اشخاص

حاجی‌بخشی، ذبیح‌الله

آذر خزایی سرچشمه
530 بازدید

ذبیح‌الله بخشی‌زاده معروف به حاجی‌بخشی، یکی از بسیجی‌های فعال در زمان جنگ تحمیلی عراق برضد ایران است که در تبلیغات دفاع مقدس و تقویت روحیه رزمندگان نقش مؤثری داشت.

ذبیح‌الله بخشی‌زاده سال 1312 در روستای شمس‌آباد اراک به دنیا آمد. هفت‌ساله بود که پدرش براثر تصادف فوت کرد و او به جای تحصیل مشغول به کار شد.[1] مدتی بعد, مادرش با یک مأمور شهربانی ازدواج کرد و برای زندگی به اهواز رفتند.[2] آن زمان مصادف با جنگ جهانی دوم و حضور متفقین در ایران بود.[3]

مدتی بعد, به تهران رفت و علاوه بر کار، در یک مدرسه شبانه‌روزی به تحصیل پرداخت.[4] کم‌کم پایش به جلسات مذهبی باز و پس از چندی با گروه فداییان اسلام آشنا شد. تقریباً از همان زمان بیشتر و جدی‌تر به فعالیت‌های انقلابی پرداخت.[5]

مدتی بعد, برای رهایی از تعقیب نیروهای امنیتی به روستای لار فرار کرد و مدتی در آنجا به چوپانی مشغول بود. در لار اتفاقی با رئیس آب و برق آذربایجان که برای بازدید و شکار به آنجا آمده بود، آشنا شد و کمی بعد, با استخدام در این سازمان به آذربایجان رفت.[6] سال 1342 به تهران منتقل شد.[7]

مبارزات وی برضد حکومت پهلوی تا روزهای پیروزی انقلاب اسلامی ادامه داشت و با اوج‌گیری انقلاب، وی که به همراه خانواده‌اش در کرج زندگی می‌کرد، در این شهر پیش‌قراول مبارزان انقلابی شد.[8]

در روز ورود امام خمینی به ایران، جزو ستاد استقبال از امام بود. بعد از پیروزی انقلاب، مسئولیت کل پمپ بنزین و سهمیه‌بندی بنزین مناطق کرج را به وی محول کردند.[9]

سال 1360 همراه با حدود 750 بسیجی در پادگان الغدیر اصفهان آموزش نظامی دید و بعد از گذراندن دوره به سوسنگرد اعزام شد.[10]

از همان ابتدا در گردان‌های پشتیبانی بود. با توجه به پیگیری‌هایش در بخش تدارکات برای تهیه مایحتاج رزمندگان، مسئولیت تدارکات را به وی می‌سپردند.[11]

آذر 1360، پس از آزادسازی بستان، وقتی همراه رزمندگان دیگر به مسجد بستان رفت و آثار تبلیغات عراقی‌ها را بر دیوارهای بستان دید، برای تقویت روحیه رزمندگان شعار «ماشاالله حزب‌الله» را سر داد. از همان روز رزمندگان وی را ملقب به حاجی‌بخشی کردند.[12]

بخشی از همان زمان مدام در جبهه‌ها و در بیشتر عملیات در بخش تدارکات و تبلیغات حضور داشت. او با توجه به سابقه فعالیت‌های انقلابی و مراوداتی که در طول سال‌ها با افراد صاحب‌نام داشت، اقلام و مایحتاج رزمندگان را از تهران و کرج تهیه و بین رزمندگان توزیع می‌کرد.[13]

بخشی که اوایل دهه 40 ازدواج کرده بود، سه فرزند پسر و دو دختر داشت. نادر نادری یک از دامادها و سه پسر وی عباس و رضا و علی در دوران جنگ اغلب در جبهه بودند.[14] علی، که از سال 1361 همپای پدرش در جبهه حضور داشت، در عملیات خیبر (3 اسفند 1362 در هورالهویزه) براثر موج‌گرفتگی جانباز ‌شد.[15] رضا در عملیات والفجر 1 (21 فروردین 1362 در جبل فوقی) شهید شد.[16] عباس هم در عملیات والفجر 8 (20 بهمن 1364 در فاو) شهید شد. با وجود این وی با روحیه عالی به فعالیت‌هایش در جبهه ادامه می‌داد.[17]

شهید مرتضی آوینی درباره حاجی‌بخشی گفته است: «در آن سوی فاو، به حاج‌بخشی برخوردیم؛ چهره آشنای حزب‌الله تهران. هرکس سرزندگی و بذله‌گویی و چهره شاداب او را می‌دید باور نمی‌کرد که دو ساعت پیش فرزندش شهید شده باشد. او حاضر نشده بود به همراه پیکر فرزند شهیدش جبهه نبرد را، ولو برای چند روز، ترک گوید. هرجا که حزب‌الله تهران هست او نیز همان‌جاست و علمداری می‌کند.»[18]

در عملیات کربلای 5 (19 دی 1365 در شلمچه)، حاجی‌بخشی در ماشین خود با بلندگو مشغول روحیه ‌دادن به رزمندگان بود که با شلیک گلوله تانک عراقی‌ها، ماشین آتش می‌گیرد و حاجی‌بخشی مجروح و دامادش و دو رزمنده که در ماشین وی بودند شهید می‌شوند. او کمی بعد، ماشین دیگری تهیه ‌کرد و باز به جبهه باز‌گشت.[19]

بخشی که تا پایان جنگ در جبهه‌ها حضور داشت، وقتی خبر پذیرش قطعنامه 598 از سوی جمهوری اسلامی ایران و پایان جنگ را شنید، بااینکه برایش شوک بزرگی بود، از فرمان امام خمینی تبعیت کرد و در نماز جمعه تهران شعار داد: «اماما اماما پیامت را شنیدیم، از جان و دل خریدیم».[20]

وقتی امام خمینی رحلت کرد، قبر ایشان را در بهشت‌زهرا کند و چند لحظه‌ای در آن خوابید.[21]

بعد از جنگ، در جبهه فرهنگی و امر به معروف و نهی از منکر حضوری فعال داشت و جزو چهره‌های شاخص دفاع از ارزش‌های انقلاب اسلامی بود.[22]

سال 1387، بیمار شد و سال‌ها درگیر درمان بود[23] تا اینکه 13 دی 1390 درگذشت[24] و پیکرش پس از تشییع در مسجد ارگ تهران و وداع مردم[25] در قطعه 25 بهشت‌زهرا به خاک سپرده شد.

آیت‌الله سیدعلی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی، محمود احمدی‌نژاد رئیس‌جمهوری وقت و اکبر هاشمی رفسنجانی رئیس وقت مجمع تشخیص مصلحت نظام در آن زمان، در پیام‌هایی درگذشت ذبیح‌الله بخشی را به خانواده او و مردم تسلیت گفتند.[26]

متن پیام آیت‌الله خامنه‌ای به این شرح است: «بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم. درگذشت پیر دلاور جبهه‌های جهاد، پدر دو شهید و همرزم و همراه هزاران شهید، مرحوم حاج ذبیح‌الله بخشی را به همه مجاهدان راه حق و به خانواده محترم آن مرحوم تسلیت می‌گویم و علو درجات و پاداش صبر و ثبات را برای ایشان از خداوند متعال مسئلت می‌نمایم.

سید علی خامنه‌ای، 15 دی 1390.»[27]

وی در سال ۱۳۸۹ نشان ملی ایثار دریافت کرد.[28]


[1]. مطلق، محسن، حاجی‌بخشی: خاطرات شفاهی ذبیح‌الله بخشی، تهران: عماد فردا، 1390، ص9 و 10.

[2]. همان، ص13.

[3]. همان، ص9.

[4]. همان، ص32 و 33 و 41.

[5]. همان، ص44.

[6]. همان، ص52 و 54.

[7]. همان، ص69.

[8]. همان، ص76.

[9]. همان، ص77 و 78.

[10]. همان، ص88 و 94.

[11]. همان، ص95.

[12]. همان، ص96.

[13]. همان، ص97 و 98.

[14]. همان، ص62 و 99.

[15]. هفته‌نامه خبری تحلیلی پنجره، سال سوم، ش122، شنبه 17 دی 1390، ص70؛ رشید، محسن، اطلس جنگ ایران و عراق، تهران: مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، 1379، ص71.

[16]. مطلق، محسن، حاجی‌بخشی، ص114 و 115؛ رشید، محسن، اطلس جنگ ایران و عراق، ص71.

[17]. همان، ص150 و 151 و 226؛ رشید، محسن، اطلس جنگ ایران و عراق، ص74.

[18]. غلامی، علیرضا، صلواتی‌ها، تهران: جام‌جم، 1395، ص77؛ رشید، محسن، اطلس جنگ ایران و عراق، ص77.

[19]. مطلق، محسن، حاجی‌بخشی، ص166 و 167.

[20]. همان، ص183.

[21]. همان، ص185.

[22]. همان.

[23]. هفته‌نامه خبری تحلیلی پنجره، همان، ص77.

[24]. همان، ص70.

[25]. غلامی، علیرضا، صلواتی‌ها، ص74.

[26]. هفته‌نامه خبری تحلیلی پنجره، همان، ص80.

[27]. روزنامه کیهان، ش20116، 17 دی 1390، ص3.

[28]. همان؛ غلامی، علیرضا، صلواتی‌ها، ص77.