گروهها، نهادها، سازمانها
حزب دمکرات
لیلا حیدری باطنی
1092 بازدید
حزب دمکرات ایران در سال 1324 توسط قاضیمحمد با شعار خودمختاری کردستان ایجاد شد. با قدرتگیری حکومت پهلوی، انحلال حزب اعلام و پس از پیروزی انقلاب اسلامی، مجدداً احیا شد و برای کسب قدرت، به نبرد مسلحانه با جمهوری اسلامی پرداخت. این حزب در دوران جنگ تحمیلی عراق برضد ایران نیز، هماهنگ با ارتش عراق برضد ایران جنگید.
حزب دمکرات را باید مولود فضای باز سیاسی سال 1320 که متشکل از تعدادی کردهای ناراضی ایران و افسران ملیگرای عراقی بود، دانست.[1] این جریان به رهبری قاضیمحمد در سال 1324 تبدیل به «حزب دمکرات کردستان» شد و جمهوری خودمختار مهاباد را تأسیس کرد.[2] پس از قدرتگیری حکومت پهلوی و اعدام قاضیمحمد[3] در سال 1343 به رهبری خدوی شریفزاده و عبدالرحمن قاسملو حزب مجدداً ایجاد شد و در سال 1345 برای رسیدن به خودمختاری کردستان اقدام به مبارزه مسلحانه کرد که پس از دو سال بهشدت سرکوب شد و اعضای آن به کشورهای مختلف گریختند.[4] آبان 1357 قاسملو در بحبوحه فضای انقلاب وارد کشور شد و با احیای حزب در 23 بهمن، پادگان مهاباد را گرفت و مهماتش را بین نیروهای چپگرا مانند کومله و چریکهای فدایی خلق تقسیم کرد.[5] رادیو مهاباد را تصرف کرد و همه نیروهای ضدانقلاب را به مبارزه مسلحانه برضد جمهوری اسلامی فراخواند.[6] امام خمینی 25 بهمن 1357 پیام خلع سلاح تمامی شهرها را صادر کرد، اما حزب بدون توجه به فرمان امام، پادگان سنندج و باشگاه افسران را تصرف[7] و با برگزاری تظاهرات و سخنرانی، موقعیت خود را تثبیت کرد و با تحریک حس ناسیونالیستی جوانان، به عضوگیری پرداخت و 11 اسفند با برگزاری میتینگی در مهاباد، فعالیت سیاسی حزب را اعلام کرد.[8] این حزب با دو جناح: سیاسی به رهبری غنی بلوریان و نظامی با تکیه بر قاسملو، از سوی دولت عراق و آمریکا حمایت میشد.[9]
از جمله مانورهای سیاسی و نظامی دمکراتها برضد نظام اسلامی ایران و برای کسب قدرت، باید به واقعه سنندج در اواخر اسفند 1357 تا ایام نوروز 1358 که به نوروز خونین تعبیر شد، تحریم رفراندم جمهوری اسلامی در 10 فروردین 1358، آشوب نقده و تیراندازی حزب دمکرات و درگیری آنان با شهروندان ترک نقده در 31 فروردین 1358، حمله به مقر سپاه مریوان و بریدن سر تعداد زیادی از اعضای آن در 23 تیر 1358، محاصره پاوه در 20 مرداد 1358 و... اشاره کرد.[10] حزب که به خاطر تأمین بودجه مالی و تهیه سلاح با وزرای حکومت سرنگونشده پهلوی (عزیزالله پالیزبان و عبدالرضا انصاری) و از طریق آنها با سازمان نظامی ناتو، عراق و خوانین منطقه روابط محکمی برقرار کرده بود، پاسگاهها و پادگانهای مرزی کردستان را خلع سلاح و تصرف کرد.[11] تشدید درگیریها امام خمینی را برآن داشت تا نمایندگانی برای بررسی موضوع و پیشگیری از گسترش ناآرامیها اعزام کند. هیئت حُسن نیت به سرپرستی داریوش فروهر، وزیر کار دولت مهدی بازرگان، برای مذاکره با احزاب دمکرات، کومله و چریکهای فدایی خلق و... به گفتوگو نشست. سران احزاب در این گفتوگو طرح هشت مادهای مبنی بر خودمختاری کردستان و عدم دخالت دولت در امور سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی کردستان را ارائه کردند.[12] همچنین حزب دمکرات از دولت موقت خواست از ایجاد ژاندارمری و شهربانی در منطقه کردستان خودداری و وظایف این ارگانها را به مردم سپرده و ارتش را منحل کند.[13] پس از آنکه جمهوری اسلامی به خواستههای آنها تن نداد، دمکراتها در ابعاد وسیعتری مبارزه مسلحانه برضد نظام را تداوم بخشیدند.
حزب دمکرات سرنگون ساختن جمهوری اسلامی را بدون پیوستن به سازمان مجاهدین خلق غیرممکن میدانست. به همین علت قاسملو در 17 دی 1359 با مسعود رجوی، رهبر سازمان مجاهدین خلق که بهطور مخفیانه به فرانسه سفر کرده بود، در پاریس گفتوگو کرد و جبهه براندازی در این راستا تشکیل شد.[14]
حزب دمکرات پس از محاصره پاوه در 20 مرداد 1358 و از دست دادن پادگان مهاباد، جنگ معروف به «جنگ سهماهه» را راه انداخت.[15] افسران، پاسداران و سربازان را به اسارت گرفته، اسرا و گروگانها را در طویله زندانی، شکنجه و در ملأعام اعدام کرد. پادگانها و ایستگاههای رادیو تلویزیون را خلع سلاح و تصرف کرد، خانههای مردم را سنگر و اتومبیلهای دولتی را به سرقت برد و جوانهای بسیاری را به شهادت رساند، از مردم باج و آنها را به بیگاری گرفته و در منطقه ترکنشین نقده برای نمایش قدرت، تظاهرات مسلحانه راهاندازی کرد.[16] امام خمینی پس از واقعه پاوه، حزب دمکرات را «حزب شیطان» نامید و آن را منحل و غیرقانونی اعلام کرد.[17]
حزب در طول سالهای جنگ تحمیلی عراق برضد ایران برای درگیر نگه داشتن واحدهای عملیاتی سپاه و ارتش، نهایت همکاری را با ارتش عراق انجام داد. عراق نیز به کمک نیروی هوایی، هلیکوپتر و توپخانه از آنها پشتیبانی میکرد. از جمله این همکاریها بمباران «زندان دولتو» در روستایی به همین نام، واقع در سردشت (استان آذربایجان غربی) توسط عراق است. در این واقعه که در 17 اردیبهشت 1360 پس از هماهنگی حزب با عراق اتفاق افتاد، بیش از صد ایرانی از اعضای جهاد سازندگی، سپاه، ارتش و پیشمرگان کرد که توسط حزب دموکرات و دیگر گروههای ضدانقلاب زندانی شده بودند، شهید[18] و زخمیها نیز به عنوان اسیر تحویل عراق داده شدند.[19]
سال 1361 با تشکیل قرارگاه حمزه سیدالشهدا در ارومیه، برای ایجاد هماهنگی بیشتر در برخورد با نیروهای ضدانقلاب از جمله حزب دمکرات، شهرها، جادههای مواصلاتی و مرزهای مشترک ایران و عراق در مناطق کردنشین تحت کنترل یک مرکز واحد قرار گرفت. این قرارگاه در مدت دو سال توانست شهرها، جادههای اصلی و فرعی، مناطق بینابینی و مرزی منطقه را در کنترل خود قرار دهد[20] و در سال 1362 حزب را به جنگ پارتیزانی مجبور کند.[21]
اوایل سال 1363 حزب دمکرات، مذاکره پیشنهادی نمایندگان جمهوری اسلامی مبنی بر عدم درگیری و جنگ را بینتیجه گذاشت. زیرا از نظر قاسلمو پیشنهاد جمهوری اسلامی به نفع حزب نبود.[22] نیروهای ایران در اسفند 1363 با عملیاتهای نامنظم و چریکی با آنها جنگیدند و سپاه با ایجاد قرارگاه رمضان، روش خود را در برخورد با عراق تغییر داد و با حزب دمکرات کردستان عراق و اتحادیه میهنی عراق مذاکره کرد و قرار همکاری گذاشت.[23]
از سال 1364 حزب قدرتش را در کردستان از دست داد.[24] فعالیتهای قرارگاه حمزه سیدالشهدا باعث از دست رفتن قدرت حزب در مناطق کردنشین و گریختن اعضای حزب به عراق شد[25] و بااینکه حزب در سال 1365 با سازماندهی جدید به نام «مالبند» از عراق به سقز بازگشت، نتوانست عملیات موفقیتآمیزی داشته باشد.[26]
بهطورکلی روشها و شیوههای بهکارگرفتهشده حزب در مبارزه با جمهوری اسلامی از سال 1360 تا 1364 را میتوان در تهدید و ترور نیروهای انقلاب و ایجاد عملیات روانی، گروگانگیری و شکنجه اعضای سپاه، اعدام در ملاءعام، مخفی کردن مهمات، حمله و تصرف پایگاهها و پادگانهای نظامی، جذب نیرو از طریق رعب و وحشت و تحریک احساسات ناسیونالیستی، اجرای عملیات کمین و مینگذاری، تخریب دکلهای برق و ایستگاههای رادیو و تلویزیون، مخابرات و پلهای مهم، انجام عملیاتهای خرابکارانه مشترک با حزب کومله بر ضد نیروهای ایران خلاصه کرد.
از همکاریهای متقابل حزب و ارتش عراق نیز باید به این موارد اشاره کرد: کمک به پیشروی عراق در خاک ایران با انجام عملیاتهای تخریبی و سرگرم کردن نیروهای انقلاب در پشت جبهه، شناسایی و جمعآوری اخبار و اطلاعات برای عراق، جمعآوری اجساد و نجات خلبانان عراقی، وارد کردن خودروها و وسایل بمبگذاریشده به شهرهای ایران، دستگیری و تحویل اسرای ایرانی به عراق، کمک به عبور نیروهای عراقی از مرز و اجرای عملیات مشترک، ترمیم جادههای مرزی برای سهولت عبور و مرور عراقیها،[27] انتقال سلاح، تجهیزات و مهمات از عراق به ایران، حمایت و پشتیبانی سیاسی و اقتصادی عراق از حزب، ایجاد شبکه اطلاعاتی منسجم بین دمکرات و استخبارات عراق، وعده کمک و همکاری برای تشکیل دولت مستقل در ایران، استقرار ایستگاه رادیویی و مرکزیت سیاسی و نظامی حزب در عراق و... .[28]
عبدالرحمن قاسملو، دبیرکل حزب، در قبال دریافت اسلحه و مهمات از عراق، نظارت دو تن از افسران عراقی را بر امور حزب پذیرفت.[29] کشورهایی مانند آمریکا، انگلیس، آلمان و فرانسه و رژیم اشغالگر قدس کمکهای مادی و حمایتهای روانی، تبلیغی، فنی، آموزشی، نظامی و تدارکاتی خود را نیز از حزب دریغ نکردند.[30]
حزب دمکرات علاوه بر ترور و عملیات نظامی برضد جمهوری اسلامی، با دیگر گروههای مخالف نیز سر ناسازگاری داشت. از سال 1363 تا 1367، خصوصاً سال 1364، این حزب در پی کسب قدرت بیشتر و تمایل به گسترش نفوذ نظامی در منطقه، با حزب کومله به مقابله نظامی پرداخت.[31] پس از پایان جنگ تحمیلی در سال 1367، حزب برای بازگشت به ایران، خواستار مذاکره شد. ولی در جریان مذاکره، قاسملو و همراهانش در 22 تیر 1368 در وین (پایتخت اتریش) به قتل رسیدند.[32] هیچ گروه و جریان سیاسی مسئولیت این ترور را به عهده نگرفت.[33]
جانشین قاسملو، صادق شرفکندی نیز در 27 شهریور 1371 در آلمان (برلین) کشته شد.[34] درگیریهای داخلی حزب دموکرات به دنبال انشعابها و تصفیهحسابهای درونگروهی عامل این اتفاق بود.[35]
سال 1381 ملاعبدالله حسنزاده، دبیر کل حزب، با تعهدنامهای به جمهوری اسلامی، عملیات نظامی را در ظاهر متوقف کرد[36] و از «خط مشی خودمختاری» به «فدرالیسم» روی آورد. اما در سال 1390 مجدداً به عملیات و تحرکات نظامی در مرزهای غربی ایران پرداخت.[37]
با ادامه شرارتهای گروهکهای ضدانقلاب در سال 1397 که با اعزام تیمهای متعدد تروریستی و ارتکاب اعمال خرابکارانه، ایجاد ناامنی، سلب امنیت و آرامش استانهای آذربایجان غربی، کردستان و کرمانشاه را دنبال میکردند، تنبیه و برخورد با آنها در دستور کار سپاه پاسداران انقلاب اسلامی قرار گرفت. سپاه پاسداران 17 شهریور 1397 در عملیاتی با موشکهای زمین به زمین، محل استقرار و مرکز آموزش و جلسه سران حزب در روستای کویسنجق استان اربیل در شمال عراق را هدف قرار داد. در این عملیات علاوه بر انهدام مرکز، دهها تن از سران و عناصر مهم عملیاتی حزب به هلاکت رسیدند.[38]
[1]. امیر نظمی افشار، منوچهر، حاجیلو، اسفندیار، تاریخ معاصر آذربایجان، ج1: نفی پادشاهی مشق جمهوری، تهران: سوره سبز، 1395، ص20؛ صادقی، رضا، اطلس راهنما12: آذربایجان غربی در جنگ با ضدانقلاب و دفاع مقدس، تهران: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، 1391، ص28.
[2]. صادقی، رضا، اطلس راهنما12، ص28.
[3]. دائرةالمعارف انقلاب اسلامی، ج2، تهران: سوره مهر، 1389، ص93.
[4]. صادقی گویا، علی، گردنه خان تا قله آربابا، تهران: ایران سبز، 1381، ص40.
[5]. امیر نظمی افشار، منوچهر، حاجیلو، اسفندیار، تاریخ معاصر آذربایجان، ج1، ص13.
[6]. دائرةالمعارف انقلاب اسلامی، ج2، ص93.
[7]. امیر نظمی افشار، منوچهر، حاجیلو، اسفندیار، تاریخ معاصر آذربایجان، ج1، ص13.
[8]. ثابتی، رخساره، کمین کومله، تهران: فاتحان، 1393، ص55؛ نادری، محمود، حزب دمکرات کردستان ایران، تهران: مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، 1394، ص215.
[9]. کردستان، امپریالیسم و گروههای وابسته، تهران: دفتر سیاسی سپاه پاسداران، 1359، ص40ـ37.
[10]. نادری، محمود، حزب دمکرات کردستان ایران، ص249ـ218؛ صادقی، رضا، اطلس راهنما9: کردستان در جنگ ضد شورشگری و دفاع مقدس، تهران: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس 1390، ص54.
[11]. کردستان، امپریالیسم و گروههای وابسته، ص33 و 34.
[12]. نادری، محمود، حزب دمکرات کردستان ایران، ص214.
[13]. امیر نظمی افشار، منوچهر، حاجیلو، اسفندیار، تاریخ معاصر آذربایجان، ج1، ص40.
[14]. نادری، محمود، حزب دمکرات کردستان ایران، ص470 و 471؛ اسماعیلی، حمیدرضا، تروریسم در ایران معاصر، تهران: مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، 1390، ص131.
[15]. چمران، مصطفی، کردستان، تهران: فرهنگ اسلامی، چ نهم، 1385، ص53؛ نادری، محمود، حزب دمکرات کردستان ایران، ص285 و 470.
[16]. کردستان، امپریالیسم و گروههای وابسته، ص34 و 35.
[17]. ایزدی، مصطفی، استکی، جواد، یاران، مسعود، تاریخ بیستساله پاسداری از انقلاب اسلامی در غرب کشور، ج3: ضدانقلاب و اشرار، تهران: دانشگاه امام حسین(ع)، 1386، ص9.
[18]. احمدی، بتول، معمای دولتو، اصفهان: ستارگان درخشان، 1392، ص8 و 9.
[19]. دائرهالمعارف انقلاب اسلامی، ج2، ص94.
[20]. صادقی، رضا، اطلس راهنما12: آذربایجان غربی در جنگ با ضدانقلاب و دفاع مقدس، ص45.
[21]. ایزدی، مصطفی، استکی، جواد، یاران، مسعود، تاریخ بیستساله پاسداری از انقلاب اسلامی در غرب کشور، ج3، ص11.
[22]. نادری، محمود، حزب دمکرات کردستان ایران، ص44.
[23]. ثابتی، رخساره، کمین کومله، ص125.
[24]. صادقی، رضا، اطلس راهنما12: آذربایجان غربی در جنگ با ضدانقلاب و دفاع مقدس، ص45.
[25]. اسماعیلی، حمیدرضا، تروریسم در ایران معاصر، ص199.
[26]. ثابتی، رخساره، کمین کومله، ص129.
[27]. ایزدی، مصطفی، استکی، جواد، یاران، مسعود، تاریخ بیستساله پاسداری از انقلاب اسلامی در غرب کشور، ج3، ص77-50.
[28]. صادقی، رضا، اطلس راهنما9، ص120؛ نادری، محمود، حزب دمکرات کردستان ایران، ص462؛ اسماعیلی، حمیدرضا، تروریسم در ایران معاصر، ص205 و 206.
[29]. اسماعیلی، حمیدرضا، تروریسم در ایران معاصر، ص207.
[30]. ایزدی، مصطفی، استکی، جواد، یاران، مسعود، تاریخ بیستساله پاسداری از انقلاب اسلامی در غرب کشور، ج3، ص77-75.
[31]. نادری، محمود، حزب دمکرات کردستان ایران، ص217 و 542.
[32]. دائرهالمعارف انقلاب اسلامی، ج2، ص94؛ روزنامه جمهوری اسلامی، ش2935، 27 تیر 1368، ص1.
[33]. نادری، محمود، حزب دمکرات کردستان ایران، ص546.
[34]. دائرةالمعارف انقلاب اسلامی، ج2، ص94.
[35]. نادری، محمود، حزب دمکرات کردستان ایران، ص554ـ549.
[36]. دائرةالمعارف انقلاب اسلامی، ج2، ص94.
[37]. نادری، محمود، حزب دمکرات کردستان ایران، ص652ـ619.
[38]. روزنامه اطلاعات، ش 27095، 19 شهریور 1397، ص13.