چ

مریم آخوندیان
43 بازدید

فیلم سینمایی «چ» در سال 1392  توسط ابراهیم حاتمی‌کیا ساخته شده و 2 روز زندگی شهید مصطفی چمران را در پاوه در پایان مرداد 1358 و درگیری با گروه‌های تجزیه‌طلب به تصویر می‌کشد.

نویسنده و کارگردان ابراهیم حاتمی‌کیا، مدیر فیلمبرداری حسین جعفریان، فیلمبردار پیمان شادمان‌فر، تدوین مهدی حسینی‌وند، طراح صحنه ‌و ‌لباس عباس بلوندی، طراح چهره‌پردازی مهرداد میرکیانی، صدابردار بهمن اردلان، موسیقی فردین خلعتبری، صداگذاری علیرضا علویان، مدیر تولید سید‌علی قائم‌مقامی، جلوه‌های ویژه میدان حمید سلیمانی و جلوه‌های ویژه رایانه‌ای هادی اسلامی و بازیگران فریبرز عرب‌نیا، سعید راد، مریلا زارعی، بابک حمیدیان، مهدی سلطانی ‌سروستانی، اسماعیل سلطانیان، امیررضا دلاوری، خسرو شهراز، پیام لاریان و ... هستند.

این فیلم 120 دقیقه‌ای محصول بنیاد سینمایی فارابی است که در جشنواره فیلم فجر32 رونمایی شد.

این فیلم روایتگر دو روز حضور شهید چمران در پاوه است؛ اواخر مرداد 1358، دکتر مصطفی چمران از طرف دولت موقت مأموریت می‌یابد به پاوه برود و درگیری داخلی را خاتمه دهد.

این فیلم در جشنواره سی‌و‌دوم فیلم فجر جایزه‌هایی از آن خود کرد؛ بهترین فیلم، بهترین کارگردانی، بهترین نقش مکمل مرد، بهترین تدوین، بهترین صدابرداری و صداگذاری.[1]

کارگردان درمورد تولید این فیلم، گفته است: «چ فرزندی است که حدود 8 سال عمر دارد. بارها از تولدش ترسیدم و حتی در حین ساخت نیز چند بار پشیمان شدم و بر خود نهیب زدم که کاش پایم را از گلیمم دراز‌تر نمی‌کردم».

  کارگردان همچنین گفته که تا قبل از چ، تن به پروژه تاریخی نداده بود و چ برای او اولین است. در مورد انتخاب نام آن نیز می‌گوید در نامگذاری آن همیشه دستخوش تردید بود؛ «چمران» یا «چ».[2]

برخی تحلیل‌گران چ را حکایت مردان جنگ در صحنه جنگ معرفی می‌کنند اما نه آن جنگ/ دفاع هشت ساله در برابر عراق که سینمای جنگ ایران به آن شناخته شده است، این جنگی داخلی است که به تعبیری آن را مقدمه و پیش‌درآمد حمله عراق تلقی می‌کنند. زمانی که نظام نوپا و هنوز تثبیت نشده با انواع بحران‌های داخلی مواجه شده بود، چند ماه بعد بحران گروگان‌گیری در راه بود که بحران را به صحنه جهانی کشاند و یک سال بعد هم که حمله عراق ابعاد بزرگتری به ماجرا داد.

برخی تحلیلگران، با اشاره به زمان و مکان تاریخی که این فیلم به تصویر می‌کشد، آن را اینگونه توصیف کردند که صحنه جنگ در چ، کردستان و به طور مشخص شهر پاوه است. زمان، روزهای پایان مرداد 1358 و طرف جنگ، گروه‌های جدایی‌طلب کردستان که در فیلم، نه اسم حزب و دسته و گروه و گروهکی می‌آید و نه اسم شخص خاصی از رهبران آن سوی جنگ. البته مصطفی چمران ضمن همین نخستین روزهای حضورش در صحنه این جنگ، ملاقاتی با یک دوست و همرزم سابق به نام دکتر عنایتی دارد که او از رهبران کردهای حاضر در این جنگ است، اما به نظر می‌رسد او شخصیتی ساخته نویسنده و کارگردان (ترکیبی از یک شخصیت واقعی و افزوده‌هایی به ضرورت داستان) برای اعلام منویات طرف جنگ است. در این سوی ماجرا تلاش فیلمساز برای نزدیک‌شدن به آدم‌های اصلی و به تعبیری شخصیت‌پردازی پیداست، به خصوص درمورد 3 شهید آینده (مصطفی چمران، ولی‌الله فلاحی و علی‌اصغر وصالی) و زنی کرد به نام هانا که در داستان حضوری چشم‌گیر دارد. در آن سو دشمن هویتی یک‌دست دارد و دکتر عنایتی نیز تیترهایی از خواسته‌های آن طرف را بازگو می‌کند.

نظر این تحلیلگران درباره چ این است که می‌تواند به عنوان یک سرآغاز، موضوع و به اصطلاح گونه‌ای فراموش‌شده در سینمای ایران را یادآوری کند که همان فیلم‌های زندگی‌نامه‌ای است. اگرچه تلویزیون کارنامه پروپیمانی از این موضوعات دارد اما سینما در این موضوعات کم‌توجه است. البته فیلم چ یک فیلم زندگی‌نامه‌ای کلاسیک نیست و تنها 2 روز از زندگی شهید چمران است و به تعبیری فیلمی تاریخی است.[3]

محوری از فیلم شامل تقابل مسلحانه پاسداران مدافع پاوه با معارضین جدایی‌طلب است و بر پیشبرد یک ماجرای جنگی و ابعاد خشونت‌آمیز و مایه‌های حماسی و هیجان‌انگیز آن تمرکز دارد. فیلمنامه ویژگی‌های نمونه‌وار چریک و مبارزی نظامی را در شخصیت چمران گرد می‌آورد و او را فردی عمل‌گرا، جسور و از خود گذشته معرفی می‌کند. اوایل فیلم، بعد از اشغال بیمارستان پاوه، چمران برای نجات زنی که هنوز بیمارستان را ترک نکرده، یک تنه به محل بر‌می‌گردد و سپس در امدادرسانی به مجروحان کمک می‌کند و با شدت‌گرفتن درگیری‌ها در پایان فیلم نیز، در کنار پاسداران در دفاع از شهر شرکت می‌کند و تلاش می‌کند مجروحان را از مسیری مخفی فراری دهد. او به تنهایی خود را به فرمانده گروه معارضین می‌رساند تا جلوی حمله به ژاندارمری را بگیرد. این نوع عملکردها با وجود این که از نظر نمایشی، تکرار برخی ترفندهای قالبی و پیش پا افتاده فیلم‌های جنگی است، اما بر قابلیت‌های قهرمان فیلم دلالت دارد و تماشاگر را به سمت شناخت چمران چریک و مأنوس با جنگ هدایت می‌کند. از طرف دیگر، هم نشان می‌دهد فیلمنامه در معرفی اصول اخلاقی و منش چمران، در یکی از بزنگاه‌های تعیین‌کننده طرح داستان (بحث و اختلاف نظر چمران با وصالی)، مبهم و غیر دراماتیک (به خاطر فقدان کنش و تصمیم و نقش حاشیه‌ای و معلق او) است و هم در توضیح طرز فکر سیاسی و تدبیر عملی چمران و جزئیات مستند یک حادثه تاریخی، ناقص است. برای نمونه، چمران به عنوان نماینده دولت از موضع یک مقام رسمی اقدامی انجام نمی‌دهد و اصولاً موضع دولت موقت نسبت به حوادث مشخص نیست.

برخی جوانب مرتبط با زندگی و شخصیت چمران را تنها در تک‌صحنه‌هایی می‌توان یافت که از وجه دراماتیک ضعیفی برخوردار هستند.[4] 

برخی منتقدان ضمن اشاره به شخصیت عجیب و پیچیده شهید چمران، تناقض نهفته در فیلم‌نامه را تناقض واقعیت و تناقض چمران ندانسته، بلکه تناقض رویکرد روایی فیلمنامه‌نویس به بستر و شخصیت دانسته‌اند که می‌خواهد هرکدام را با هنجارهای جداگانه روایت کند. به همین دلیل مدام یکی را قربانی دیگری کرده و در نهایت هردوی آن‌ها را خنثی باقی می‌گذارد.

این منقدان معتقدند بستر انتخاب شده حاتمی‌کیا، بستری است که چمران در آن منفعل و ناکارآمد نمایش داده می‌شود. در حالی که چون قرار است چمران شناخته شود و درونیات او روایت گردد، فیلم نیاز به تصمیم‌های فردی و گفتگوی مفصل و افشاگر دارد. البته این واقعیت نیست و تصمیم‌های فردی او کمتر واقعیت و پیرامون را می‌سازد. از سوی دیگر در لحظات بسیاری دیالوگ‌هایی گفته می‌شود که با فضا و رویدادهای جاری در فیلمنامه نمی‌خواند و روند حرکتی داستان، وجود آن دیالوگ‌ها را توجیه نمی‌کند، بلکه حتی آن گفتگوها در روند ماجرا خلل ایجاد می‌کنند.[5]


[1] ماهنامه فیلم، سال سی و دوم، ش 471، اسفند 1392، ص 41.

[2] همان، سال سی و دوم، ش 470، بهمن1392 (ویژه سی و دومین جشنواره بین المللی فیلم فجر)، ص35.

[3] همان.

[4] ماهنامه فیلم‌نگار، سال دوازدهم، ش 136 و 135، اسفند 1392 و فروردین 1393، ص82 و81.

[5] همان، سال دوازدهم، ش 137، اردیبهشت 1393، ص 18و17.