اشخاص

پیچک، غلام‌علی

فاطمه خادمی
3743 بازدید

غلام‌علی پیچک (1360ـ1338) یکی از فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در منطقه عملیاتی غرب کشور بود که در عملیات مطلع‌الفجر، در منطقه برآفتاب گیلان‌غرب به شهادت رسید.

غلام‌علی پیچک 8 مهر 1338 در تهران متولد شد.[1] او از چهارسالگی به مدرسه رفت[2] و سال 1354 دیپلم گرفت. در همان سال، با رفت و آمد به مسجد الحسین در خیابان صفای تهران، در کلاس‌های اصول عقاید سیدمحمدجواد شرافت، شرکت می‌کرد.[3]

پیچک در سال 1356، با کنکور سراسری در رشته انرژی اتمی[4] پذیرفته شد. او در کنار تحصیلات دانشگاهی، به یادگیری دروس حوزوی مشغول شد و در مدت کوتاهی دروس مقدماتی را تمام کرد و به تحصیل فقه و فلسفه پرداخت.[5] او از 1 آذر 1356 به استخدام رسمی سازمان انرژی اتمی ایران درآمد.[6]

از جمله فعالیت‌های انقلابی پیچک، حضور در کمیته استقبال از امام خمینی ‌قدس‌سره‌الشریف در بهمن 1357[7]، مبارزه مسلحانه برضد حکومت پهلوی، ایفای نقش مؤثر در وقایع 21 تا 22 بهمن 1357 به‌ویژه درگیری‌های خیابان تهران‌نو، خلع‌سلاح مراکز نظامی در تهران خصوصاً پادگان عشرت‌آباد و پایگاه نیروی هوایی بود.[8]

با تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در 2 اردیبهشت 1358[9]، به این نهاد پیوست و در بخش فرهنگی[10] سپاه پاسداران منطقه 6 تهران در خیابان خردمند، مشغول خدمت شد.[11] سپس با تشکیل جهاد سازندگی در 27 خرداد 1358[12]، به سیستان و بلوچستان رفت و در آنجا مشغول تدریس شد.[13]

با شروع غائله کردستان در مرداد 1358[14]، به همراه مصطفی چمران[15] برای آزادسازی پاوه در آنجا حضور پیدا کرد.[16] چندی بعد، از طرف سپاه پاسداران برای سرکوب توطئه کمونیست‌های ستاد خلق ترکمن، به گنبد (که درگیری‌های آن از فروردین 1358 آغاز شده بود[17]) اعزام شد. پیچک دوباره راهی سنندج که در محاصره ضدانقلاب قرار گرفته بود، شد.[18]

پیچک و نیروهایش در گردان 9 رزمی سپاه غرب کشور، که از پادگان ولی‌عصر‌عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف و سپاه منطقه 10 تهران[19] اعزام شده بودند، در آزادسازی سنندج از دست عناصر ضدانقلاب، شکستن محاصره باشگاه افسران لشکر 28 ارتش، شکست نیروهای ضدانقلاب و آزادسازی پادگان بانه بعد از چند ماه محاصره، نقش عمده‌ای ایفا کردند.[20] او در جریان پاکسازی روستاهای سنندج و بانه در 28 تیر 1359، دو دست و پایش مجروح و به تهران اعزام شد.[21]

با شروع جنگ تحمیلی عراق برضد ایران در 31 شهریور 1359[22]، غلام‌علی پیچک به سرپل‌ذهاب رفت و به خاطر نشان دادن لیاقت و شایستگی در جنگ‌های کردستان، به سمت فرماندهی منطقه سرپل‌ذهاب و مسئول عملیات جبهه چپ سرپل‌ذهاب منصوب شد. پس از مدت کوتاهی، محمد بروجردی فرمانده سپاه منطقه 7 کشور[23]، که متوجه ابتکار عمل و تسلط او بر امور نظامی شده بود، مسئولیت فرماندهی عملیات سپاه غرب کشور را بر عهده او گذاشت.[24] وی رسماً در 1 دی 1359 به عنوان مسئول واحد عملیات ستاد سپاه غرب کشور منصوب شد.[25]

او عملیات‌هایی چون کلینه و سیدصادق در منطقه شمالی سرپل‌ذهاب در 15 اسفند 1359[26] را طراحی و اجرا کرد.[27]

پیچک با حکم کارگزینی آموزش و پرورش از 1 فروردین 1360 در یکی از مدارس تهران، متصدی امور دفتری شد،[28] اما به فکر انجام یک عملیات گسترده برای آزادسازی بخشی از ارتفاعات غرب کشور از اشغال ارتش صدام افتاد و همراه علی‌رضا موحددانش، چند ماه به شناسایی خطوط دشمن پرداختند. برای اولین بار فرماندهی عملیات مشترک و بزرگ بازی‌دراز را بر عهده سپاه گذاشتند. او در تمامی جلسه‌هایی که با ارتش داشتند، شرکت می‌کرد.[29]

پیچک طرح کلی عملیات بازی‌دراز را آماده کرد و فرماندهی محورهای عملیات را به محسن وزوایی[30]، محسن حاجی‌بابا، فرمانده سپاه شهرستان سرپل‌ذهاب[31] و علی‌رضا موحددانش واگذار کرد و خود به هدایت این عملیات پرداخت که در تاریخ 2 اردیبهشت 1360[32] صورت گرفت و بعدها به عملیات اول بازی‌دراز (عملیات ولایت فقیه) معروف شد.[33] همچنین هدایت عملیات دوم بازی‌دراز (عملیات شهیدان رجایی و باهنر) در 11 شهریور 1360[34] را به عهده داشت. در پی شکست این عملیات، پیچک از فرماندهی واحد عملیات سپاه غرب کشور برکنار شد.[35]

در این ایام پیچک برای مراسم ازدواج به تهران رفت و عصر 26 مهر 1360، عقد ازدواج غلام‌علی پیچک و محبوبه کربلایی[36] صورت گرفت.

پس از عملیات دوم بازی‌دراز، تعداد زیادی از نیروهای قدیمی گردان 9 سپاه، جبهه غرب را ترک کردند. مدتی بعد، نیروهای گردان 7 وارد منطقه غرب شدند و پدافند آنجا را بر عهده گرفتند. چند ماه بعد، نیروهای گردان 9 سپاه دوباره به منطقه اعزام شدند.[37]

او و همرزمانش نزدیک پنج ماه روی منطقه و طرح عملیاتی که بعدها مطلع‌الفجر نام گرفت، کار کرده بودند و برای اجرای عملیات آماده می‌شدند.[38]

غلام‌علی پیچک، در مرحله اول عملیات مطلع‌الفجر در 20 آذر 1360 به‌رغم اینکه دیگر مسئولیت عملیات منطقه را بر عهده نداشت، پس از اعزام نیروها به نقطه رهایی به همراه علی‌رضا موحددانش و دیگر همرزمانش، عازم ارتفاعات برآفتاب گیلان‌غرب شد. او در محور عملیاتی چم امام حسن ‌علیه‌السلام[39] در نزدیکی تنگ قاسم‌آباد[40] واقع در ارتفاعات برآفتاب گیلان‌غرب، بعد از درگیری با نیروهای ارتش صدام، نزدیک ظهر، براثر اصابت گلوله به گلو و سینه‌ به شهادت رسید.[41]

پیکر غلام‌علی پیچک پس از چند روز تلاش رزمندگان و شهادت دو تن از یارانش به پشت جبهه منتقل شد[42] و بعد از تشییع در روز 26 آذر 1360 به خاک سپرده شد.[43]  

مزار شهید غلام‌علی پیچک در قطعه 24، ردیف 119، شماره 8 در بهشت زهرای تهران واقع شده است.[44]


[1]. بابایی، گل‌علی، عقابان بازی‌دراز، تهران: کنگره بزرگداشت سرداران شهید سپاه و 36 هزار شهید استان تهران، 1376، ص59.

[2]. وحیدی صدر، مهدی، غلام‌علی پیچک (چهره‌های ماندگار12)، تهران: زلال کوثر، 1390، ص4.

[3]. بابایی، گل‌علی، عقابان بازی‌دراز، ص60؛ بابایی، گل‌علی، آن سه مرد، تهران: غنچه، 1383، ص13 و 14.

[4]. بابایی، گل‌علی، جبهه بغداد: کارنامه عملیاتی جبهه غرب در هشت سال دفاع مقدس، تهران: صاعقه، 1395، ص107.

[5]. بابایی، گل‌علی، عقابان بازی‌دراز، ص63؛ بابایی، گل‌علی، آن سه مرد، ص16.

[6]. بابایی، گل‌علی، آن سه مرد، ص22.

[7].همان، ص19 و 21؛ بابایی، گل‌علی، عقابان بازی‌دراز، ص62 و 65 و 67.

[8]. بابایی، گل‌علی، عقابان بازی‌دراز، ص21.

[9]. بی‌نام، روزها و رویدادها (سال شمسی)، قم: پیام مهدی‌(عج)، چ دوم، 1378، ص69.

[10]. بابایی، گل‌علی، آن سه مرد، ص21.

[11]. بابایی، گل‌علی، عقابان بازی‌دراز، ص67 و 68.

[12]. روزها و رویدادها (سال شمسی)، ص163.

[13]. بابایی، گل‌علی، عقابان بازی‌دراز، تهران، ص67.

[14]. بابایی، گل‌علی، آن سه مرد، ص23 و 24.

[15]. روزها و رویدادها (سال شمسی)، ص166.

[16]. بابایی، گل‌علی، عقابان بازی‌دراز، ص68 و 69.

[17]. منصوری جواد، تاریخ شفاهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، تهران: مؤسسه فرهنگی هنری و انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چ اول، 1393، ص256 و 257.

[18]. بابایی، گل‌علی، عقابان بازی‌دراز، ص69.

[19]. همان، ص99؛ بابایی، گل‌علی، آن سه مرد، ص37.

[20]. بابایی، گل‌علی، عقابان بازی‌دراز، ص71 و 78.

[21]. بابایی، گل‌علی، آن سه مرد، ص29 و 35 و 36 و 39 و 48.

[22]. روزها و رویدادها (سال شمسی)، ص314.

[23]. بابایی، گل‌علی، آن سه مرد، ص49.

[24]. بابایی، گل‌علی، عقابان بازی‌دراز، ص89.

[25]. بابایی، گل‌علی، جبهه بغداد، ص107؛ بابایی، گل‌علی، آن سه مرد، ص53.

[26]. دری، حسین، اطلس راهنما7: جنگ در کرمانشاه، تهران: مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، 1384، ص94.

[27]. بابایی، گل‌علی، عقابان بازی‌دراز، ص97.

[28]. بابایی، گل‌علی، آن سه مرد، ص22 و 105.

[29]. همان، ص60 و 61؛ بابایی، گل‌علی، عقابان بازی‌دراز، ص97.

[30]. بابایی، گل‌علی، آن سه مرد، ص61.

[31]. بابایی، گل‌علی، جبهه بغداد، ص99.

[32]. اطلس راهنما7، ص98.

[33]. بابایی، گل‌علی، عقابان بازی‌دراز، ص97 و 99؛ بابایی، گل‌علی، آن سه مرد، ص61.

[34]. اطلس راهنما7، ص100.

[35]. بابایی، گل‌علی، جبهه بغداد، ص107.

[36]. بابایی، گل‌علی، شاهین برآفتاب، انشارات 27 بعثت، تهران: چ اول، 1397، ص308.

[37]. بابایی، گل‌علی، عقابان بازی‌دراز، ص 99؛ بابایی، گل‌علی، آن سه مرد، ص65.

[38]. همان، ص100؛ همان، ص84 و 85.

[39]. بابایی، گل‌علی، جبهه بغداد، ص108.

[40].همان، ص280.

[41]. بابایی، گل‌علی، عقابان بازی‌دراز، ص10.

[42]. روزنامه کیهان، ش 19133، 24 تیر1387، ص6.

[43]. بابایی، گل‌علی، عقابان بازی‌دراز، ص 104 و آن سه مرد، ص88 و 89.

[44]. بابایی، گل‌علی، شاهین برآفتاب، ص311.