بندر چوئبده
محسن شیرمحمد
4 بازدید
بندر چوئبده، در 35 کیلومتری جنوب شرقی آبادان، در دفاع مقدس به ویژه شکست حصر آبادان نقش داشت.
بندر چوئبده به صورت نوار باریکی به طول 11 کیلومتر در حاشیه رودخانه بهمنشیر شکل گرفته[1] و از شمال، شرق و جنوب توسط رودخانه بهمنشیر احاطه شده است.[2] ساخت و سازها در اراضی این بندر به صورت پراکنده و در میان زمینهای زراعی و نخلستانها صورت گرفته و بافت کلی آن، چهره روستا - شهر دارد.
بنا به گفته افراد محلی نام چوئبده به معنای کبد در زبان عربی است. وجود رودخانه آب شیرین بهمنشیر با قابلیت کشتیرانی، حاصلخیزی خاک منطقه و درختان متعدد میوه، وجود مکانهای زیبای سیاحتی در محدوده شهر، از نکات برجسته این منطقه است و تولید انواع فرآوردههای خرما، دام و طیور و آبزیان را در پی داشته است.[3]
با شروع جنگ تحمیلی و تسلط ارتش عراق بر جادههای مواصلاتی آبادان به اهواز و بندر ماهشهر و محاصره کامل آبادان در مهر 1359، تأمین مهمات، انتقال مجروحان و خروج مردم از آبادان با مشکل روبرو شد و تنها راه برای تأمین مهمات جبهه از طریق راه آبی بندر ماهشهر به چوئبده بود[4] زیرا منطقه چوئبده به دلیل دور بودن از برد توپخانه عراق از خطر گلولهباران دشمن مصون بود و چون اهمیت نظامی نداشت، کمتر نیز مورد هجوم هوایی دشمن قرار میگرفت.[5] بخش اعظم تردد نیروها از چوئبده به ماهشهر با بالگرد[6] یا لنجهای باری و صیادی مردم انجام میشد.[7] نیروهایی که برای کمک به رزمندگان مستقر در آبادان اعزام میشدند نیز در چوئبده سازماندهی میشدند.[8]
به دنبال محاصره آبادان توسط دشمن، عدهای از مردم، این شهر را ترک کردند و نیروهای جهاد سازندگی فارس و آبادان این مردم را در منطقه چوئبده مستقر و مایحتاج آنها را تأمین کردند.[9]
با توجه به کمبود غذا در جبهههای آبادان، جهاد سازندگی استان فارس، هتل کاروانسرای آبادان را برای رفع این مشکل انتخاب و آشپزخانه آن را فعال کرد؛ مواد اولیه آشپزخانه نیز مستقیم از شیراز به بندر ماهشهر و از آنجا با لنج به چوئبده ارسال میشد.[10]
به دلیل قطع جادههای اصلی مواصلاتی به آبادان، منطقه چوئبده عقبه و محل ارتباط با بندر ماهشهر شد. به کارگیری لنجهای محلی که صاحبان آن به مسیر بهمنشیر و اروندرود تا بندر ماهشهر مسلط بودند، بهترین جایگزین برای تردد به جزیره آبادان بود. در این منطقه هیچ اسکلهای نبود و نخستین اقدام، احداث یک اسکله در منطقه چوئبده بود که به سفارش ارتش به جهاد سازندگی استان تهران واگذار شد. ارتش در نظر داشت پس از وارد کردن ادوات سنگین از طریق این اسکله، یگان رزمی خود را تقویت کند. گروه مهندسی جهاد سازندگی تهران، منطقه چوئبده در ساحل بهمنشیر را محل احداث این اسکله سنگین تشخیص داد. این اسکله از کف بتنی در ساحل رودخانه، یک خط به عرض ۱۳ و طول ۳۰ متر به داخل آب امتداد مییافت تا در صورت جزر نیز عملیات بارگیری و تخلیه انجام شود. عملیات شمعکوبی (استقرار پایههای اسکله) انجام شد و هر کدام از شمعها در عمق حدود ۳۱ متری زمین کاشته شد. احداث این اسکله با امکانات کم در مدت یک ماه به پایان رسید.
همچنین برای تدارک و پشتیبانی نیروهای مستقر در آبادان لازم بود یک باند بالگرد نیز در منطقه چوئبده احداث شود تا از طریق آن و با استفاده از جاده خسروآباد، تدارکات و امکانات به آبادان حمل شود. این باند برای تسهیل در مانور بالگردها، در انتهای جاده چوئبده احداث شد. جهاد سازندگی استان تهران برای زیرسازی این باند در زمین باتلاقی از ورقهای آهنی استفاده کرد. پس از آماده شدن این باند در آخر آبان ۱۳۵۹، بالگردها به امدادرسانی مجروحان و ارسال کمکهای اولیه پرداختند. پس از پایان کار باند و اسکله، اولین کاروان ادوات شامل، تانکهای نفربر و توپ وارد اسکله و جزیره آبادان شدند.[11]
با این که این اسکله بسیاری از مشکلات را بر طرف کرده بود، اما برقراری ارتباط همچنان ناقص بود. شناورهایی که از دهانه خور گوارین و بهمنشیر وارد میشدند با مشکلاتی مواجه بودند. شناورها در مواقع جزر در داخل آب متوقف میشدند و امکان حرکت نداشتند. از طرفی احتمال استفاده عراق از رادار دریایی در منطقه فاو برای شناسایی شناورها و بستن این راه دریایی نیز وجود داشت و احداث راه زمینی میتوانست این نواقص و اشکالات ارتباطی را برطرف کند. همچنین انتقال دستگاههای سنگین از جمله توپ، تانک و حتی بولدوزر به آبادان از طریق ماهشهر، به دلیل نامناسب بودن جاده چوئبده به آبادان با مشکل جدی مواجه بود.
برای حل این مشکل ، اواخر آبان ۱۳۵۹، بازسازی جاده چوئبده به جهاد سازندگی استان اصفهان واگذار شد. این جاده از کارخانه شیر پاستوریزه تا انتهای فیاضیه، چسبیده به رودخانه کارون ادامه داشت و جاده ارتباطی بین جبهههای آبادان بود. از آنجا که این جاده در زمین باتلاقی احداث میشد، جهادگران کلیه مصالح کورههای آجرپزی آن منطقه را با کمپرسی به داخل باتلاق ریختند. به منظور سرعت بخشیدن به احداث این جاده، گروهی از جهادگران شهر نجفآباد به کمک آمدند. پس از پایان مرحله اول جاده، یک تیم دیگر جاده را آسفالت کرد. قیر مورد استفاده در آسفالت نیز از یک کشتی پر از قیر به گل نشسته در ساحل اروند تأمین شد. حمل بشکههای قیر شبهنگام انجام میگرفت و پس از گرم کردن در کوره، در جاده پاشیده میشد. از ۳۰ کیلومتر جاده احداثی، ۱۷ کیلومتر نیز با آسفالت سرد احداث شد. در نهایت دی ۱۳۵۹، ساخت جاده به پایان رسید.[12]
بهمن 1364 نیز، بندر چوئبده با تأمین مهمات، جابهجایی مجروحان جنگی و نیروهای نظامی و مهاجرین از مناطق جنگی، نقل و انتقال نیرو به فاو و تأمین دارو و تجهیزات پزشکی و بیمارستانی، نقش مهمی در پشتیبانی از عملیات والفجر 8 داشت. در جریان این عملیات، بیمارستان فاطمه زهرا (س) در چوئبده احداث و محل درمان رزمندگان شد. با پیروزی نیروهای ایران در عملیات والفجر 8، دشمن به تلافی ضربههایی که از این ناحیه متحمل شده بود، با سلاح شیمیایی به چوئبده حمله کرد.[13]
پس از جنگ تحمیلی و در ۶ آذر ۱۳۸۶ چوئبده به شهر تبدیل شد.[14] بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال ۱۳۹۵ نیز، جمعیت این شهر ۷۹۰۶ نفر (۲۱۰۰ خانوار) است.[15]
[1]. ودادی، حمید و دیگران، زنجیره تأمین و جنگ - نقش سازمان بنادر و دریانوردی در جنگ تحمیلی، تهران، انتشارات سازمان بنادر و دریانوردی، 1396، ص 100.
[2]. همان، ص 99.
[3]. خبرگزاری جمهوری اسلامی، «چوئبده شهری گمنام با ظرفیتهای ناب گردشگری»، 28 اسفند 1397، www.irna.ir/news/.
[4]. ودادی، حمید و دیگران، همان، ص 99.
[5]. همان، ص 137.
[6]. محمودزاده، نصرتالله، خاکریزهای خط مقدم، تهران، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، 1401، ص 149.
[7]. ودادی، حمید و دیگران، همان، ص 99.
[8]. همان.
[9]. محمودزاده، نصرتالله، همان، ص 142.
[10]. همان، ص 143.
[11]. همان، ص 147.
[12]. همان، ص 148.
[13]. ودادی، حمید و دیگران، همان، ص 100.
[14]. سایت مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی، «تصویبنامه در خصوص تبدیل روستاهای دارخوین و چوئبده به شهر»، مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی، www.rc.majlis.ir/fa/law/show/134921.
[15]. درگاه ملی آمار، «نتایج تفصیلی سرشماری عمومی نفوس و مسکن 1395، amar.org.ir.
