اشخاص

والدهایم، کورت

لیلا حیدری باطنی
1251 بازدید

کورت والدهایم (2007ـ1918م، 1386ـ1297ش) به عنوان چهارمین دبیرکل سازمان ملل متحد، پس از آغاز جنگ تحمیلی عراق برضد ایران، فعالیت‌هایی برای میانجی‌گری و ایجاد صلح بین دو کشور انجام داد. به‌رغم اقداماتی از جمله فرستادن نماینده ویژه به دو کشور و ارائه پیشنهاداتی، اعتقادی به متجاوز بودن عراق نداشت و برای خاتمه جنگ تلاشی نکرد.

کورت والدهایم در سال 1918م (1297ش) در اتریش متولد شد. در دانشگاه وین تحصیل کرد و در سال 1945 به عنوان دیپلمات وارد وزارت خارجه اتریش شد. او از سال 1948 تا 1951م (1327ـ1330ش) دبیر اول سفارت اتریش در پاریس بود. پس از آن به سفیری اتریش در کانادا منصوب شد. او از سال 1968 تا 1970م (1347ـ1349ش) وزیر امور خارجه کشورش شد. پس از او تانت، والدهایم در ژانویه 1972 (1351ش) به دبیرکلی سازمان ملل انتخاب شد. وی که به نظر می‌رسید در مقایسه با دبیرکل‌های پیشین از درایت سیاسی بیشتری برخوردار بود، تا دسامبر 1981 (1360ش)، یعنی برای دو دوره در این سمت باقی ماند.[1]

والدهایم دو بار به ایران سفر کرد. بازدید اول وی قبل از پیروزی انقلاب اسلامی بود و بار دوم در سال 1980م (1359ش) با مأموریتی ویژه در مقام دبیرکلی، برای مسائل تسخیر سفارت آمریکا در تهران توسط دانشجویان پیرو خط امام، به ایران آمد. او از این سفر، به عنوان پرحادثه‌ترین و پراثرترین تجربه دوران دبیرکلی خود یاد کرد.[2] پس از این سفر، او در 25 نوامبر 1980 (4 آذر 1359) در نامه‌ای خطاب به رئیس شورای امنیت، اقدام ایران در ماجرای گروگان‌گیری را نقض کنوانسیون‌های بین‌المللی دانست.[3]

یک سال‌ونیم مانده به پایان دوره دبیرکلی والدهایم، جنگ تحمیلی عراق برضد ایران در 31 شهریور 1359 (1980م) شروع شد. از وظایف قانونی دبیرکل سازمان ملل متحد این است که هر قضیه‌ای را که حفظ صلح و امنیت بین‌المللی را تهدید می‌کند، به شورای امنیت ارجاع دهد.[4] او در تابستان 1359 (1980م) نامه‌هایی از طرف دو دولت به‌خاطر رفع اختلافات مرزی دریافت کرده بود و احتمال وقوع درگیری میان دو کشور را منتفی نمی‌دانست. از این رو باید توجه شورای امنیت را براساس وظیفه، برای اقدام مناسب جلب می‌کرد، ولی به جای هر اقدام سازنده، در 31 شهریور 1359 (22 سپتامبر 1980)، اولین روز جنگ، در مقر سازمان ملل از نمایندگان دو دولت ایران و عراق خواست که نهایت خویشتن‌داری را به عمل آورند و برای رفع مشکلاتشان از طریق مذاکره راه‌حل مناسبی اتخاذ کنند.[5] در واقع والدهایم علاقه‌ای نداشت در مراحل ابتدایی جنگ با موضوع اصلی اختلاف دو کشور درگیر شود. زیرا به باور وی، سکوت سازمان ملل در مورد اختلاف طرفین، بی‌طرفی آن سازمان را مشخص می‌کرد.[6]

اول مهر 1359 (23 سپتامبر 1980) والدهایم با وجود آگاهی از افزایش تنش و درگیری بین دو کشور، فقط به اظهار عباراتی مانند: «نگرانی عمیق» و «وجود تهدید جدی بالقوه نسبت به صلح و امنیت بین‌المللی» بسنده و اعضای شورای امنیت را برای تشکیل جلسه ترغیب کرد.[7] دوم مهر (24 سپتامبر) والدهایم در پیامی کتبی به مقامات ایران و عراق پیشنهاد خود مبنی بر خویشتن‌داری را تکرار کرد و چند بار با نماینده عراق، رئیس‌جمهور و کاردار ایران تماس تلفنی برقرار کرد.[8] یک روز بعد، او در نامه‌ای به رئیس شورای امنیت پیشنهاد کرد شورا موضوع را با فوریت بررسی کند و یک راه‌حل مسالمت‌آمیز برای آن بیابد.[9] پیامد جلسه‌ای که تشکیل شد، تصویب قطعنامه 479 با عنوان «وضعیت بین ایران و عراق» در 6 مهر (28 سپتامبر) بود.[10] والدهایم یک نسخه از آن را برای رؤسای جمهور ایران و عراق ارسال کرد و از آنان خواست هرچه زودتر نظر خود را اعلام نمایند. با توجه به این که قطعنامه‌های شورای امنیت با هدف فشار بر ایران و حمایت از عراق صادر می‌شد، این قطعنامه با عدم پذیرش ایران و استقبال عراق مواجه شد.[11]

والدهایم در 18 مهر (10 اکتبر) برای رفع بحران کشتی‌رانی بین‌المللی در منطقه برخورد دو کشور و برای ایجاد امنیت و تجارت بین‌المللی قانونی، با «پیشنهاد پایمردی» دو دولت را به مدارا دعوت کرد و از آنان خواست «تأمین حفاظت کشتیرانی غیرجنگی را مراعات نمایند و با قبول آتش‌بس منطقه‌ای فرصت دهند تا کشتی‌ها عبور کنند». ایران با دو نامه به درخواست دبیرکل پاسخ مثبت داد و عبور ایمن کشتی‌های تجاری در اروندرود و بنادر خرمشهر و آبادان را تحت پرچم سازمان ملل تضمین کرد. اما دولت عراق پیشنهاد دبیرکل را نپذیرفت.[12] بدین‌ترتیب پیشنهاد پایمردی دبیرکل بی‌نتیجه ماند.

محمدعلی رجایی، نخست‌وزیر وقت جمهوری اسلامی ایران که 26 مهر 1359 (18 اکتبر1980) برای شکایت از عراق به مقر شورای امنیت در نیویورک رفته بود، در مورد حملات سازماندهی‌شده عراق به سرزمین‌‌های ایران و نقض حقوق انسانی، سخنرانی کرد.[13] والدهایم در مورد نتیجه گفت‌وگوی خود با نخست‌وزیر ایران در سازمان ملل گفت مادامی که ماجرای تسخیر لانه جاسوسی حل نشده است،‌ ایران نمی‌تواند انتظار کمک چندانی از سازمان ملل داشته باشد؛ به عبارت دیگر پایان ماجرای گروگان‌های سفارت آمریکا در تهران را شرط اولیه‌ای دانست که ایران بتواند شکایت خود را برضد تهاجم عراق به گوش جهانیان برساند.[14]

در 2 آبان 1359 (24 اکتبر 1980) جلسه‌ای بدون نتیجه برای بررسی شرایط جنگ عراق برضد ایران در شورای امنیت تشکیل شد.[15] پنجم آبان (27 اکتبر) نماینده دائمی ایران در سازمان ملل، علی شمس اردکانی، از شورای امنیت خواست تا تجاوز پیش‌بینی‌شده عراق را محکوم کند.[16] با وجود این، در همین تاریخ در ادامه ماجرای تسخیر لانه جاسوسی، والدهایم گفت: «گزارش‌هایی وجود دارد مبنی بر اینکه ایران می‌خواهد گروگان‌ها را برای به دست آوردن قطعات یدکی ساخت آمریکا آزاد سازد. ولی باید این مسئله را با دقت از هم جدا کنیم چون هیچ ارتباطی به هم ندارند.»[17] به نظر می‌رسد که والدهایم ماجرای سفارت آمریکا و تجاوز عراق به ایران را در ارتباط تنگاتنگ با هم قرار داد و برای پایان دادن به جنگ اراده لازم را به‌کار نگرفت.

شورای امنیت 7 آبان (29 اکتبر) مجدداً جلسه‌ای ترتیب داد و این آخرین گفت‌وگوی اعضای شورای امنیت درباره حوادث حدود چهل روز گذشته از جنگ بود و تا بیش از بیست ماه پس از آن، جلسه‌ای تشکیل نشد.[18]

با توجه به شکست مذاکرات صلح ایران و عراق در شورای امنیت، والدهایم میانجی‌گری یک صاحب منصب سیاسی سطح بالا را پیشنهاد کرد.[19]بیستم آبان 1359 (11 نوامبر 1980) دبیرکل به شورای امنیت اطلاع داد، ایران و عراق با اعزام نماینده‌ای از سوی او به منطقه موافقت کرده‌اند.[20] اولاف پالمه، نخست‌وزیر سابق سوئد، به عنوان نماینده ویژه دبیرکل این نقش را پذیرفت. وی پنج دور مذاکره از آبان 1359 تا اسفند 1360 (نوامبر 1980 تا فوریه 1981) در دو پایتخت (تهران و بغداد) انجام داد.[21] در نهایت هم شورای امنیت، یک قطعنامه و اعلامیه‌هایی برای میانجی‌گری و ایجاد صلح بین دو کشور تصویب کرد اما به اعتقاد والدهایم آمادگی شنیدن پیام‌‌های صلح در آن شرایط وجود نداشت.[22]

به‌طورکلی کورت والدهایم در مقابل تجاوز عراق به ایران عکس‌العمل مناسبی نشان نداد و نقش چندان مؤثری ایفا نکرد. این دبیرکل سازمان ملل متحد در نامه‌های خود به شورای امنیت سازمان، به‌جای استفاده از عبارت‌های تجاوز عراق و یا حتی نقض صلح و تهدید صلح جهانی، تنها به نوشتن عبارت‌هایی چون تهدید بالقوه صلح، بروز اختلاف و یا وضعیت بین دو کشور بسنده کرد.[23] واکنش وی نیز در حد پیشنهاد پایمردی، خویشتن‌داری و اجتناب از زور و حل‌وفصل مسالمت‌آمیز اختلافات، بدون توجه به تجاوز عراق بود.

پس از پایان دبیرکلی والدهایم در سال 1981 (1360ش) خاویر پرز دکوئیار جانشین وی گردید.[24] کورت والدهایم پس از کناره‌گیری از سازمان ملل، از سال 1986 (1365ش) تا 1992 (1371ش) رئیس‌جمهور اتریش شد.[25] وی در سال 2007 (1386 ش) در سن 88 سالگی درگذشت.


[1]. ساجدی، احمد، مشاهیر سیاسی قرن بیستم، تهران: محراب قلم، 1374، ص451 و 452.

[2]. والدهایم، کورت، کاخ شیشه‌ای سیاست، مترجم: عبدالرحمن صدریه، تهران: اطلاعات، 1374، ص15 و 22.

[3]. بهداروند، محمدمهدی، جستاری بر پایان جنگ، قم: ولاء منتظر، 1390، ص114.

[4]. ثقفی عامری، ناصر، سازمان ملل متحد، تهران: دفتر مطالعات سیاسی و بین‌المللی وزارت امور خارجه، 1370، ص36 و 37.

[5]. والدهایم، کورت، کاخ شیشه‌ای سیاست، ص254.

[6]. همان، ص232 و 254؛ مصفا، نسرین، طارم سری، مسعود، عالم، عبدالرحمن، مستقیمی، بهرام، تجاوز عراق به ایران و موضع‌گیری سازمان ملل متحد، تهران: دانشگاه تهران، 1397، ص167.

[7]. مصفا، نسرین، طارم سری، مسعود، عالم، عبدالرحمن، مستقیمی، بهرام، تجاوز عراق به ایران و موضع‌گیری سازمان ملل متحد، ص167؛ خرمی، محمدعلی، جنگ ایران و عراق در اسناد سازمان ملل متحد، مترجم: محمدعلی خرمی، ج1، تهران: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، 1387، ص51ـ49.

[8]. انصاری، مهدی، روزشمار جنگ ایران و عراق، کتاب چهارم: هجوم سراسری، تهران: مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، 1375، ص184.

[9]. مصفا، نسرین، طارم سری، مسعود، عالم، عبدالرحمن، مستقیمی، بهرام، تجاوز عراق به ایران و موضع‌گیری سازمان ملل متحد، ص167؛ جنگ ایران و عراق در اسناد سازمان ملل متحد، ص51ـ49.

[10]. معاونت آموزش و پژوهش سازمان تبلیغات اسلامی، انقلاب اسلامی جنگ تحمیلی و نظام بین‌الملل، تهران: مرکز چاپ و نشر سازمان تبلیغات اسلامی، 1376، ص145؛ هدایتی خمینی، عباس، شورای امنیت و جنگ تحمیلی عراق علیه جمهوری اسلامی ایران، تهران: وزارت امور خارجه، 1374، ص80.

[11]. روزشمار جنگ ایران و عراق، کتاب چهارم: هجوم سراسری، ص172؛ بهداروند، محمدمهدی، جستاری بر پایان جنگ، ص68؛ جنگ ایران و عراق در اسناد سازمان ملل متحد، ص16ـ13.

[12]. والدهایم، کورت، کاخ شیشه‌ای سیاست، ص 254؛ مصفا، نسرین، طارم سری، مسعود، عالم، عبدالرحمن، مستقیمی، بهرام، تجاوز عراق به ایران و موضعگیری سازمان ملل متحد، ص168؛ جنگ ایران و عراق در اسناد سازمان ملل متحد، ص65.

[13]. مؤسسه فرهنگی هنری قدر ولایت، تاریخ انقلاب اسلامی، ج5: جنگ تحمیلی از شروع تا پذیرش قطعنامه 598، تهران: مؤسسه فرهنگی هنری قدر ولایت، 1393، ص195.

[14]. والدهایم، کورت، کاخ شیشه‌ای سیاست، ص244.

[15]. مؤسسه فرهنگی هنری قدر ولایت، تاریخ انقلاب اسلامی، ج5، ص195.

[16]. لطف‌الله‌زادگان، علی‌رضا، روزشمار جنگ ایران و عراق، کتاب یازدهم: هویزه آخرین گام‌های اشغالگر، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، 1373، ص28.

[17]. همان، ص20.

[18]. مؤسسه فرهنگی هنری قدر ولایت، تاریخ انقلاب اسلامی، ج5، ص196.

[19]. والدهایم، کورت، کاخ شیشه‌ای سیاست، ص255.

[20]. مصفا، نسرین، طارم سری، مسعود، عالم، عبدالرحمن، مستقیمی، بهرام، تجاوز عراق به ایران و موضع‌گیری سازمان ملل متحد، ص169؛ جنگ ایران و عراق در اسناد سازمان ملل متحد، ص73.

[21]. لطف‌الله‌زادگان، علی‌رضا، روزشمار جنگ ایران و عراق، کتاب یازدهم، ص133 و 249 و 267 و 279.

[22]. والدهایم، کورت، کاخ شیشه‌ای سیاست، ص253 و 254.

[23]. بهداروند، محمدمهدی، جستاری بر پایان جنگ، ص57.

[24]. مصفا، نسرین، طارم سری، مسعود، عالم، عبدالرحمن، مستقیمی، بهرام، تجاوز عراق به ایران و موضع‌گیری سازمان ملل متحد، ص170.

[25]. رامین، علی، فانی، کامران، سادات، محمدعلی، دانشنامه دانش‌گستر، ج17، تهران: مؤسسه علمی فرهنگی دانش‌گستر، 1389، ص343.