکی از تلخ‌ترین رویدادهای این شهر در دوره معاصر است. در این جنگ تعداد زیادی از مردم سردشت به دست نیروهای متحدین و متفقین قتل‌عام شدند.[5]

پس از پیروزی انقلاب اسلامی، برخی احزاب سیاسی مخالف با ترویج شعار خودمختاری برای کردستان و مناطق کردنشین، سعی در کنترل شهرها و مناطق کردنشین داشتند.[6]

مجاورت سردشت با عراق و وجود مناطق جنگلی در اطراف این شهرستان، فضای مناسبی برای گروه‌های تجزیه‌طلب و ضدانقلاب به‌خصوص حزب دمکرات و کومله فراهم آورد تا دفتر سیاسی، زندان و برخی مراکز وابسته به خود را در محدوده این شهرستان (در جنگل‌های آلواتان و منطقه دولتو) ایجاد کنند. آنها همچنین با حمله به هنگ ژاندارمری سردشت در 2 شهریور 1358، این پادگان مرزی را اشغال و تجهیزات آن را غارت کردند.[7]

در پی صدور فرمان امام خمینی در 27 مرداد 1358 مبنی بر آزادسازی شهرهای کردنشین، در 15 شهریور همان سال نیروهای ارتش و سپاه و بسیج مردمی به فرماندهی مصطفی چمران (معاون وقت نخست‌وزیر و وزیر دفاع) وارد سردشت شدند. آنها توانستند با خلع سلاح عمومی سردشت و پاک‌سازی شهر، آرامش نسبی برقرار کنند.

در 15 مهر 1358درگیری‌ها در این منطقه دوباره آغاز شد و طی آن یک گروه از پاسداران که برای تعویض نفرات به ‌سوی کرمانشاه در حرکت بودند، گرفتار کمین ضدانقلاب شدند. در این درگیری سی نفر از پاسداران شهید و هشت نفر نجات یافتند و بقیه نیز ناپدید شدند. گفته می‌شود خیانت فرمانده وقت پادگان سردشت، امتناع او از اسکورت پاسداران و نفرستادن نیروی کمکی برای نجات آنها، دلیل اصلی این حادثه بود.[8]

با وخیم‌شدن اوضاع سردشت، در آبان 1358 هیئت ویژه دولت موقت در روستایی نزدیک این شهر با تعدادی از سرکردگان ضدانقلاب مذاکره کردند. اما این مذاکره به جایی نرسید و دو روز بعد از آن نیروهای ضدانقلاب بدون توجه به تعهدات خود به پادگان شهر حمله کردند و بار دیگر درگیری‌ها آغاز شد.[9] بعد از آن، علی صیاد شیرازی (فرمانده عملیات غرب در آن زمان) و مصطفی چمران و نیروهایشان، برای آزادسازی سردشت عملیات و نبردهای زیادی کردند.[10]

به‌رغم تلاش‌های بسیار صیاد شیرازی و دیگر نیروهای ارتش و سپاهی، به دلیل عملکرد ابوالحسن بنی‌صدر (رئیس‌جمهور وقت) و فشار ضدانقلاب، سردشت تا اردیبهشت 1361 در محاصره ضدانقلاب بود.[11] نیمه‌های اردیبهشت 1361، عملیات آزادسازی جاده بانه ـ سردشت انجام شد و این شهر بعد از سه سال از محاصره بیرون آمد.[12]

عراق قبل از حمله سراسری به ایران در 31 شهریور 1359، دو بار منطقه مرزی سردشت را بمباران کرده بود. یک بار در 14 خرداد 1358 و بار دیگر در 18 تیر 1359.[13] در دوران جنگ تحمیلی نیز هواپیماهای عراق 73 بار سردشت را بمباران و توپخانه عراق نیز بارها این شهر را گلوله‌باران کرد.[14] 

ارتش عراق در اردیبهشت 1360، در اقدامی هماهنگ با حزب دمکرات کردستان ایران، زندان دوله‌تو را بمباران کرد. این زندان در روستای دوله‌تو در شمال‌غرب سردشت است که با عراق مرز مشترک دارد. حزب دمکرات از ماه‌ها قبل حدود 280 نفر از افراد سپاه، بسیج، ارتش، ژاندارمری، پیشمرگان کرد و مخالفانش را دستگیر و در این زندان، زندانی کرده بود. در این اقدام مشترک ارتش بعث و حزب دمکرات، هشتاد نفر از زندانیان شهید و بیش از صد نفر مجروح شدند.[15]

پس از آزادسازی سردشت از تسلط گروه‌های تجزیه‌طلب، مرحله دوم، آزادسازی راه‌های ارتباطی شهرهای دیگر با سردشت و مرحله سوم، آزادسازی ارتفاعات و مناطق بینابینی بود. برای رسیدن به این اهداف و نیز مقابله با تهاجم عراقی‌ها، عملیات‌های متعددی در طول سال‌های جنگ تحمیلی در منطقه سردشت صورت گرفت:[16] عملیات آزادسازی شهرک ربط در مهر 1361 (شهرک ربط در پانزده کیلومتری سردشت و کنار جاده سردشت ـ مهاباد قرار دارد.)[17]، عملیات جهاد در خرداد 1362 (در غرب شهرستان سردشت)[18]، عملیات شهید احمد صفرزاده در فروردین 1363 (در منطقه جنگلی ملکاری بین جاده سردشت ـ مهاباد[19]، عملیات نصر 5 در تیر 1366 (در جنوب غربی سردشت)[20] و عملیات نصر 7 در مرداد 1366 (در دوازده‌کیلومتری جنوب سردشت)[21] و... .

بمباران شیمیایی این شهر از تلخ‌ترین حوادث جنگ تحمیلی است. رژیم بعث 7 تیر 1366، با شش فروند هواپیمای نظامی سردشت را با بمب‌های شیمیایی خردل و موستارد بمباران کرد. این بمباران در چهار نقطه اصلی و پرتراکم داخل شهر و دو نقطه پیرامونی آن روی داد.[22] این اولین‌بار بعد از جنگ جهانی دوم بود که یک شهر مسکونی بمباران شیمیایی می‌شد. ازآنجاکه یگان‌های سپاه، ارتش، دستگاه‌های دولتی و مراکز درمانی آمادگی و توانایی مقابله با این فاجعه را نداشتند، مداوای مجروحان و مصدومان با مشکلات و نارسایی‌های فراوانی همراه شد. در این حادثه بیش از صد نفر از مردم سردشت شهید و صدها نفر نیز مصدوم شدند.[23]

بی‌اعتنایی سازمان‌های بین‌المللی و نهادهای حقوق بشر جهانی موجب شد سال 1381 یک سازمان غیردولتی با عنوان «انجمن دفاع از حقوق مصدومین شیمیایی سردشت» تأسیس شود. این انجمن می‌کوشد با ارائه مدارک و اسناد مربوط به قربانیان و مصدومان این فاجعه، سایر ملل دنیا را با خود هم‌آوا و هم‌صدا کند.[24]

در 7 تیر 1384، در سالروز این حادثه، طی مراسمی یکی از خیابان‌های این شهر به یاد بمباران اتمی هیروشیما، به همین اسم، نامگذاری شد و چندی بعد ژاپنی‌ها هم به عنوان همدردی با ایرانیان، یکی از خیابان‌های شهر هیروشیما را به نام سردشت نام‌گذاری کردند.[25] در طول هشت سال جنگ تحمیلی 658 نفر از مردم این شهرستان به شهادت رسیدند.[26] یادمان شهدای بمباران شیمیایی سردشت در ورودی این شهر احداث شده است.


[1]. حکمت، ریزان، ملائی توانی، علیرضا، تاریخ شفاهی بمباران شیمیایی سردشت، تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، 1393، ص3.

[2]. حیدری، زهرا، سردشت، تهران: بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس، ص18.

[3]. مرکز آمار ایران، نتایج تفصیلی سرشماری عمومی نفوس و مسکن 1395، تهران: روابط عمومی و همکاری‌های بین‌الملل دفتر ریاست مرکز آمار ایران، 1397، ص49.

[4]. همان. ص12 و 13.

[5]. حکمت، ریزان، ملائی توانی، علیرضا، تاریخ شفاهی بمباران شیمیایی سردشت، ص20 و 21.

[6]. حیدری، زهرا، سردشت، ص25.

[7]. صادقی، رضا، اطلس راهنما12: آذربایجان‌غربی در جنگ با ضدانقلاب و دفاع مقدس، تهران: مرکز مطالعات و تحقیقات دفاع مقدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، 1391، ص66.

[8]. حیدری، زهرا، سردشت، ص34 و 36.

[9]. همان، ص41.

[10]. همان، ص42 و 44؛ صادقی گویا، علی، عملیات شیندرا، تهران: هیئت معارف جنگ، 1376، ص54.

[11]. جهانگشته، مریم، ناگهان جنگ: براساس خاطرات سردار محمد غفاری، مشهد: طنین قلم، 1394. ص143 و 144.

[12]. همان، ص153 و 154.

[13]. حیدری، زهرا، سردشت، ص55.

[14]. صادقی، رضا، اطلس راهنما12، ص66.

[15]. حیدری، زهرا، سردشت، ص63 و 65.

[16]. همان. ص59 و 71.

[17]. صادقی، رضا، اطلس راهنما12، ص118.

[18]. همان. ص150.

[19]. همان. ص134.

[20]. همان. ص138.

[21]. همان. ص184.

[22]. حیدری، زهرا، سردشت، ص83.

[23]. صادقی، رضا، اطلس راهنما12، ص170.

[24]. حکمت، ریزان، ملائی توانی، علیرضا، تاریخ شفاهی بمباران شیمیایی سردشت، ص66 و 67.

[25]. حیدری، زهرا، سردشت، ص42 و 43.

[26]. بایگانی دانشنامه الکترونیکی دفاع مقدس، سند شماره 10ـ00ـ1367، تعداد شهدا به تفکیک محل پرونده.