آبادان یازده 60
زینب احمدی
35 بازدید
فیلم سینمایی آبادان یازده ۶۰ ساخته مهرداد خوشبخت در سال ۱۳۹۸ است و موضوع آن فعالیت کارکنان رادیو نفت آبادان در جنگ تحمیلی است که تلاش دارند با اطلاع رسانی و پخش برنامه، روحیه مردم شهر را حفظ کنند.
کارگردان مهرداد خوشبخت، فیلمنامهنویس مهرداد خوشبخت و حسین ترابنژاد، مدیر فیلمبرداری مهدی جعفری، طراح صحنه جعفر محمدشاهی، طراح لباس زهرا صمدی، طراح چهرهپرداز محمود دهقانی، تدوینگر سهراب خسروی، صدابردار جهانگیر میرشکاری، صداگذار علیرضا علویان، آهنگساز بهزاد عبدی و بازیگران علیرضا کمالی، حسن معجونی، شبنم گودرزی، حمیدرضا نادری، یاسین مسعودی، نادر سلیمانی، ویدا جوان، رضا مسعودی و... هستند.
این فیلم ۹۴ دقیقهای محصول سازمان هنری رسانهای اوج است که ۲۶ شهریور ۱۳۹۹ به نمایش عموم درآمد و ۸۷۷,۵۹۴,۳۸۰ ریال فروش کرد.[1] فیلم آبادان یازده 60 در سی و هشتمین دوره جشنواره فیلم فجر برنده سیمرغ بلورین جایزه ویژه قاسم سلیمانی شد.
اول مهر ۱۳۵۹ در دومین روز شروع تهاجم نظامی ارتش عراق به ایران، نیروهای سپاه پاسداران تصمیم میگیرند ایستگاه رادیویی (رادیو نفت ملی آبادان) آبادان را تخلیه کنند تا آرشیو رادیو و تجهیزات فنی به دست دشمن نیفتد. بهمن (علیرضا کمالی) مسئول رادیو نفت در برابر انتقال تجهیزات و تعطیلی رادیو مقاومت کرده و فعالیت ایستگاه رادیویی شهر را ضامن زنده ماندن روحیه مردم شهر، مدافعان خرمشهر و تمام مردم استان جنگزده خوزستان میداند. با مقاومت بهمن، رادیو نفت آبادان زیر آتش سنگین دشمن، به خصوص در روزهای پس از سقوط خرمشهر به کار خود ادامه میدهد. در این میان مریم (شبنم گودرزی)، دختر جوان و جسوری که حاضر به ترک شهر نشده، پسر جوان و انقلابی و پرشوری به نام نبی (حمیدرضا محمدی) که مجرد و دست راست بهمن است، ادیک (حسن معجونی) کارمند ارمنی با سابقه و با تجربه رادیو که پس از انقلاب از کار برکنار شده و در وضعیت ملتهب جنگ دوباره به درخواست همکاری بهمن پاسخ مثبت داده، نرگس (ویدا جوان) نامزد بهمن که از تهران آمده، در کنار دو مرد آبادانی دیگر که خودجوش و با تفنگ شکاری به کمک رادیو شتافتهاند، شاخصتر از بقیه هستند. رادیو نفت مأموریتهای مهم خود را به سرانجام میرساند؛ این اقدامات شامل اطلاعرسانی درباره شرایط خط مقدم، اعلام نیازهای ضروری مردم، روحیه بخشیدن به ساکنان و مدافعان شهر و همکاری در ارسال کدهای عملیاتی به نیروهای سپاه است که با چنگ و دندان و به قیمت از دست رفتن جان تعدادی از افراد انجام میشود.[2]
کارگردان فیلم درباره ساخت آن میگوید من جنگزده آبادان بودم و همیشه دوست داشتم در مورد آبادان فیلم بسازم.
بعضی منتقدین عقیده دارند فیلم آنقدر روی رادیو آبادان تأکید دارد که گویی شخصیتهایش را فراموش کرده است. یعنی در اجرای متن، ایجاد میزانسن درست و استفاده از دوربینی که باید نقش مهمتری داشته باشد، از فیلمنامه عقب میافتد.[3]
برخی منتقدین معتقدند کمتر فیلمی در سینمای ایران داریم که اینگونه روی یک چیز یا یک مفهوم (رادیو) به عنوان یک عنصر اصلی چالشبرانگیز تکیه کرده باشد. فیلم درون ساختمان رادیو آبادان تمرکز دارد، گویا این ساختمان یا ایستگاه رادیویی، ماکتی کوچک از تمام آبادان است و آدمهایی که در آن رفت و آمد دارند نمادی از مردم شهر هستند. همه این آدمها در یک چیز با هم اتفاق نظر دارند؛ مقاومت و حفظ شهر در برابر دشمن مهاجم.
برخی کارشناسان میگویند فیلم به ظاهر در مورد آبادان است اما مخاطب تصویر چندانی از این شهر مشاهده نمیکند و فیلم تقریباً در فضای بسته ساختمان رادیو پیش میرود. به لحاظ روانشناسی، درگیری و تنش در فضای بسته، به دلیل حس تنگناهراسی که ایجاد میکند آسانتر است. تماشاگر بیشتر از این که حوادث درون شهر را ببیند، آن را از زبان شخصیتهای این ایستگاه میشنود؛ این نیز بر ترس و اضطراب ناشی از ماندن در یک فضای بسته میافزاید. بیاطلاعی از فضای بیرون، خود حسی دراماتیک دارد و تماشاگر را کنجکاو میکند تا با آن همراه شود.[4]
تعدادی از تحلیلگران، این ماندن در فضای بسته را ایراد فیلم میدانند، چرا که در فیلم به فضاهای خارجی به حدی پرداخت نمیشود که بتوان آن را یک بازنمایی با رویکرد تاریخنگارانه از شهری که در خطر اشغال بوده تلقی کرد. در فضای داخلی نیز همین است و این توقع به درستی برآورده نمیشود. دوربین تنها یک بار از محدوده ساختمان رادیو نفت خارج شده و برای دقایقی کوتاه به یک ساختمان اداری دیگر ورود میکند. این تمرکز زیاد بر ساختمان رادیو نفت و قهرمانانش، باعث شده تا یک تصویر کامل از موقعیت زمانی و مکانی این شهر ارائه نشود. فیلمساز برای دست یافتن به فضای مورد نظر فیلمش، میتوانست با مراجعه به منابع تاریخی و اسناد صوتی و تصویری دیگری، فیلم بهتری از منظر تاریخنگارانه بسازد.
برخی کارشناسان معتقدند شخصیتهای داستان هرکدام به خوبی نماینده اقشار مختلف جامعه درگیر با جنگ هستند. کارکنان رادیو نفت تا نیروهای سپاه و امام جمعه شهر همگی عملکرد خوب و قابل دفاعی دارند. قسمتهایی از فیلم مانند مقاومت اولیه گوینده انقلابی رادیو (نبی) در برابر ورود کارمند پاکسازی شده ارمنی رادیو که ظاهر و کلامش با معیارهای انقلابی همخوانی ندارد، پرداخت ملموس و جالبی دارد. قرار دادن درست و به جای تصاویر آرشیوی برجایمانده از آن روزهای آبادان، استفاده از قطعه موسیقی ای ایران، به تصویر کشیدن حضور حسامالدین سراج در پخش رادیو نفت و اجرای زنده یک قطعه تأثیرگذار از نقاط قوت فیلم است.
منقدان میگویند فیلمساز از ستارههای سینما استفاده نکرده و چهرههای جوان و مستعد را به کار گرفته است. بازیهای دو بازیگر جوان و کمتجربه یعنی حمیدرضا محمدی (نبی) و شبنم گودرزی (مریم) در کنار بازیگران با تجربهای مانند علیرضا کمالی (بهمن)، ویدا جوان (نرگس) و نادر سلیمانی (اسی) توانسته مطابق با موقعیتهای حسی داستان فیلم را جذابتر کند.
در نهایت فیلم آبادان یازده ۶۰، فیلمی گرم و پرکشش دانسته شده که توانسته موضوعی را که جزو مغفولات تاریخ جنگ تحمیلی است به نمایش بگذارد.[5]
[1] https://www.manzoom.ir/.
[2] - ماهنامه فیلم، ش ۵۷۷، سال سی و هشتم، آذر ۱۳۹۹، ص .۷۶
[3] - ماهنامه فیلم کاو، ش ۳، دی ۱۳۹۹، ص ۱۲.
[4] - ماهنامه همشهری سینما، ش ۱۲۲، آبان ۱۳۹۹، ص ۲۰ و ۲۱.
[5] - ماهنامه فیلم، ش ۵۷۷، سال سی و هشتم، آذر ۱۳۹۹، ص ۷۶- ۷۹.