آثار
داستانهای شهر جنگی
نرگس کرمی
1691 بازدید
داستانهای شهر جنگی نوشته حبیب احمدزاده، مجموعه داستان کوتاهی درباره جنگ تحمیلی عراق برضد ایران است که اولین بار سال 1376 چاپ شد. این کتاب در تجدید چاپهای متعدد با محتوا و ساختارهای متفاوتی منتشر شده است.
کتاب داستانهای شهر جنگی را بار اول دفتر ادبیات و هنر مقاومت حوزه هنری، سال 1376 منتشر کرده است. این کتاب شامل شش داستان کوتاه درباره جنگ تحمیلی عراق برضد ایران با عناوین پر عقاب، هواپیما، چتری برای کارگردان، سیونه و یک اسیر، فرار مرد جنگی، نامهای به خانواده سعد است.[1]
سال 1379 همین ناشر، چاپ دوم کتاب را با ویرایشی جدید منتشر میکند. در این ویراست، یک داستان با عنوان «اگر دریاقلی نبود!»، نامه نویسنده و متن انگلیسی آن به یک کاپیتان آمریکایی و چند نقد و نظر درباره داستانهای این مجموعه به کتاب اضافه شده است.[2]
سال 1379، انتشارات روزنامه سلام نسخه چاپ دوم این کتاب را بازنشر میکند که با توجه به اقبال عمومی در همین سال کتاب به چاپ پنجم از این ناشر میرسد.[3]
سال 1385، انتشارات سوره مهر چاپ هفتم این کتاب را منتشر میکند که در این نسخه جوابیه نظامیان آمریکایی به نامه نویسنده و متن انگلیسی این جوابیه اضافه شده است.[4] تا سال 1391، این کتاب به چاپ نوزدهم میرسد.[5]
این کتاب ازجمله کتابهایی است که شخصیتهای مربوط به جنگ را به مخاطب خود نشان میدهد.[6] حبیب احمدزاده در داستانهایش برای معرفی شخصیتها از دو شیوه شخصیتپردازی مستقیم و غیرمستقیم استفاده میکند. اما اغلب شخصیتها به صورت غیرمستقیم معرفی میشوند. او توصیفها و تصویرها را متناسب با شرایط، حالات، روحیات کنونی و گذشته افراد بیان میکند و بهنوعی از طریق گفتار و رفتار اشخاص، به صورت غیرمستقیم آنها را به خواننده میشناساند.
چون داستانهای این کتاب واقعگرایانه است، میتوان نمونههای واقعی شخصیتهای آن را در صحنههای گوناگون زندگی یافت.
بیشتر داستانهای این کتاب با تکیه بر گفتار اشخاص نوشته شدهاند. تجربه حضور نویسنده در جبهههای جنگ، او را در ساختن گفتارهای واقعی یاری کرده است. او به ظرافتهای زبانی و شوخیهای صمیمانه متداول بین رزمندگان آشنا و مسلط است و میتواند ویژگیهای رزمندگان را نشان دهد.[7]
«پر عقاب» داستان کوتاه و نمادینی است که احساسات متناقض یک دیدهبان مرزی ایرانی را در برابر یک نیروی عراقی بیان میکند. این دیدهبان قرار است تا بیست دقیقه دیگر دشمن عراقیاش را هدف گلوله قرار دهد. او در طول این مدت با دشمن از راه دور گفتوگو میکند. گلولهای که دیدهبان شلیک میکند، از گلولههای خود عراقیهاست که حالا میخواهد بهطرف خودشان شلیک شود، اما از قضا گلوله عمل نمیکند و سرباز عراقی فرصت زنده ماندن پیدا میکند.[8]
در داستان «هواپیما» رزمنده ایرانی، هنگام نگهبانی در آبادان جنگزده، برای همرزمش از علاقهاش در کودکی به هواپیما میگوید. این داستان به بمباران حلبچه پیوند داده میشود.[9]
«چتری برای کارگردان» ماجرای حضور کارگردانی تازهکار به نام جمشید محمودی، در جبهه و شهادت اوست. قهرمان این داستان فردی شوخطبع و عاشق فیلم و سینماست. تلفیق شرایط جنگی و علایق سینمایی او، سبب شده داستان با وجود حال و هوای جنگ و شهادت، رنگی از طنز و شوخطبعی داشته باشد.[10]
احمدزاده در داستان کوتاه «سیونه و یک اسیر»، به اضطراب و بیقراریهای بسیجی کمسنوسالی میپردازد که به کمک راننده پیری میخواهد در شب تاریک، سیونه اسیر را به پشت جبهه برساند. وقتی بسیجی، اسیران را تحویل میدهد حس میکند خودش هم به نوعی از اسارت آن سیونه نفر رها شده است. این داستان تلخی جنگ را نشان میدهد؛ نوجوانی که مجبور است خیلی زود بزرگ شود و برای زنده ماندن کارهایی کند که با روحیاتش سازگار نیست. این داستان، بدون نشان دادن صحنههای جنگی، تأثیر جنگ را نشان میدهد.
در داستان «فرار مرد جنگی» راوی بسیجی جوانی است که از نوجوانی عاشق ناهید، دختر هممحلهای خود، بوده و با وقوع جنگ و مهاجرت دختر و خانوادهاش به شهری دیگر، از او دور افتاده است. راوی در جبهه مصطفی، یکی از همسایههایش، را میبیند که در گفتوگوهایشان درمییابد که او نیز عاشق ناهید است. راوی که پای مصنوعی دارد خود را لایق ناهید نمیبیند و مصطفی را که علاوه بر داشتن سلامت کامل جسمی مهندس نیز هست، ترغیب میکند به خواستگاری ناهید برود. راوی مدتی بعد، روزی که بچههای برادرش را به پارک برده است، ناهید را میبیند و خبر شهادت زودهنگام مصطفی را از او میشنود. از طرفی ناهید با دیدن بچهها فکر میکند دلیل ترغیب مصطفی به ازدواج با او از سوی راوی، بیوفایی راوی و ازدواج زودهنگامش بوده است و فرصتی هم نمیدهد که راوی حقیقت را بگوید.
«نامهای به خانواده سعد»، داستان بسیجی جوانی است که در شانزدهسالگی جسد سرباز جوان عراقی را به خاک سپرده و هماکنون پس از یازده سال با کمک اعضای گروه تبادل اسرا جسد را مییابد و به همراه نامهای برای خانوادهاش ارسال میکند. او توضیح میدهد که سعد سرباز فراری بود و همرزمان عراقیاش او را کشتهاند.[11]
داستان «اگر دریاقلی نبود!»، براساس ماجرای واقعی اقدام شجاعانه یکی از اهالی آبادان به نام دریاقلی سورانی در دوران جنگ تحمیلی، نوشته شده است. او در فاصله بیست کیلومتری آبادان، وقتی از قصد عراقیها برای حمله مطلع میشود، بهسرعت با دوچرخه به آبادان میرود و این خبر را میدهد و خود با اصابت ترکش خمپاره شهید میشود.[12]
شیوه روایت دوم شخص از انواع کمکاربرد روایت است که ویژگیها و کارکردهای منحصربهفردی دارد. این شیوه در سه داستان از این کتاب بهکار گرفته شده است؛ «پر عقاب»، «چتری برای کارگردان» و «اگر دریاقلی نبود!». نویسنده بهکمک این شیوه روایت، موفق به بازسازی بخشی از تاریخ جنگ شده است.[13]
کتاب داستانهای شهر جنگی سال 1378، در چهارمین دوره «جشنواره انتخاب بهترین کتاب دفاع مقدس» بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس، رتبه اول و همچنین سال 1379، مقام اثر برتر را در «جشنواره ادب پایداری» وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در بخش داستان کسب کرده است.[14]
داستانهای این کتاب، تاکنون مبنای ایده و الهام برای ساخت چند فیلم سینمایی قرار گرفته است.[15] ازجمله فیلمنامه دو فیلم سینمایی «اتوبوس شب» و «چتری برای کارگردان» از داستانهای این مجموعه اقتباس شده است.[16]
پال اسپراکمن، دانشیار ادبیات و زبان فارسی دانشگاه راتگرز آمریکا، سال 1388 کتاب داستانهای شهر جنگی را به انگلیسی ترجمه و انتشارات مزدا در آمریکا نیز آن را منتشر کرده است. وی به مجموعه داستانهای این کتاب دو داستان کوتاه دیگری از احمدزاده با عناوین «انتقام، انتقام، انتقام» و «ننه» افزوده است. این کتاب با طرح جلدی متمایز از نسخه فارسی آن انتشار یافته است.
پیش از این، دو داستان «پر عقاب» و «نامهای به خانواده سعد» از این مجموعه، به زبانهای انگلیسی و عربی منتشر و استقبال زیادی از آنها شده بود. نوام چامسکی، نظریهپرداز و دانشمند سیاسی مشهور آمریکایی در ایمیلی به حبیب احمدزاده، از تیزهوشی نویسنده و قدرت متقاعدکنندگی داستان «پر عقاب» تعریف و تقدیر کرده است.
همچنین پس از انتشار داستان «نامهای به خانواده سعد» در سایت عربزبان «ایلاف»، نظرهای مثبتی درباره آن منتشر شد که نشان از نزدیکی دیدگاههای مردم کشورهای عربی بهخصوص عراق با مردم ایران، در سالهای پس از جنگ دارد.[17]
کریستف بالایی، استاد زبان فارسی و ادبیات معاصر دانشگاه سوربون فرانسه، ترجمه فرانسوی این کتاب را سال 1389 در فرانسه منتشر کرده است.
نسخه انگلیسی این کتاب را سوره مهر، ناشر اصلی کتاب، سال 1390 در ایران منتشر کرده است.[18]
[1]. احمدزاده، حبیب، داستانهای شهر جنگی، تهران: سازمان تبلیغات اسلامی، حوزه هنری، 1376، ص5 و 6.
[2]. همان، چ دوم، 1379، ص5 و 6.
[3]. احمدزاده، حبیب، داستانهای شهر جنگی، تهران: روزنامه سلام، 1379، ص5 و 7.
[4]. احمدزاده، حبیب، داستانهای شهر جنگی، چ هفتم، 1385، ص2 و 5.
[5]. همان، چ نوزدهم، 1391.
[6]. حنیف، محمد، حنیف، محسن، نوشتن در سایه جنگ: کندوکاوی پیرامون ادبیات داستانی جنگ و دفاع مقدس، تهران: مؤسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب، 1395. ص318.
[7]. بارونیان، حسن، شخصیتپردازی در داستانهای کوتاه دفاع مقدس، تهران: بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس، 1387. ص460 و 461.
[8]. رنجبر، محمود، در مجموعه مقالات همایش ملی ادبیات پایداری ج4، تهران: صریر، 1395، ص303.
[9]. حنیف، محمد، حنیف، محسن، نوشتن در سایه جنگ، ص318.
[10]. جاهدجاه، عباس، رضائی، لیلا، «بررسی شیوه روایت دوم شخص در داستانهای شهر جنگی»، نشریه ادبیات پایداری، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه شهید باهنر کرمان، سال چهارم، ش8، بهار و تابستان 1392، ص41.
[11]. حنیف، محمد، حنیف، محسن، نوشتن در سایه جنگ، ص319 و 321.
[12]. جاهدجاه، عباس، رضائی، لیلا، «بررسی شیوه روایت دوم شخص در داستانهای شهر جنگی»، ص44.
[13]. همان، ص47 و 48.
[14]. همان، ص28.
[15]. احمدزاده، حبیب، داستانهای شهر جنگی، چ هجدهم، 1390. ص2.
[16]. جاهدجاه، عباس، رضائی، لیلا، بررسی شیوه روایت دوم شخص در «داستانهای شهر جنگی»، ص28
[17]. روزنامه دیجیتالی هموطن سلام، 6 اردیبهشت 1389.
[18]. Ahmadzadeh, Habib. A City under Siege: Tales of Iran- Iraq War. Tehran: Soureh Mehr Publishing House, 2011. P 2