قطعنامه 522 شورای امنیت

سجاد نادری‌پور
17 بازدید

قطعنامه 522 شورای امنیت سازمان ملل متحد، در 12 مهر 1361 و به‌ دنبال پیروزی‌های نظامی ایران در صحنه جنگ و گشودن جبهه‌های جدید در خاک عراق، به درخواست عراق، به تصویب رسید.

با پیروزی مطلق نیروهای ایران در عملیات بیت‌المقدس در سال 1361 که فتح خرمشهر و آزادسازی بیش از 5000 کیلومتر مربع از مناطق اشغالی را در پی داشت، پیش‌بینی می‌شد با این برتری نظامی بر عراق، امکان صلحی شرافتمندانه فراهم شود، اما غرب و در رأس آن امریکا برای حفظ حکومت بعث و تشدید فشار بر جمهوری اسلامی ایران، تلاش‌های جدیدی آغاز کردند. کشورهای حامی عراق و سازمان‌های بین‌المللی در پی تحمیل وضعیت و شرایطی بودند که هنگام مذاکرات صلح، جمهوری اسلامی در موضع برتر نباشد. علاوه بر این، حکومت بعث نیز بر مواضع قبلی‌اش از جمله لغو قرارداد 1975 الجزایر پافشاری می‌کرد. ضمن آنکه عراق برخی از نقاط مهم مرزی کشور را که اهمیت ژئواستراتژیکی داشتند از جمله شلمچه، طلائیه، ارتفاعات مرزی حمرین، ارتفاعات مرزی مهران و ارتفاعات مرزی قصر شیرین و نفت‌شهر را در اشغال خود داشت تا امکان تهدید نظامی و حمله مجدد همواره باقی بماند.[1]

در چنین وضعیتی، جمهوری اسلامی ایران که به ‌دنبال صلحی شرافتمندانه توأم با تعیین و تنبیه متجاوز، گرفتن غرامت و رهایی از وضعیت «نه جنگ و نه صلح» بود، مجبور به ادامه دفاع برای احقاق حقوق ملت خود شد و برای تحقق اهدافش، فرماندهان عالی‌رتبه، برای ادامه دفاع، راهبرد نظامی جمهوری اسلامی را طرح‌ریزی و تبیین کردند. نقطه ثقل راهبرد نظامی ایران «تصرف منطقه بصره» و سپس استفاده از آن به منزله اهرم فشار برای پایان دادن به جنگ بود. این راهبرد «تنبیه متجاوز» نامیده شد که فرماندهان عالی‌رتبه نظامی در حضور امام خمینی (ره) به‌ عنوان فرمانده کل قوا در خرداد 1361 اتخاذ کردند.[2]

طبق این راهبرد، نیروهای خودی می‌باید با تصرف مناطق شمال و شرق بصره و با استقرار بر کرانه رودخانه دجله و اروندرود، معابر وصولی شهر بصره را کنترل و تثبیت کنند. این راهبرد اهداف متعددی را دنبال می‌کرد که مهم‌ترین آن در صورت موفقیت، برتری در مذاکرات بود.[3]

با تشدید عملیات نظامی ایران علیه نیروهای عراق در محور جنوب و جنوب غربی اهواز طی عملیات رمضان (۲۳ تیر ۱۳۶۱) و آزادسازی مناطق وسیعی از خاک ایران در منطقه سومار در عملیات مسلم‌بن‌عقیل (۹ مهر ۱۳۶۱) و تسلط بر شهر مندلی، دولت عراق و متحدانش برای جلوگیری از شکست به هر شیوه‌ای متوسل شدند.

 حکومت صدام با کمک و همیاری دنیای غرب و کشورهای عربی در 9 مهر 1361، خواستار تشکیل جلسه شورای امنیت شد تا با تحت فشار قرار دادن ایران، موافقتش را با صلح تحمیلی به ‌دست آورد. در این جلسه، سعدون حمادی وزیر امور خارجه عراق از شورا درخواست کرد تا اقداماتی مؤثر بر ضد ایران که «صلح را نفی می‌نماید» اتخاذ کند. در نتیجه زمینه تصویب قطعنامه ۵۲۲ فراهم شد و شورای امنیت در ۱۲ مهر ۱۳۶۱، این قطعنامه را به اتفاق آرا به تصویب رساند.[4]

متن قطعنامه شماره 522 شورای امنیت چنین بود:

«شورای امنیت با طرح مجدد موضوع تحت عنوان وضعیت میان ایران و عراق با ابراز تأسف از ادامه و گسترش مناقشه میان دو کشور که منجر به تلفات سنگین انسانی و خسارات قابل ملاحظه مادی گردیده و صلح و امنیت را در معرض مخاطره قرار داده است:

با تأکید مجدد بر اینکه لازمه برگشت صلح و امنیت در منطقه آن است تا کلیه کشورها تعهدات خود نسبت به منشور سازمان ملل متحد را کاملاً رعایت نمایند، با یادآوری قطعنامه 4۷۹ (۱۹۸۰) که به اتفاق آرا در ۲۸ سپتامبر ۱۹۸۰ به تصویب رسید و نیز بیانیه رئیس شورا مورخ ۵ نوامبر ۱۹۸۰ و نیز با یادآوری قطعنامه شماره ۵۱4 که به اتفاق آرا در 12 ژوئیه به تصویب رسید و همچنین بیانیه مورخ ۱۵ ژوئیه ۱۹۸۲ رئیس شورا.

با توجه به گزارش دبیرکل مورخ ۱۵ ژوئیه ۱۹۸۲:

۱. مصرانه مجدداً خواستار آتش‌بس فوری و پایان دادن به کلیه عملیات نظامی می‌شود.

۲. درخواست خود را برای بازگشت به مرزهای شناخته‌شده بین‌المللی مجدداً مورد تأکید قرار می‌دهد.

3. از اینکه یکی از طرفین آمادگی خود را برای همکاری در اجرای قطعنامه ۵۱۴ اعلام داشته، حسن استقبال نموده از طرف دیگر نیز می‌خواهد که چنین کند.

4. لزوم اجرای بدون تأخیر تصمیم خود را درباره اعزام ناظران ملل متحد به منظور بررسی و تأیید و نظارت بر آتش‌بس و بازگشت نیروها تأیید می‌کند.

5. لزوم ادامه کوشش‌های میانجی‌گرانه را مورد تأیید مجدد قرار می‌دهد.

6. تقاضای خود را از دیگر کشورها برای خودداری از اقداماتی که می‌تواند به ادامه مناقشه کمک کند، مورد تأکید مجدد قرار می‌دهد و درخواست می‌نماید که اجرای این قطعنامه را تسهیل نماید.

7. علاوه بر این، از دبیرکل تقاضا می‌شود تا ظرف ۷۲ ساعت، گزارش خود را درباره اجرای این قطعنامه تسلیم شورا نماید».[5]

جلسة شورای امنیت برای تصویب قطعنامه 522 در حالی برگزار شد که نماینده ایران از شرکت در این جلسه خودداری کرد، با این ‌حال شورای امنیت با پانزده عضو خود از آن حمایت کرد. متن این قطعنامه از طرف اردن که از اول ماه اکتبر 1982 (9 مهر 1361) ریاست شورای امنیت را به ‌عهده داشت تهیه شده و قبل از آن، در یک جلسه کوتاه مشورتی به درخواست عراق، تصویب شده بود. این قطعنامه شامل همان مواردی بود که 21 تیر 1361 در قطعنامه 514 به تصویب شورای امنیت رسید، ولی اجرا نشد.[6]

سعدون حمادی وزیر امور خارجه عراق در سخنانی در جلسه شورای امنیت گفت: «رد ابتکارات صلح عراق و قطعنامه‌های شورا از سوی ایران و نیز پافشاری این کشور که سربازان عراقی هنوز سرزمین ایران را در اشغال دارند، بهانه‌هایی جهت ادامه جنگ می‌باشد. با وجود این، عراق به ‌دنبال راه‌حل عادلانه و آبرومندانه می‌باشد که جهت دستیابی به آن متعهد شده است که با شورا کاملاً همکاری کند. جهت جلوگیری از تهدیدات بیشتر صلح و امنیت، شورا می‌بایست اقدامات مؤثری را علیه طرفی که صلح را رد می‌نماید، اتخاذ کند».[7]

محمد بوستا وزیر امور خارجه مراکش نیز که بدون حق رأی در جلسه شورا شرکت کرده بود، با جانبداری از عراق و با تشکر از تلاش‌های میانجی‌گرانه دبیرکل، نماینده ویژه وی، نهضت عدم تعهد و کمیته صلح سازمان کنفرانس اسلامی، بار دیگر بر درخواست گروه کشورهای عربی تأکید کرد و از طرفین درگیر خواست به این تلاش‌ها با «حسن نیت» پاسخ گویند. بوستا گفت این اختلاف از راه دیپلماسی حل شدنی است، به شرط آنکه طرفین حسن نیت، و تمایل به صلح داشته باشند. وزیر امور خارجة مراکش در ادامة سخنرانی خود با تمجید از اقدامات اخیر حکومت عراق تأکید کرد که اعلام آتش‌بس یکجانبه از طرف عراق، نشانة عملی شجاعانه، مسئولانه و همکاری با ارزشی در جهت کوشش‌های بین‌المللی برای صلح است. وی معتقد بود که شورا باید ایران را به همکاری با شورا برای اعادة صلح ترغیب کند.[8]

به ‌دنبال اعلام رأی شورای امنیت، خاویر پرز دکوئیار دبیرکل سازمان ملل به شورا گفت: «استقرار نیروهای ناظر سازمان ملل، موکول به تأیید دو کشور ایران و عراق است». وی تأکید کرد اگر چنین موافقتی را دریافت دارد، ظرف 48 ساعت نیروهای ناظر را به منطقه اعزام می‌کند. دبیرکل سازمان ملل گفت که برای یافتن راه‌حل سیاسی این مشکل، به تلاش‌های خود ادامه خواهد داد.[9]

پیش از تشکیل جلسه شورای امنیت، از آنجا که نتیجه آن از قبل مشخص بود، وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران اطلاعیه‌ای صادر کرد و در این اطلاعیه، به ریاست کشور اردن در شورای امنیت که یکی از متحدان اصلی عراق در جنگ با ایران بود و همچنین به سکوت چندماهه این شورا در برابر تجاوز عراق و اشغال سرزمین‌های ایران اعتراض کرد. [10]

در این قطعنامه، شورا ابتکار جدیدی به خرج نداد و با اطمینان از پاسخ منفی ایران به این قطعنامه، انگیزه‌ای جز منزوی کردن ایران در سطح جهانی دنبال نمی‌کرد. در واقع گزافه‌گویی شورای امنیت اقدامی صرفاً سیاسی بود که اهدافی جز پایان بخشیدن به جنگ و استقرار صلح را تعقیب می‌کرد.[11]

به‌ دنبال جلسه شورای امنیت و اعلام رأی آن، نمایندگی دائم ایران در سازمان ملل در اعتراض به چگونگی تشکیل جلسه شورای امنیت، جانبداری سیاسی این شورا از عراق و نیز درباره شرایط ایران برای همکاری با شورای امنیت، بیانیه‌ای خطاب به دبیرکل شورای امنیت سازمان ملل صادر کرد و در آن به عملکرد جانبدارانه شورای امنیت و صدور قطعنامه‌های بیهوده 479، 514 و 522 اعتراض کرد و این قطعنامه را اقدامی عجولانه برای جلوگیری از سقوط رژیم صدام حسین دانست.[12]

سعید رجایی خراسانی نماینده دائم ایران در سازمان ملل، هنگام تشکیل جلسه شورای امنیت، با شرکت در یک مصاحبه مطبوعاتی، به ریاست اردن در این جلسه اعتراض کرد. وی در این مصاحبه به موارد متعددی اشاره کرد که نشانة طرفداری شورای امنیت از عراق بود. نمایندة دائمی ایران در سازمان ملل، ضمن رد قطعنامه 522 بر برآورده شدن خواسته‌های قانونی ایران از راه دیپلماتیک و در صورت برآورده نشدن، بر ادامه مبارزه پافشاری کرد. رجایی خراسانی تعیین و تنبیه متجاوز، پرداخت غرامت به ایران و تضمین کافی برای تکرار نشدن تجاوز عراق را از شرایط ایران برای برقراری صلح دانست.[13]

در نهایت این قطعنامه به‌ دلیل برآورده نشدن خواسته‌های سه‌گانه ایران، مورد موافقت دولت ایران قرار نگرفت.


[1]. دری، حسن، «راهبرد عملیات محدود ایران پس از عملیات رمضان (1/9/1361 تا 7/5/1361)»، فصلنامه نگین ایران، سال دهم، ش 37، تابستان 1390، ص 22.

[2]. همان.

[3]. همان.

[4]. سوداگر، احمد، جنگ و قطعنامه‌های سازمان ملل متحد، قم، انشارات ولاء منتظر، 1391، ص 148.

[5]. همان، ص 148-149.

[6]. لطف‌الله‌زادگان، علیرضا، روزشمار جنگ ایران و عراق، ج 21ـ عملیات مسلم‌بن‌عقیل، تهران، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، 1391، ص 659.

[7]. همان.

[8]. همان.

[9]. همان، ص 660.

[10]. همان، ص 660.

[11]. سوداگر، احمد، همان، ص 149-150.

[12]. لطف‌الله‌زادگان، علیرضا، همان، ص 661 و663.

[13]. همان، ص 665.