آثار
آژانس شیشهای
زینب احمدی
28 بازدید
آژانس شیشهای فیلمی در ژانر اجتماعی-حادثهای درباره مجروحان و جانبازان جنگ تحمیلی است. در این فیلم، وضعیت و سختیهای زندگی تعدادی از این افراد به نمایش در آمده است.
این فیلم ۱۱۵ دقیقهای در سال 1376 ساخته شد. تهیه کنندگان آن شرکت وراهنر، بنیاد سینمایی فارابی و علی کمیجانی هستند و لابراتوار وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای آن مورد استفاده قرار گرفته است. کارگردان و فیلمنامهنویس آن ابراهیم حاتمی کیا است و اولین نمایش آن در سال 1377 بوده است. افراد زیر در ساخت این فیلم نقش داشتهاند: مدیر فیلمبرداری عزیز ساعتی، سازنده موسیقی متن مجید انتظامی، تدوینگر هایده صفی یاری، منشی صحنه مجید موحد، صدابردار محمود سماک باشی، مسئول جلوههای ویژه محسن روزبهانی، مدیر صحنه حسین خلیلی، مدیر تولید مهدی کریمی، مسئول انتخاب بازیگران آتیلا پسیانی، بازیگران پرویز پرستویی، رضا کیانیان، حبیب رضایی، اصغر نقیزاده، بیتا بادران، محمد حاتمی و ...
خلاصه داستان فیلم از این قرار است: حاج کاظم (پرویز پرستویی) دوست و همرزم خود، عباس حیدری (حبیب رضایی) را پس از سالها در یکی از خیابانهای شلوغ تهران میبیند. عباس با کمک همسرش (بیتا بادران) برای مداوای اثر ترکشی که در گردن دارد، عازم بیمارستان است. حاج کاظم که با خودرو مسافرکشی میکند، او را به بیمارستان میبرد. پزشک معالج وضعیت عباس را بحرانی تشخیص می دهد و اصرار می کند که او در اسرع وقت به بیمارستانی در لندن منتقل شود. زن و شوهر در منزل حاج کاظم ساکن می شوند تا مقدمات رفتن را آماده کنند. بهمن (صادق صفایی) پزشک همرزمان آنها ویزای سفر را تهیه میکند و حاج کاظم نیز با فروش اتومبیل خود در صدد تهیه بلیط هواپیما است. خریدار اتومبیل به وعده اش وفا نمی کند و حاج کاظم با رییس آژانس کاکتوس (فرشید زارعی پور) که قصد دارد بلیط رزرو شده عباس و کاظم را به فرد دیگری واگذار کند، درگیر میشود. حاج کاظم با گرفتن اسلحه یک سرباز وظیفه، افرادی را که در آژانس هستند، به عنوان شاهد نگه میدارد تا امکان سفر خود و عباس به لندن را فراهم آورد. دو مأمور امنیتی به نامهای احمد کوهی (قاسم زارع) همرزم سابق حاج کاظم و سلحشور (رضا کیانیان) وارد ماجرا میشوند و پس از گفتگو، عدهای از شاهدان را آزاد میکنند. سلحشور معتقد به شدت عمل در مقابل حاج کاظم است، اما احمد به شیوه خود، این ماجرا را فیصله میدهد و همراه با حاج کاظم و عباس به سوی لندن پرواز میکند. قبل از خروج هواپیما از مرز هوایی کشور، هنگام تحویل سال نو، عباس جان میسپارد.[1]
این فیلم در شانزدهمین جشنواره فیلم فجر، به عنوان بهترین کارگردانی، فیلمنامهنویسی، تدوین، موسیقی متن، بازیگر مرد نقش اول، و بازیگر زن نقش دوم، چندین سیمرغ بلورین دریافت کرد. همچنین توانست دیپلم افتخار برای بازیگر مرد نقش دوم را دریافت کند. پرویز پرستویی برنده جایزه بهترین بازیگر نقش اول، در مصاحبهای گفت که فیلم آژانس شیشهای بازتاب موقعیت کنونی ایران محسوب میشود و تلنگری به دنیای کسانی است که آدمهایی مثل حاج کاظم و عباس را فراموش کردهاند. انجمن منتقدان سینمای ایران نیز با انتشار بیانیهای این فیلم را بهترین فیلم سال معرفی کرد.[2]
این فیلم در سال ۱۳۷۷ با جذب ۱۲۷۷۸۹۵ نفر تماشاچی، مبلغ ۳۰۰۷۲۰۴۷۰۰ ریال فروش داشت و در فهرست ده فیلم پرفروش این سال قرار گرفت.[3]
سیفالله داد معاونت وقت امور سینمایی در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت همین که این فیلم توانسته موضعگیریهای مختلفی را در مورد حقوق هنرمند در زمینه طرح مسائل اجتماعی برانگیزد، فیلم بسیار موفقی است.[4]
پیرامون آژانس شیشهای نقدهای زیادی با دیدگاههای متفاوت نوشته شده که اغلب آنها حاتمیکیا را از این لحاظ که در این فیلم، پیرو جناح خاصی نیست و مستقل عمل کرده، فیلمی جسورانه و متفاوت از فیلمهای قبلی وی می دانند.[5]
در مورد محتوای این فیلم، هر کدام از جریانهای سیاسی به میل و نفع خود، برداشتهایی کردهاند. گروهی در تحلیل های خود، حاتمی کیا را به دلیل ساخت این فیلم که فضایش متفاوت از فیلم های سابق اوست، دارای سوگیری لیبرال تلقی میکنند و گروهی دیگر، این فیلم را مدافع ارزشهای انقلاب و دفاع مقدس میدانند. عدهای از منتقدان نیز بیان میدارند که حاتمیکیا نتوانسته و یا جرأت نداشته که موضع صریح خود را مشخص کند و باید بطور مستقیم عملکرد بنیاد مستضعفان را در مورد رسیدگی به مجروحان جنگی زیر سؤال میبرد. با جمع این تفاسیر میتوان گفت که فیلم در ابهام بهسر برده و موضع واضحی ندارد. [6]
عدهای از منتقدان و کارشناسان سینما بر این عقیده اند که حاتمیکیا آژانس شیشهای را از فیلم "بعدازظهر سگی" ساخته سیدنی لومت اقتباس کرده است. حتی خود حاتمیکیا نیز در مصاحبهای به الهام گرفتن از آن فیلم اذعان کرد. البته اقتباس کارگردانان از یکدیگر چیزی نیست که باعث مردود شدن فیلم ایشان شده و یا حتی امتیاز فیلم آنها را پایین بیاورد. [7]
آژانس شیشهای فیلمی تأثیرگذار است که مظلومیت یک بسیجی را در دوران بعد از جنگ به تصویر میکشد. حاج کاظم خود را در برابر مظلومیت عباس بدهکار میبیند و بنابراین از آدمهایی که بدون درکی از جنگ، سختیها و تبعاتش، این مظلومیت را دامن میزنند، دلگیر است. این همه ناراحتی و درد حاج کاظم از سوی همه مخاطبان او قابل درک نیست، زیرا نمیتوانند با او همذات پنداری کنند و یا از جهانبینی او دورند. حاج کاظم در تمام طول فیلم، چیزی برای خودش نمیخواهد و تمام تقلایش برای زنده ماندن یک بسیجی تنها و بیدفاع است که گویی از جامعه خود طرد شده است.
به اعتقاد تعدادی از منتقدان، حاتمیکیا باید نوک پیکان اعتراض را به سمت بنیاد مستضعفان و عملکرد نامطلوبش می برد، و نه به سوی رئیس یک آژانس مسافرتی که خود را متعهد و موظف به خدمت به یک مجروح درمانده جنگی نمی داند. حاج کاظم امنیت کشور را نتیجه ایثارگری و از جان گذشتن امثال عباس می بیند و از این همه بی تفاوتی و فراموشی جامعه و دولت در برابر این مظلومیت عباس که در حال مرگ است، عصبانی و آشفته است. عصبانیت و اغتشاش و بیقانونی او در داخل آژانس برای پیگیری مصلحت بالاتری است. او قصد دارد نشان دهد که آرمانگراست و قانونگرایی نباید منافاتی با آرمانگرایی داشته باشد.[8]
ـــــ
[1] - بهارلو، عباس، فیلمشناخت ایران، تهران، قطره، 1390، ص 163 و 164؛ نشریه فیلم، ش 215، ویژه شانزدهمین جشنواره فیلم فجر، ص 24.
[2] - نشریه ابرار، مرداد 77، ص 2/1.
[3] - سالنامه آماری فروش فیلم و سینمای ایران، سال ۱۳۷۷، ص ۷.
[4] - «آژانس شیشهای مخالف جامعه مدنی نیست»، مجله فیلم، ش 223، ص 25.
[5] - گبرلو، محمود، نشریه رسالت، بهمن 1376، ص 1.
[6] - «آژانس شیشه ای فیلم دیروز است نه امروز»، مجله فیلم، ش 223، ص 28.
[7] http://kavehfilm.blogfa.com.
[8] - «آژانس شیشهای فیلم دیروز است نه امروز»، مجله فیلم، ش 223، ص 28؛ «حاج کاظم نه سقراط است و نه دن کیشوت»، مجله حقوقی و قضایی دادگستری، اسفند 1376، ص 2.