مکان‌ها

شوش

افسانه صادقی
993 بازدید

شهرستان شوش در استان خوزستان، ازجمله شهرهای این استان است که در روزهای آغازین جنگ تحمیلی عراق بر ضد ایران به‌دلیل حملات مکرر دشمن نیمه‌ویران و خالی از سکنه شد. با انجام عملیات فتح‌المبین در فروردین 1361 این شهر از دید و تیر مستقیم عراقی‌ها خارج شد.

شهرستان شوش، در شمال غربی استان خوزستان واقع است و از شمال به شهرستان اندیمشک، از شرق به شهرستان دزفول، از شمال غرب به شهرستان دهلران، از جنوب شرق به شهرستان شوشتر، از غرب و جنوب‌ غربی به شهرستان دشت ‌آزادگان محدود می‌شود. شوش یکی از کهن‌ترین مراکز تمدن در جهان است و آثار و بقایایی در این منطقه یافت شده است که قدمت آن‌ها به دوران ماقبل تاریخ برمی‌گردد. اکنون شهر شوش مرکز این شهرستان است و بیشتر مردم آن شیعه دوازده امامی‌اند و به فارسی و عربی تکلم می‌کنند.[1] بر اساس سرشماری سال 1395، جمعیت شهرستان شوش 205720 نفر بوده است.[2]

این شهر، تاریخ پرفرازونشیبی دارد. شوش پایتخت زمستانی امپراتوری‌های بزرگ بود. به احتمال قریب‌به‌یقین، در اواسط هزاره چهارم قبل از میلاد، از روستا به شهر تبدیل شد و از آن پس رو به ترقی نهاد و مرکز حکومت عیلام (یکی از چهار تمدن آن زمان) شد. اما زمانی که سرزمین عیلام به ‌دست آشوری‌ها تسخیر شد، شوش تقریباً از بین رفت. در دوران هخامنشیان، شوش مجد و عظمت سابق خود را بازیافت. بار دیگر در زمان انقراض سلسله هخامنشی این شهر کاملاً غارت و ویران شد. شوش در سال 17ق، به تصرف مسلمانان درآمد و تا زمان حمله مغول‌ها از شهرهای پرجمعیت و پررونق آن زمان و مرکز کشاورزی و تجارت خوزستان بود. در سال 1269ش، یک گروه 120‌نفری فرانسوی به ریاست ژان‌ژاک دمورگان (باستان‌شناس معروف فرانسوی) برای کاوش وارد شوش شدند. آن‌ها قلعه‌ای شبیه قلعه باستیل فرانسه ساختند تا هم در آن زندگی کنند و هم اشیای مکشوفه باستانی را در آنجا نگه دارند. اما بعدها دومرگان یافته‌هایش را به موزه لوور پاریس فرستاد.[3] هنگامی که مرکز خوزستان به اهواز منتقل شد، شوش کم‌کم اهمیت خود را از دست داد، اما با احداث راه‌آهن سراسری، حیات اقتصادی شوش رونق گرفت. اهمیت تاریخی شوش و وجود بارگاه دانیال نبی‌علیه‌السلام در این شهر، نیز موجب جذب و توجه جهانگردان بود، به نحوی که با افزایش جمعیت در سال 1335 دارای شهرداری شد.[4] تا سال 1368 شوش یکی از بخش‌های تابعه شهرستان دزفول بود، اما از مرداد همین سال به شهرستانی مستقل تبدیل شد.[5]

شوش یکی از شهرهایی است که عراق از اولین روز جنگ (31 شهریور 1359)، به آن حمله کرد. این شهر در طرح عملیاتی ارتش عراق به این دلیل اهمیت داشت که راه‌آهن و جاده اندیمشک اهواز از مجاورت آن می‌گذشت و قطع این راه‌ها بر جبهه اهواز و دزفول تأثیر زیادی می‌گذاشت. لشکر 1 مکانیزه ارتش عراق با پیشروی به سمت این شهر در هفت‌کیلومتری غرب آن موضع گرفت و از آنجا به طور مداوم شوش را زیر آتش قرار داد. در همان روزهای نخست جنگ، به بسیاری از ساختمان‌های شهر آسیب وارد شد و شوش به‌تدریج خالی از سکنه شد و اهالی آن در شرایطی بسیار سخت به مناطق امن مهاجرت کردند. به همان میزان که شوش از اهالی شهر خالی می‌شد، رزمندگان از نقاط مختلف کشور به این شهر می‌آمدند تا به خطوط اصلی نبرد با عراقی‌ها بروند. درواقع شوش که در آن سال‌ها به نام شهر «شهیدان گمنام» معروف بود، یکی از مناطق اصلی ساماندهی رزمندگان و نیروها برای اعزم به خطوط مقدم جبهه‌ها بود. با ورود رزمندگان به این شهر، استحکامات لازم برای دفاع از شهر، از سنگر گرفته تا خاکریز به‌تدریج ساخته می‌شد. یکی از مهم‌ترین جبهه‌ها‌ در این منطقه تشکیل شد که در امتداد جاده شوش به سمت رودخانه کرخه قرار داشت و نیروها در امتداد جاده آسفالت شوش ـ فکه (جبهه‌های عنکوش، زعن و شلیبیه) و در بعضی از نقاط دیگر مانند صالح مشطط و جسر شجاع، در آن سوی کرخه استقرار داشتند.[6]

در اوایل جنگ، مجید بقایی فرمانده سپاه شوش بود که توانست سازماندهی منسجمی در جبهه شوش ایجاد و با جمع‌آوری اطلاعات ارتش عراق و شناسایی کامل استعداد رزمی آن‌ها عملیات‌های متعددی را در جبهه شوش طراحی کند. مهم‌ترین عملیات محدود در جبهه شوش (در منطقه زعن و شلیبیه) عملیات امام مهدی‌عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف بود که در 25 فروردین 1360 به فرماندهی بقایی انجام شد. در این عملیات که پنج روز طول کشید، عراقی‌ها مقدار زیادی از کنار رودخانه کرخه عقب‌نشینی کردند و درنتیجه رزمندگان ایرانی توانستند پلی روی این رودخانه احداث کنند که در عملیات فتح‌المبین و برای آزادسازی مناطق اشغالی جبهه شوش به‌کارگیری شد.[7]

هدف عملیات فتح‌المبین خارج‌کردن شهرهای دزفول، اندیمشک و شوش از تیررس توپخانه عراق و خروج کامل شوش از سیطره ارتش عراق و پاک‌سازی سایت‌های 4 و 5 بود. فرماندهان ارتش و سپاه معتقد بودند که عملیات باید از چهار محور عین‌خوش، پل نادری، شوش و رقابیه همزمان شروع شود. بدین‌منظور، چهار قرارگاه قدس، نصر، فتح و فجر تشکیل شد و به سازماندهی نیروها پرداختند. مجید بقایی، مرتضی صفاری و حمزه کربلایی، مسؤلان قرارگاه فجر شدند که مقر آن در زیرزمین سپاه شوش بود.[8]

اسفند 1360، عراقی‌ها که متوجه تدارک رزمندگان ایرانی برای عملیاتی در منطقه شوش شدند، ده تیپ مستقل و چند تیپ جیش‌الشعبی را در منطقه مستقر و منطقه را نیز مین‌گذاری کردند.[9]

ساعت 30 دقیقه بامداد 2 فروردین 1361، عملیات فتح‌المبین با رمز «بسم‌الله القاصم الجبارین، یا زهرا‌سلام‌الله‌علیه» آغاز شد. هدایت یگان‌های قرارگاه فجر برعهده مجید بقایی بود. یکی از ویژگی‌های این عملیات، نزدیکی خطوط نیروهای ایران و عراق در منطقه قرارگاه فجر بود. به‌طوری‌که یگان‌های قرارگاه فجر، پس از عبور از میدان مین و موانع، پس از بیست دقیقه به خط عراقی‌ها می‌رسیدند. قرارگاه‌های دیگر باید مسافت بیشتری طی می‌کردند تا به مصاف عراقی‌ها برسند و این خود زمان زیادی می‌برد. روزهای اول، دوم و سوم عملیات مشکلات زیادی برای رزمندگان ایرانی پیش آمد. اما از روز چهارم عملیات، 4 فروردین 1361، اوضاع کنترل شد. هفتم فروردین، لشکر 1 مکانیزه عراق و لشکر 10 زرهی آن منهدم شد و از تنگه عین‌خوش تا ارتفاعات تینه، تنگه ابوقریب، تنگه برقازه و تنگه رقابیه به تصرف رزمندگان ایرانی درآمد و بالاخره شهر شوش پس از یک هفته از شروع عملیات، از برد آتش توپخانه ارتش عراق خارج شد.[10]

بعد از عملیات فتح‌المبین و با پاک‌سازی و بازسازی این منطقه، مردم به شهر و روستاهای خود بازگشتند.

در طول جنگ تحمیلی عراق بر ضد ایران، شوش یکی از شهرهای محبوب رزمندگان بود. در حقیقت این شهر یکی از عقبه‌های مهم جبهه‌ها بود. رزمندگان برای زیارت دانیال نبی‌علیه‌السلام و بازدید از اماکن باستانی شوش و حمام و تفریح و خرید به این شهر می‌رفتند.

بعد از پایان جنگ، آبادانی شوش در دستور کار قرار گرفت و در کنار بازسازی ویرانه‌های جنگ، به حفظ بخشی از آثار و یادگارهای آن دوران هم توجه شد. یادمان شهدای فتح‌المبین در هشت‌کیلومتری شمال‌ غربی شوش و در غرب رودخانه کرخه ساخته شد. انتخاب این مکان به‌دلیل شهادت تعدای از رزمندگان قرارگاه فجر، چند روز قبل از عملیات فتح‌المبین برای رخنه از نُه شیار به سنگرهای عراق است. برخی از این شیارهای عملیاتی بازسازی شدند تا یادآور حماسه رزمندگان در این منطقه باشند. در 19 دی 1381 نیز، هشت شهید گمنام در این منطقه به خاک سپرده شد.[11] در طول جنگ تحمیلی 490 نفر از مردم این شهر به شهادت رسیدند.


[1]. پورجباری، پژمان، اطلس جغرافیای حماسی، ج1: خوزستان در جنگ، تهران: بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس، صریر، 1389. ص211.

[2]. مرکز آمار ایران، نتایج تفصیلی سرشماری عمومی نفوس و مسکن 1395، تهران: مرکز آمار ایران، 1397، ص66.

[3]. سلیمی، علی‌الله، شوش، تهران: بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس، 1393، ص21-15.

[4]. پورجباری، پژمان، اطلس جغرافیای حماسی، ج1، ص214.

[5]. سلیمی، علی‌الله، شوش، ص21.

[6]. همان، ص37 و 38 و 45 و 47 و 53.

[7]. همان. ص61-55.

[8]. همان. ص72 و 73.

[9]. همان. ص79.

[10]. همان، ص82 و 84 و 88.

[11]. همان. ص96-93.