فکه
مریم لطیفی
39 بازدید
فکه منطقهای بیابانی در شمال غربی استان خوزستان و جنوب شرقی استان ایلام است که در روزهای ابتدایی حمله عراق به ایران به تصرف دشمن درآمد؛ در طول جنگ تحمیلی، بخشی از این منطقه در اختیار ایران و بخشی در اشغال عراق بود.
فکه از جنوب به چزابه و بستان، از شرق به ارتفاعات میشداغ و رقابیه، از شمال غرب به عینخوش و موسیان، از شمال شرق به برقازه و از غرب به استان العماره عراق منتهی میشود و به دو بخش شمالی و جنوبی تقسیم میگردد. بخش جنوبی فکه جزو استان خوزستان و بخشی از شهرستان دشتآزادگان است و بخش شمالی آن جزو استان ایلام و از توابع شهرستان دهلران است.[1]
منطقه فکه، رملی و دارای شنهای روان است. بخش عمده این منطقه را تپههای ماهور رملی و بیابانهای پوشیده از شن و ماسه در برگرفته است. در بخش جنوبی آن رمل و شنهای روان بیشتر است، به گونهای که حرکت کردن بر روی آن بسیار سخت است، اما در بخش شمالی، زمینهایی با خاک طبیعی و قابل کشت وجود دارد. در فکه جنوبی، تعداد روستاها بسیار اندک است و تنها عدهای از عشایر در آن زندگی میکنند، اما در فکه شمالی به علت کیفیت بهتر خاک، وجود رودخانه دویرج و بارانهای فصلی، روستاهای معدودی وجود دارد.[2]
پیش از شروع جنگ تحمیلی در فکه جنوبی، یک پاسگاه مرزی وجود داشت که در انتهای جاده چنانه – فکه و در یک دشت باز و مقابل پاسگاه الفکه عراق واقع شده بود.[3] در 25 شهریور 1359 این پاسگاه هدف آتشباری و حملات ارتش عراق قرار گرفت. حملات نیروهای زرهی و توپخانهای عراق به این پاسگاه تا روز 30 شهریور 1359 ادامه داشت که با مقاومت نیروهای هنگ سوسنگرد و گروه رزمی از تیپ 37 زرهی شیراز روبهرو شد.[4]
با تجاوز عراق به ایران، فکه یکی از محورهای اصلی حمله ارتش عراق به شمال خوزستان بود. لشکر 1 مکانیزه عراق مأموریت داشت پس از عبور از فکه به سمت رودخانه کرخه و شوش حمله کرده، ضمن پشت سر گذاشتن رودخانه کرخه و قطع جاده اهواز ـ اندیمشک، محاصره اهواز را از طریق شمال کامل کند.[5] با وجود مقاومت گروه رزمی از تیپ 37 زرهی شیراز، پاسگاه فکه در 1 مهر سقوط کرد و منطقه فکه تا 4 مهر به تصرف لشکر 1 مکانیزه عراق درآمد.[6]
با انجام عملیات فتحالمبین، منطقه غرب اندیمشک، دزفول و شوش آزاد شد، اما بخشی از فکه در اشغال دشمن باقی ماند. در طول جنگ تحمیلی دو عملیات بزرگِ والفجر مقدماتی و والفجر 1 و دو عملیات محدودِ ظفر 4 و عاشورای 3 در منطقه فکه اجرا شد.
عملیات والفجر مقدماتی با هدف تصرف پل غزیله و دستیابی به شهر العماره در 17 بهمن 1361 در جنوب فکه به اجرا درآمد که به دلیل وجود موانع گوناگون شامل میدانهای وسیع مین، سیمهای خاردار محکم، کانال، مسیر طولانی نقطه رهایی تا مواضع دشمن؛ رملی بودن زمین و کندی حرکت نیروها؛ عدم پاکسازی کامل و عدم الحاق دو جناح؛ و تاریکی شب و نبودن نور ماه، نیروهای خودی نتوانستند هدفهای مرحله اول عملیات را به طور کامل تأمین کنند.
عملیات والفجر 1 نیز در شمال فکه و با هدف تهدید شهر العماره در 21 فروردین 1362 به اجرا درآمد که پس از چند روز بدون دستیابی به اهداف از پیش تعیین شده به پایان رسید.[7]
عملیاتهای محدود ظفر 4 در 10 تیر 1364 و عاشورای 3 در 25 مرداد 1364 نیز در منطقه فکه به منظور انهدام یگانهای رزمی دشمن به اجرا درآمدند که دستاورد نظامی چندانی نداشتند.[8]
تا سال 1365 قسمت عمده منطقه فکه در اختیار نیروهای ایران بود. در 10 اردیبهشت 1365 ارتش عراق به مواضع نیروهای خودی در منطقه فکه حمله کرد و 7 کیلومتر پیشروی کرد. نیروهای خودی در 12 اردیبهشت برای آزادسازی بخش اشغالی منطقه فکه وارد عمل شدند که به دلیل برقرار نشدن الحاق میان گردانهای خطشکن، دستیابی به همه اهداف میسر نشد و نیروهای عملکننده تنها موفق به جلوگیری از پیشروی دشمن شدند. نیروهای دشمن در 30 اردیبهشت به دلیل آسیبپذیری خطوط پدافندیشان به مواضع اولیه خود برگشتند.[9]
در 21 تیر 1367 ارتش عراق بار دیگر به مواضع نیروهای ایرانی در فکه حمله کرد و پس از پیشروی در خاک ایران و گرفتن اسیر و غنمیت به ارتفاعات مرزی عقبنشینی نمود[10] و پاسگاه مرزی فکه تا پایان جنگ در تصرف دشمن باقی ماند.
با پایان جنگ و عقبنشینی دشمن به مرزهای بینالمللی، بخشهای اشغالی منطقه فکه از تصرف دشمن خارج شد.
با پایان یافتن جنگ، از اواخر سال 1369 تفحص پیکر شهدا در این منطقه آغاز شد و یگانهایی که در منطقه فکه عملیات کرده بودند، مقرهایی بر پا کردند و به تفحص پیکر شهدای یگانهای خود پرداختند.[11]
حسن باقری (غلامحسین افشردی) به همراه مجید بقایی و تعدادی از فرماندهان در 9 بهمن 1361 برای شناسایی ارتفاعات فوقی وارد منطقه فکه شدند و در حدود سمت چپ نهر شاخه در نزدیکی رودخانه دویرج بر روی تپهای و در داخل سنگر مشغول دیدهبانی و توجیه نقشه با منطقه شدند که گلوله خمپاره 120 میلیمتری به سنگرشان اصابت نمود. بر اثر این حادثه حسن باقری، مجید بقایی و سه نفر از همراهان به شهادت رسیدند.[12]
تعدادی از نیروهای تفحص، هنگام جستجوی پیکر شهدا در منطقه فکه به شهادت رسیدهاند که سید علی موسوی، علی محمودوند، مجید پازوکی، محمود غلامی، سعید شاهدی، عباس صابری و حسین صابری از جمله آنها هستند. همچنین سیدمرتضی آوینی هنگام ضبط برنامه روایت فتح در 20 فروردین 1372 به همراه سعید یزدانپرست بر اثر انفجار مین در این منطقه به شهادت رسیدند.[13]
مقتل شهدای فکه بین پاسگاه فکه و چزابه و در غرب پاسگاه طاووسیه و در 3 کیلومتری جاده فکه– چزابه قرار دارد. در این مقتل بخشی از زمین به صورت بکر و به صورت رملی توسط سیم خاردار محصور شده و به عنوان معبری امن از مناطق آلوده اطراف خود جدا شده است. مقتل شهدای فکه هر ساله در ایام راهیان نور، محرم و عاشورا میزبان راهیان نور است.[14]
[1]. پورجباری، پژمان، اطلس جغرافیای حماسی 1- خوزستان در جنگ، تهران، صریر، 1389، ص 158.
[2]. همان؛ گروه نویسندگان، فکه، تهران، بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس، چ دوم، 1385، ص 11.
[3]. پورجباری، پژمان، همان، ص 160
[4]. سلیمانیخواه، نعمتالله، روزشمار جنگ ایران و عراق، تصمیم صدام به جنگ علیه ایران، لغو یک جانبه معاهده 1975 الجزایر، تهران، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، 1394، ص 1033، 1066، ، 1098، 1125 و 1180 ؛ حسینی، سیدیعقوب، تیپ 2 لشکر 92 زرهی در آغاز جنگ تحمیلی (عینخوش، پای پل کرخه)، تهران، ایران سبز، 1392، ص 65، 66، 69 و 78.
[5]. انصاری، مهدی، روزشمار هجوم سراسری عراق، فصلنامه مطالعات جنگ ایران و عراق، نگین ایران 9، شماره 9، سال سوم، تابستان 1383، ص 95.
[6]- حسینی، سیدیعقوب، همان، ص 103، 243-242.
[7]. گروه نویسندگان، همان، ص 12 و 14؛ اردستانی، حسین، تجزیه و تحلیل جنگ ایران و عراق ـ ج 3: تنبیه متجاوز، تهران، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، 1379، ص 44 ت 46 ؛ پورجباری، پژمان، همان، ص 158.
[8]. گروه نویسندگان، همان، ص 12، 14، 15.
[9]. حاجیخداوردیخان، مهدی، روزشمار جنگ ایران و عراق، تداوم استراتژی دفاع متحرک عراق - اشغال مهران، تهران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، 1397، ص 49-47، 131، 534.
[10]. جعفری، مجتبی، اطلس نبردهای ماندگار- عملیات نیروهای زمینی در هشت سال دفاع مقدس، تهران، سوره سبز، چ سی و پنجم، 1393، ص 155.
[11]. گروه نویسندگان، همان، ص 42-41.
[12]. لطفاللهزادگان، علیرضا، روزشمار جنگ ایران و عراق، کتاب بیست و سوم، والفجر مقدماتی- دستگیری سران حزب توده و تیرگی روابط ایران و شوروی، تهران، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، 1392، ص 487 و 488.
[13]. پورجباری، پژمان، همان، ص 159.
[14]. همان.