پرواز در نهایت
زینب احمدی
57 بازدید
فیلم سینمایی پرواز در نهایت توسط محمدمهدی عسگرپور در سال ۱۳۷۰ ساخته شده و موضوع آن داستان دو برادر است که به جبهه میروند.
کارگردان و فیلمنامهنویس محمدمهدی عسگرپور، دستیار کارگردان علی سجادی حسینی، اردشیر طلوعی، رحیم حسینی و حمید روزبهانی، فیلمبردار محمد داودی، نورپرداز ناصر محمود کلایه، منشی صحنه علی موسوی، صداگذار مهدی دژبدی، جلوههای ویژه فریدون رسولی، تدوینگر شهریار بحرانی، موسیقی متن کامبیز روشنروان، لابراتوار وزارت فرهنگ ارشاد اسلامی، عکاس امیر عابدی، طراح صحنه محمدرضا شجاعی، گریم حسین افشار و منیژه حاتمآبادی، تهیهکنندگان ناصر شفق و محمدمهدی عسگرپور و بازیگران غلامرضا علیاکبری، حسین سجادپور، محسن زنگنه، اردشیر طلوعی، علی موسوی، علی اصولیزاده، حبیبالله کاسهساز، ملیحه ابراهیمی، مجید رمضانی، فرحناز منافی ظاهر و ... هستند.
این فیلم ۸۰ دقیقهای محصول مرکز گسترش سینمای تجربی و مستند است که ۸ مهر ۱۳۷۱ در سینماهای مرکزی، آفریقا، مراد، حافظ، البرز، سایه، ستاره و... به نمایش درآمد و 39.404.360 ریال فروش کرد.[1]
محمد در خط مقدم جبهه زخمی و به تهران منتقل میشود. او و خانوادهاش از سرنوشت مهدی، فرزند کوچکتر خانواده، که لحظه زخمی شدن محمد در محاصره دشمن قرار گرفته بود، بیاطلاع هستند. محمد پس از بهبودی به جبهه بازمیگردد تا برادرش را پیداکند. او این بار با ماجراهای تازهای روبرو میشود.[2]
این فیلم در دوره یازدهم جشنواره بینالمللی فیلم فجر جایزه بهترین عکاسی را از آن خود کرد.[3]
برخی کارشناسان این فیلم را خوب اما شتابزده توصیف کردهاند. به عقیده این افراد با این که فیلم شروع خوبی دارد ولی فیلمنامه از انسجام برخوردار نیست و شخصیتپردازیها ضعف دارند، به خصوص شخصیت «هادی» که به درستی پرداخت نشده است. هادی با این که میبیند عراقیها مینگذاری میکنند به رزمندهها خبر نمیدهد و همان روز خودش در عملیات شرکت میکند. رفتار، حرکات و نگاههای همسر محمد در زمان پانسمان دستهای همسرش به گونهای است که گویا با وی دشمنی دارد. صحنههای جنگ و جبهه بیشتر از این که تصویری باشد روایتی است، یعنی تماشاگر فضای جنگ را کمتر احساس میکند و بیشتر صدای انفجار است که به گوش مخاطب میرسد. گویا جبهه در امن و امان است و خبری از حملات عراقیها نیست. فیلمساز بیشتر از همه مسائل شخصی محمد و علی را مطرح میکند و شوخطبعی بیش از حد یکی از رزمندگان نیز از جدیت فضای جبهه وجنگ میکاهد.
فلیمبرداری فیلم خلاقیتی ندارد و نتوانسته هیجان فضای جنگ را به تصویر بکشد، به جز چند حرکت چرخشی دوربین در حین فیلمبرداری که خوب گرفته شده و چند حرکت آهسته یا کندنمایی(اسلوموشن) و چند پلان که روی دست، فیلمبرداری شده، صحنههای دیگر عادی است. مونتاژ فیلم نیز ضعیف است. گرههایی که در فیلم وجود دارد سطحی است و به آسانی رمزگشایی میشوند، مانند افتادن دست مصنوعی مهدی و روی مین رفتن محمد.
در کنار این نقاط ضعف، فیلم نقاط قوتهایی نیز دارد، از جمله صحنه حمله هواپیمای عراقی به سنگرها و بمباران آنها و افکتهای انفجار که طبیعی و خوب کار شده است. صحنه زدن هواپیمای عراقی توسط بسیجی (فضلی) و صحنه خداحافظی رزمندگان از هم، قرآن خواندن، شانه کردن موها، وضو گرفتن و آماده شدن برای عملیات، همچنین صحنه زدن بالگرد عراقی با آر پی جی توسط رزمندهای که گلوله به او اصابت کرده و در نهایت صحنه پایانی فیلم که مهدی سرانجام دستش به ضریح میرسد و مسابقه را از محمد میبرد، به زیبایی فیلم کمک کرده است.[4]
منتقدان دیگری میگویند فیلم پرواز در بینهایت فیلمی است گرم و صمیمی با ساختی جذاب. پرسوناژهای فیلم محدود است و فیلم روی یک خط سیر داستانی تمرکز دارد که انتخاب این روش توسط کارگردان باعث پرهیز از گزافهگویی شده است.
این فیلم با این که اولین تجربه فیلمساز است و چندان حرفهای نیست و صحنههای داخلی آن به دلیل ابتدایی بودن تنظیم صحنه (میزانسن) کمی تصنعی به نظر میرسد، اما به مدد یک فیلمنامه خوب و با ریتم درست تماشاگر را خسته نمیکند. فیلم برخلاف آثار همردیف جنگی خود که بین تماشاچی و فیلم فاصله میاندازد، اینطور نیست و مخاطب را با خود تا انتهای فیلم میکشاند. ریتمِ نسبتاً تند فیلم باعث میشود صحنههای گفتگو خستهکننده نشوند و حضور بسیجی شوخطبع، به لطیف کردن فیلم کمک میکند. در بعضی صحنهها مانند صحنه عبور از میدان مین، به دلیل ضعف پرداختی کارگردان، حس و حال فضا و صحنه خوب از کار درنیامده است؛ شاید با یک برش فنی (دکوپاژ) میتوانست صحنه پرهیجانتری خلق کند.
شخصیتها نیز نتوانستهاند بازی خوبی ارائه دهند، به ویژه بازیگر نقش برادر بزرگتر؛ بیشتر بازیگران در ارائه احساس درونی خود با حالات چهرهشان ضعف دارند و در صحنههای مختلف با یک ژست حاضر میشوند.[5]
[1] - سالنامه آماری فروش فیلم وسینمای ایران سال ۱۳۷۱، پاییز ۱۳۹۵، ص ۹.
[2] - بهارلو، عباس، فیلمشناخت ایران (فیلمشناسی سینمای ایران ۱۳۵۸-۱۳۷۲)، تهران، قطره، ۱۳۸۳، ص ۲۶۱ و۲۶۲.
[3] - http://www.sourehcinema.com/.
[4] - روزنامه سلام، ش ۴۰۴، ۲۳ مهر ۱۳۷۱، ص ۴.
[5] - روزنامه کیهان، ش ۱۴۶۱۳، ۹ آبان ۱۳۷۱، ص ۷.