آثار
لیلی با من است
9 بازدید
فیلم سینمایی لیلی با من است، ساخته کمال تبریزی در 1374 است و فیلمبرداری را به تصویر میکشد که برای ایجاد سابقه برای گرفتن وام به جبهه میرود و ناخواسته سر از خط مقدم درمیآورد.
فیلم ۱۰۰ دقیقه، ۳۵ میلیمتری و محصول سازمان سینمایی سبحان، به تهیهکنندگی سازمان سینمایی سبحان، بنیاد سینمایی فارابی و سیمافیلم است. دستاندرکاران این فیلم شامل دستیار کارگردان علی غفاری، فیلم نامه نویسان کمال تبریزی و رضا مقصودی، تدوینگر کمال تبریزی، مجری و طراح صحنه کمال تبریزی، مدیر فیلمبرداری مجتبی رحیمی، منشی صحنه علی عبداللهزاده، صدابردار محمد حقیقی، جلوههای ویژه محمدرضا شرفالدین، موسیقی متن بهنام ابطحی، لابراتوار شرکت فیلمساز، عکاس هاشم عطار، دستیار تهیه محمد معصومی و حسین وفایی و بازیگران پرویز پرستویی، محمود عزیزی، شهره لرستانی، هدایتالله نوید، علی غفاری، نیکنام جبرییلی پور، ناصر حسینیفر و... هستند. این فیلم ۲۴ خرداد ۱۳۷۵ به نمایش درآمد[1] و در رده الف با رقم ۹۵۶۴۱۰۴۰۰ به فروش رسید.[2]
صادق (پرویز پرستویی) که فیلمبردار تلویزین است برای ساختن منزل مسکونیاش با مشکل مالی مواجه میشود و تلاشش برای تهیه پول و گرفتن وام از اداره بینتیجه میماند. وی به ناچار برای داشتن سابقه جبهه و گرفتن وام با یکی از همکارانش برای فیلمبرداری به مناطق جنگیِ پشت جبهه میرود تا بدین طریق رضایت مسئولین را برای گرفتن وام جلب کند. صادق با وجود ترس از جبهه و پشت جبهه به همراه آقای کمالی (محمود عزیزی) راهی مناطق جنگی جنوب می شود. وی با تمام تلاشی که از دور شدن از جبهه و خط مقدم دارد اما به لطف اتفاقاتی که رقم میخورد به خط مقدم نزدیکتر میشود. او در مسیر نزدیک شدن به خط مقدم با رزمندگانی مواجه میشود که مشتاقانه در پی رفتن به خط مقدم و رسیدن به شهادت هستند و همین مسأله از ترس وی میکاهد و باعث تغییر تفکر او می شود. او ناخواسته به همراه یکی از این رزمندگان وارد عملیات میشود و با توفیق اجباری موفق میشود چندین تانک دشمن را منهدم کند و در این حین مجروح شده و به بیمارستان منتقل میشود. در نهایت نیز وی در بیمارستان به دوستانش میگوید از این پس آماده رفتن به جبهه جنگ است.[3]
فیلم لیلی با من است در جشنواره فیلم فجر، برای 2 مورد نامزد کسب جایزه شد و 2 جایزه نیز گرفت؛ پرویز پرستویی نامزد جایزه نقش اول مرد و برنده دیپلم افتخار، محمود عزیزی نامزد جایزه نقش دوم مرد، رضا مقصودی برنده جایزه بهترین فیلمنامه و کمال تبریزی برنده جایزه سیمرغ بلورین برای بهترین فیلمنامه شدند.[4]
لیلی با من است زاویه دیدی غیر متعارف به جنگ دارد که تأملبرانگیز است؛ زاویهای تازه، نو و جذاب که مخاطبین زیادی برای این فیلم رقم زد. بیشتر فیلمهای دفاع مقدسی سینما، شکلی کلیشهای و شناختهشده دارند، به گونهای که مخاطب میتواند پایان داستان را حدس بزند، ولی این فیلم متفاوت است. در بیشتر فیلمهای جنگی، شاهد رزمندگان مخلصی هستیم که شیفته شهادتند و مشتاقانه به سوی جبهههای جنگ میشتابند، ولی در این فیلم نقش اول فیلم (صادق مشکینی) با آن که ظاهری موجه دارد به شدت از جنگ و جبهه گریزان است؛ این در حالی است که نقش دوم فیلم (آقای کمالی) علاقمند حضور در جبهه است، اما در سیر داستان آرام آرام و به تدریج جای این دو تغییر میکند. یعنی مخاطب متوجه ریاکاری آقای کمالی میشود و در کمال تعجب میبیند که او هم از حضور در جبهه میترسد و حتی جانباز جنگ تحمیلی نیست و پایش به دلیل بیماری دچار مشکل شده است. در پایان فیلم صادق تغییر کرده و شیفته رفتن به خط مقدم و فداکاری است و کمالی روند معکوس شخصیت صادق را در پیش میگیرد. در مسیر داستان هر دو شخصیت به انسانهای دیگری تبدیل میشوند که از زمین تا آسمان با قبلشان متفاوتند.
با طرح جذاب فیلمنامه، فیلم از تکرار و کلشیه نجات یافته و نویسندگان فیلمنامه موفق میشوند از تصویر همیشگی جبهه و جنگ برای مخاطبین آشناییزدایی کنند. شخصیتهای اصلی این فیلم نیز از بسیاری از شخصیتهای قابل پیشبینی فیلمهای جنگی تمایز یافته و غیر قابل پیشبینیاند و پیچیدهتر عمل میکنند. همین ویژگی شخصیتی دو شخصیت اصلی فیلم، عامل موفقیت فیلمنامه شده است. در فیلمهای پیش از این، شخصیتهای اصلی فیلمهای دفاع مقدس انسانهای کاملی بودند که برخوردشان با عوامل بیرونی و محیطی برایشان چالشی بزرگ بود و در مسیر فیلم تغییر نمیکردند و تنها بر موانع غلبه میکردند، ولی در این فیلم شخصیت اصلی تمام تلاشش این است که از جبهه فرار کند که در یک سوم نهایی فیلم کاملاً تغییر میکند. یکی دیگر از ویژگیهای این فیلم اختلاف لحن است که روایت فیلم را جذاب کرده است؛ ترکیب دو لحن ملودرام و کمیک که صحنههای متأثرکننده و خندهدار ایجاد کرده و امکان مانور بین لحنها را به نویسنده داستان داده است. نویسنده فیلمنامه بیشتر داستان را از زاویه دید شخصیت اول یعنی صادق مشکینی روایت میکند که باعث همذاتپنداری مخاطب با وی میشود. در کنار زاویه دید شخصیت اول، زاویه دید سوم شخص یا دانای کل نیز در داستان وجود دارد، به گونهای که انگار دستی از غیب در کار است و سرنوشت صادق و کمالی را طراحی می کند. در این طراحی، صادق برگزیده دست غیبی است که به تعبیری لیلی ظرف او را برای شکستن انتخاب کرده است. او از سوی خدا به بهانه وام گرفتن و تکمیل منزل مسکونیاش برای تحول شخصیتش در جبهه انتخاب شده است؛ سرانجام هم به وام میرسد و هم متحول میشود. این فیلمنامه سطوح مختلفی دارد که به نوبه خود کشش داستان را قویتر کرده است و هدف قهرمان فیلم با آنچه برایش اتفاق میافتد در تضاد است.[5]
درونمایه لیلی با من است به طور مستقیم در مورد سرنوشت و تقدیرگرایی است و به فلسفه جبر و اختیار و تناقض و جمع شدن بین این دو میپردازد. شخصیت فیلم با اختیار تصمیمی میگیرد که بر حسب تقدیر و بدبیاری که از ویژگیهای فیلم کمدی است از جای دیگری سردرمیآورد. او قصد فرار از جنگ دارد، در حالی که دستی پنهان او را به خط مقدم میبرد. ماشینی که قرار است او را به پشت جبهه ببرد، منفجر می شود و تکرار شعر « اگر با من نبودش هیچ میلی، چرا ظرف مرا بشکست لیلی» نیز اشاره به این مضمون دارد. بیشترین تکنیکی که در این فیلم برای ایجاد کمدی استفاده شده تضاد است؛ تضاد بین ظاهر و باطن، تضاد بین ادعا و حقیقت، تضاد بین دیالوگ صادق با کمالی و مونولوگ با خود.[6]
یکی دیگر از ویژگیهای فیلم مرز شوخیهاست؛ بار شوخیها به گونهایست که به ارزشهای جنگ تحمیلی بی احترامی نمیکند و توازن بین شخصیتهای مثبت و منفی برقرار است. واقعی بودن گفتار یا حادثهای که در صحنه قبل دروغ به نظر میرسید در صحنه بعد آشکار میشود. به طور مثال فریب و اغوای صحنه صندوق قرضالحسنه بلافاصله با دلایل حاجی و در نهایت با حضور او در جبهه جای خود را به صداقت و اعتماد و اخلاص میدهد. کمال تبریزی به بهانه ساخت یک فیلم جدید، ارزشهای جنگ را مخدوش نکرده است. این فیلم با یک لغزش میتوانست در زمره فیلمهای شعاری قرار گیرد یا با یک بی احتیاطی به اثری مغرضانه تبدیل شود، ولی تلاش کمال تبریزی باعث شده این فیلم، در عین داشتن صحنههای خندهدار و کمیک، ارزشها و فداکاریهای دفاع مقدس را نیز پاس بدارد. این فیلم نشان داد که میتوان یک فیلم دفاع مقدس با مایه طنز ساخت و مرزها و فاصلهها را رعایت کرد و به ارزشها و مقدسات نیز احترام گذاشت. در نهایت نیز به گفته بعضی تحلیلگران، ساخت این فیلم فتح بابی شد برای تولید فیلمهای جنگی با تم کمدی. هنوز هم این فیلم یکی از بهترین آثار کمدی دفاع مقدس است.[7]
[1] - بهارلو، عباس، فیلمشناخت ایران، فیلمشناسی سینمای ایران، ۱۳۷۳-۱۳۸۲، تهران، نشر قطره، ۱۳۹۰، ص ۷۲ و ۷۳؛ امید، جمال، فرهنگ فیلمهای سینمای ایران ۱۳۶۶-۱۳۷۷، تهران، نشر نگاه، ۱۳۷۹، ص ۱۰۳۱.
[2] - جاودانی، هما، سالشمار تاریخ سینمای ایران (تیر 1279 - شهریور 1379)، تهران، قطره، 1381، ص ۲۶۸.
[3] - بهارلو، عباس، همان، ص ۷۳.
[4] - https://www.manzoom.ir.
[5] - ماهنامه فیلم نگار، ش ۲۵، سال سوم، مهر ۱۳۸۳، ص ۷،۸،۹.
[6]- همان، ش ۹۶، سال نهم، مهر ۱۳۸۹، ص ۵۱ و۵۲.
[7]- فراستی، مسعود، فرهنگ فیلمهای جنگ و دفاع مقدس، تهران، ساقی، ۱۳۹۲، ص ۲۲۸، ۲۲۹و۲۳0؛ https://cinemacinema.ir/.