شکوه بازگشت
زینب احمدی
46 بازدید
فیلم سینمایی شکوه بازگشت توسط سیروس مقدم در سال ۱۳۷۰ ساخته شد و درباره زنی است که همسرش به جبهه میرود و مفقود میشود، اما مدتی بعد بازمیگردد.
کارگردان سیروس مقدم، دستیار کارگردان ناصر تقوایی و بهروز خلجی، فیلمنامهنویس ناصر شاملو، مدیر فیلمبرداری اصغر رفیعی جم، دستیار فیلمبردار حسن کریمی، منشیهای صحنه احمد صادقی، فرنگیس دیانیپور و فرانک نیری، سرپرست گویندگان خسرو خسروشاهی، صداگذاری چنگیز صیاد، صدابردار بهروز معاونیان و ساسان نخعی، جلوههای ویژه عباس شوقی، تدوین روحالله امامی، موسیقی متن پرهام پرواس، عکاس علی قربانترابی، مشاور نظامی رضا مرادیان، مدیر تولید علی قربانترابی، دستیار تولید بهزاد امینی، برنامهریز بهروز خلجی، طراح پوستر محمدعلی باطنی و بازیگران جمشید مشایخی، افسانه بایگان، داریوش مؤدبیان، رضا توکلی، منوچهر حامدی، مصطفی راد، رضا مرادیان، پری کربلایی، میترا چوپان، احمد عباسی، نیلوفر ترابی و ... هستند.
این فیلم ۷۶ دقیقهای توسط شرکت سینمایی ندا و علی قربانترابی تهیه شده و ۲۲ اردیبهشت ۱۳۷۲ به نمایش درآمد و ۷۸٬۶۴۷٬۲۲۰ ریال فروش کرد.[1]
با شنیدن خبر نابودی یک بیمارستان صحرایی، دکتر راستین (رضا توکلی) عازم جبهه میشود و لیلی (افسانه بایگان) همسر باردارش، نزد پدرش قوام (جمشید مشایخی) میرود. لیلی که به نویسندگی و نقاشی علاقه دارد، با جوانی به نام سامان (داریوش مؤدبیان) که مدیر یک مؤسسه انتشاراتی و دوست همسرش است آشنا میشود. خبر شهادت دکتر راستین میرسد، ولی لیلی شهادت شوهرش را باور ندارد. یکی از بستگان لیلی به نام فتاحی و همسرش درصددند برای تصاحب ثروت قوام، لیلی را به عقد پسرشان مرتضی که تحصیلکرده خارج است درآورند، اما لیلی نمیپذیرد. هنگامی که لیلی تلویحاً به پیشنهاد ازدواج سامان جواب مثبت میدهد خبر بازگشت شوهرش را میشنود. لیلی، پدرش و سامان به ایستگاه راهآهن میروند و با دکتر که یک پایش را از دست داده مواجه میشوند.[2]
سیروس مقدم در مصاحبهای در مورد ساخت این فیلم میگوید: «در قصهای که به نام شکوه بازگشت تصویب شده بود مسئله جنگ و نگاه کردن به مسائل آن به شکل مستقیم مطرح شده بود که با سلیقه شخصی من تطابق چندانی نداشت. بنابراین تصمیم گرفتم شکل غیرمستقیم را انتخاب کنم و سعی کردم به مسائل جانبی جنگ به طور غیرمستقیم بپردازم، به گونهای که سایه جنگ بر زندگی و سرنوشت آدمها گسترده باشد اما خودش به عنوان محور اساسی فیلم مطرح نشود». وی در جای دیگر در پاسخ به این سؤال که چرا چهل دقیقه از فیلم را کارگردانی دیگر و بقیه را وی کارگردانی کرده است گفته است: «مشکل در واقع یک مشکل تخصصی مربوط به کار بود. دوستانی که در ابتدا شروع به کار کردند، بدون در نظر گرفتن تدارکات، کار را انجام دادند، به همین علت مانع ادامه کار شدیم و من حتی یک فریم از آن چهل دقیقه گرفته شده را استفاده نکردم و فیلمی تازه با مشخصاتی تازه شروع کردم ...».[3]
این فیلم در گونه ملودرام ساخته شده و هدفش برانگیختن احساسات تماشاگر است که در آن شخصیتها یکبعدیاند و در نهایت خوبی بر بدی پیروز میشود. در این گونه به شخصیت زن بیشتر پرداخته میشود.
کارشناسان میگویند در این فیلم واکنشهای زن در برابر کنشهای محیط بیرون نمایش داده میشود و مشکلاتی که برای زن پیش میآید محملی برای مطرح کردن مرد داستان است. ما در این فیلم میبینیم که همسر دکتر راستین یقین دارد همسرش شهید نشده و روزی بازخواهد گشت. داستان پایان خوشی دارد و همسر زن به خانه برمیگردد، اما به دلیل این که بیننده به راحتی چنین اتفاقی را پیشبینی میکند، اثر کشش زیادی ندارد و مخاطب انگیزه کمتری برای دنبال کردن فیلم دارد. فیلمساز برای خلاص شدن از این یکنواختی دو شخصیت دیگر (آقای قوام و سامان) وارد داستان میکند. اضطراب و دغدغه تماشاگر مبنی بر این که آیا لیلی با یکی از این دو شخصیت ازدواج میکند (کشش دراماتیک) مخاطب را وادار میکند داستان را دنبال کند.
برخی منتقدین نیز معتقدند بازیگران فیلم توانا هستند ولی کارگردان نتوانسته در پیشبرد داستان خود از آنها بازی خوبی بگیرد. به عنوان نمونه جمشید مشایخی بازیگر توانایی است اما در این فیلم صرفاً پدربزرگی مهربان با نصیحتهایی دلنشین است. بازیگران دیگر فیلم نیز در حد تیپهای کلیشهای سینما ماندهاند و جلوتر نمیروند. فیلمنامهنویس نیز در خلق شخصیتهای محوری فیلم از نمونههای کلیشهای سینما وام گرفته و شخصیتهای مستقل و خاصی خلق نکرده است؛ کلیشه زنی در انتظار همسر، پدر پیر و مهربان، مردی طمعکار و مانند آن.
گفته شده است با توجه به این ایرادات کارگردان سعی دارد ضعف فیلمنامه را در اوج و فرودهای مناسب، با نماهایی اضافه بپوشاند، پس ارائه تصاویر کارت پستالی زیبا از کوچههای قدیمی، پلها و خانههای قدیمی، خاطرات قدیمی و مانند آن برای هنری جلوه دادن فیلم و فعالیتهای اعضای سازنده فیلم است. [4]
[1] - سالنامه آماری فروش فیلم و سینمای ایران سال ۱۳۷۰، پاییز ۱۳۹۵، ص۸.
[2] - بهارلو، عباس، فیلمشناخت ایران (فیلمشناسی سینمای ایران ۱۳۵۸-۱۳۷۲)، تهران، قطره، ۱۳۸۳، ص ۲۸۰ و ۲۸۱.
[3] - ماهنامه گزارش فیلم، ش ۴۰، سال چهارم، ۱۵ اردیبهشت ۱۳۷۲، ص ۳۲.
[4] - ماهنامه فرهنگ وسینما، ش ۲۶، سال سوم، تیر ۱۳۷۲، ص ۵۳ و ۵۴.