اشخاص

باقری، حسن

فاطمه خادمی
820 بازدید

غلامحسین افشردی با نام مستعار حسن باقری از فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و جانشین نیروی زمینی سپاه بود که در 9 بهمن 1361 هنگام شناسایی دشمن در محور فکه ـ چزابه به شهادت رسید.

غلامحسین افشردی، در 25 اسفند 1334 در تهران متولد شد. در دبیرستان مروی درس خواند و همزمان در مسجد صدریه در میدان خراسان، به فعالیت‌های فرهنگی و مذهبی می‌پرداخت.[1]

در سال 1354 پس از گرفتن دیپلم در رشته ریاضی، در کنکور سراسری شرکت کرد و در رشته دامپروری دانشگاه ارومیه پذیرفته شد و پس از سه ترم تحصیل، به دلیل فعالیت‌های مذهبی و سیاسی اخراج شد. اواخر فروردین 1357 برای خدمت سربازی به پادگان جلدیان در پیرانشهر و پس از آن به ایلام اعزام شد.[2]

در سال 1357، حکومت پهلوی لایحه مطبوعات را به نظرخواهی عمومی گذاشت. افشردی مقاله‌ای برای روزنامه کیهان با نام مستعار حسن افشار نوشت که در 13 مهر 1357 به چاپ رسید.[3]

افشردی 11 آذر 1357 با فرمان امام خمینی‌‌قدس‌سره‌الشریف از پادگان فرار کرد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، مدت کوتاهی در کمیته‌ انقلاب اسلامی مسجد صدریه به فعالیت پرداخت[4] و 11 اسفند 1357 برای ادامه سربازی به ایلام بازگشت.[5] بهار 1358 به‌صورت متفرقه دیپلم علوم انسانی گرفت و در رشته حقوق قضایی دانشگاه تهران پذیرفته شد. قبل از ورود به دانشگاه، به تحریریه روزنامه تازه‌تأسیس جمهوری اسلامی پیوست.[6]

در آبان همان سال همراه هیئتی، شامل مهدی بازرگان، ابراهیم یزدی و مصطفی چمران برای شرکت در جشن سالروز استقلال الجزایر به این کشور عزیمت و گزارش آن را در 12 آبان 1358 در روزنامه جمهوری اسلامی به چاپ رساند.[7]

باقری توسط آیت‌الله خامنه‌ای، مدیر مسئول روزنامه جمهوری اسلامی[8] به محسن رضایی، مسئول اطلاعات سپاه معرفی و با نام مستعار «حسن باقری» در واحد اطلاعات سپاه مشغول به کار شد. او علاوه بر نوشتن خبر و گزارش برای روزنامه، گزارش‌هایی هم برای اطلاعات سپاه تهیه می‌کرد.[9]

گزارش 7 اردیبهشت 59 از واقعه طبس[10] اولین گزارشش بود که با عنوان «جزئیات یورش نظامی آمریکا»، تیتر یک روزنامه جمهوری اسلامی شد.[11]

در تیر 1359 از طرف روزنامه جمهوری اسلامی برای تهیه گزارش‌هایی از اوضاع سیاسی، اجتماعی و فرهنگی لبنان، به آنجا سفر کرد.[12]

حسن باقری با آغاز جنگ تحمیلی، صبح یکم مهر، همراه سعید صادقی، عکاس روزنامه، عازم اهواز شد[13] و بلافاصله از طریق محسن رضایی به علی شمخانی، فرمانده سپاه خوزستان، معرفی شد. او اتاقی را در سپاه اهواز تشکیل داد که محل تولد واحد اطلاعات عملیات سپاه در جنگ شد.[14] اولین کاری که به طور منظم در سپاه اهواز شروع کرد، نوشتن گزارش روزانه از مناطق جنگی بود. از دومین روز جنگ، آموزش سازماندهی اطلاعات مناطق زیرمجموعه سپاه خوزستان را آغاز کرد. در 6 مهر، اولین بولتن محرمانه از وقایع بیست‌وچهارساعته را تهیه و برای مسئولان و فرماندهان سپاه و ارتش فرستاد.[15]

هفت مهر 1359 ستاد جنگ به بیرون شهر اهواز (گلف)[16] منتقل شد. باقری اتاقی را با چسباندن نقشه جبهه‌های خوزستان روی دیوار، پیاده‌سازی گزارش‌های شناسایی از محورها روی نقشه و ترسیم محل استقرار دشمن و خطوط نیروهای کشورمان، تجهیز کرد. این اتاق در ابتدا اتاق نقشه و بعدها اتاق جنگ نامیده شد.[17]

او در 20 آبان 1359 گزارش جامعی خطاب به مسئولان کشور نوشت و ضمن برشمردن علل ناکامی‌های ارتش در دفع تجاوز دشمن، تحلیلی درباره نابسامانی‌های پنجاه روز اول جنگ ارائه کرد.[18]

به دنبال محاصره بستان و سوسنگرد، پس از فرمان حضرت امام خمینی‌‌قدس‌سره‌الشریف مبنی بر اینکه «تا فردا باید سوسنگرد آزاد شود»، در 25 آبان 1359 جلسه‌ای با حضور مسئولان رده بالای کشوری و لشکری تشکیل شد و با ارائه اطلاعات دقیق باقری در این جلسه، کمک شایانی به آزاد سازی سوسنگرد در 26 آبان 1359 شد.

بعد از گذشت سه ماه از جنگ، مقامات نظامی و کشوری، باقری را فردی با نظریات راهبردی و اطلاعات بسیار قوی و قدرت بالای حل مسئله شناختند.[19] او در دی 1359 یکی از معاونان ستاد عملیات جنوب شد.[20]

در 31 اردیبهشت 1360، عملیات امام علی‌علیه‌السلام، با مشارکت یگان‌هایی از ارتش به اجرا درآمد. به پیشنهاد باقری تپه‌های الله‌اکبر، شمال سوسنگرد و عقبه‌های دشمن بسته شد و نیروهای دشمن به محاصره کامل درآمدند.[21]

باقری در عملیات فرمانده ‌کل‌ قوا در 21 خرداد 1360، بعد از مجروح‌شدن سید یحیی رحیم صفوی، فرمانده عملیات، فرماندهی آن را به عهده گرفت و با وجود حمله بسیار سنگین دشمن در منطقه غرب کارون، نیروها موفق به تصرف منطقه و تثبیت آن شدند.[22]

او در 21 مرداد 1360 با پروین داعی‌پور که در ستاد مقاومت خواهران پاسدار انقلاب اسلامی در اهواز فعال بود، ازدواج کرد.[23] ثمره این ازدواج فرزند دختری به نام نرگس است که آبان 1361 متولد شد.[24]

در عملیات ثامن‌الائمه در 5 مهر 1360، مسئول اطلاعات عملیات ستاد عملیات جنوب و از فرماندهان محور دارخوین[25] بود. با طرح او شرکت نفت مقدار زیادی نفت سیاه روی رودخانه کارون ریخت. زمانی که حجم زیاد نفت سیاه روی کارون شعله‌ور شد، دود ناشی از آن جلوی دید عراقی‌ها را گرفت. ابتکار او باعث سقوط سریع پل حفار در شرق کارون و ساقط‌شدن عقبه‌های دشمن در شرق کارون شد و محاصره آبادان شکسته شد.[26]

در مهر 1360، حسن باقری، رحیم صفوی و غلام‌علی رشید به پیشنهاد محسن رضایی، فرمانده کل سپاه، به عنوان گروه طرح‌ریزی سپاه معرفی شدند.[27]

باقری شش ماه قبل از عملیات طریق‌القدس که در 8 آذر 1360 انجام شد، شناسایی فشرده‌ای را در منطقه بستان و غرب سوسنگرد شروع کرد. او بارها به تپه‌‌های رملی نَبَعه در شمال بستان رفت. این تپه‌ها تا شمال چزابه امتداد داشت. او به دنبال راهی بود تا هم‌زمان با شروع عملیات، عقبه دشمن در چزابه بسته شود. با شروع عملیات، دشمن در محور شمالی در تنگه چزابه غافلگیر شد و رزمندگان ایرانی چند ساعت بعد وارد بستان شدند. در روز سوم عملیات، باقری که برای بررسی اوضاع به پل سابله رفته بود، در مسیر برگشت براثر کم‌خوابی زیاد (سه شبانه‌روز) تصادف کرد و مجروح شد. عملیات در نیمه دوم آذر 1360 با پیروزی پایان یافت.[28]

در 17 بهمن 1360، ارتش عراق حمله به چزابه را آغاز کرد. سی‌ام بهمن، باقری درحالی‌که هنوز دوران نقاهت مجروحیتش را می‌گذراند، به نبعه در حومه شرقی بستان رفت و بر اساس اطلاعات، نقشه‌ها و عکس‌ها، طرحی با نام عملیات مولای متقیان‌علیه‌السلام آماده کرد. این عملیات در اول اسفند 1360 با چهار گردان از نیروهای سپاه شروع و پس از حدود دو هفته به پیروزی رسید.[29]

باقری طرح نهایی عملیات فتح‌المبین را بر اساس اطلاعات دقیق از وضعیت و آرایش دشمن ارائه کرد. این عملیات در 2 فروردین ‌1361، باعث انهدام لشکر 1 مکانیزه عراق و تصرف تنگه رقابیه و سقوط ارتفاعات ابوصلیبی شد.[30]

حسن باقری سازمان رزم سپاه را تا زمان عملیات بیت‌المقدس در10 اردیبهشت 1361، از ده الی دوازده گردان در عملیات ثامن‌الائمه‌علیه‌السلام به بیست تیپ رساند.[31]

او در قرارگاه کربلا، طرح عملیات بیت‌المقدس برای آزادسازی خرمشهر را[32] به مدت بیست شبانه‌روز در جمع سایر فرماندهان ارائه کرد. در این عملیات که در 10 اردیبهشت 1361 آغاز شد، فرماندهی قرارگاه نصر بر عهده او بود. نیروهای باقری با محاصره دشمن و جلوگیری از پیشروی آنان در ناحیه شلمچه، زمینه محاصره دشمن را فراهم کردند و با این تدبیر دشمن بیرون رانده شده و خرمشهر آزاد شد.[33]

حسن باقری در عملیات رمضان که در 22 تیر 1361 آغاز شد، فرماندهی قرارگاه نصر را به عهده داشت. ارتش عراق با هدایت آب به کانال ماهی که از منطقه پاسگاه کوت‌سواری تا پاسگاه بوبیان ادامه داشت، مسیر قرارگاه نصر را مسدود کرد که مانع موفقیت در عملیات شد. حسن باقری مسئله کمبود نیرو را علت اصلی ناکامی عملیات رمضان می‌دانست.[34]

پس از این عملیات، حسن باقری از طرف محسن رضایی، به فرماندهی قرارگاه کربلا منصوب شد و سپس اداره جنگ در جنوب را بر عهده گرفت.

با کمک شناسایی‌ها و ارزیابی‌های دقیق حسن باقری از مناطق عملیاتی، عملیات مسلم‌بن‌عقیل نیز در 13 مهر 1361 به منظور آزادسازی منطقه غرب محور سومار با موفقیت انجام شد.[35]

عملیات محرم به فرماندهی حسن باقری در روزهای 10 تا 20 آبان 1361 در عین‌خوش و زبیدات در جبهه جنوبی انجام شد و رزمنده‌های ایران توانستند پانصد کیلومتر مربع از زمین‌های اشغالی و خاک عراق را به تصرف خود درآورند.[36]

با پیروزی در دو عملیات مسلم‌بن‌عقیل و محرم، تمرکز دشمن از منطقه بصره برداشته شد؛ اما نظر حسن باقری، تمرکز بر بغداد یعنی مرکز دولت عراق بود. به همین منظور او و نیروهای اطلاعاتی‌اش، به شناسایی شهرهای عماره، فاو و علی غربی در عراق پرداختند. او در این زمان واحد اطلاعات برون‌مرزی را هم تشکیل داده بود که اعضای آن رزمندگان عراقی بودند که بعدها تیپ و لشکر بدر را به وجود آوردند.[37]

بعد از عملیات محرم، جانشین فرمانده یگان زمینی سپاه در قرارگاه‌های جنوب شد. در همین سال، نام او برای سفر حج اعلام شد، اما به دلیل شرایط جنگ، به این سفر نرفت.[38]

حسن باقری در 9 بهمن 1361 در دوازده کیلومتری منطقه فکه ـ چزابه در 9 بهمن 1361 هنگام شناسایی منطقه عملیاتی والفجر مقدماتی براثر اصابت خمپاره دشمن به شهادت رسید.[39]

پیکر او ابتدا توسط فرماندهان جنگ در فرودگاه دزفول، تشییع شد. در تهران نیز مراسم تشییع و خاکسپاری باشکوهی انجام و در بهشت زهرای تهران، قطعه 24 (قطعه فرماندهان)، ردیف 80، شماره 24 به خاک سپرده شد.[40]

در 5 مهر 1368 رهبر انقلاب در مراسمی، نشان فتح به وی اعطا کرد. همچنین درجه‌ نظامی ایشان به درجه سرلشکری ارتقا یافت.[41]

ستاد احیای تفکر سردار شهید حسن باقری، از سال 1381، کار خود را آغاز کرد. این ستاد، آثار برجای مانده از شهید باقری[42] را نظیر گزارش‌های روزانه جنگ در پنج جلد، یادداشت‌های روزانه جنگ در یک جلد و روز‌نوشت‌ها در یک جلد به چاپ رسانده است.[43]

مستند تلویزیونی ده قسمتی روزهای زمستان درباره 28 ماه حضور مؤثر و سرنوشت‌ساز شهید حسن باقری در جنگ تحمیلی به کارگردانی محمدحسین مهدویان در سال 1391 ساخته شد.[44]

یادمان حسن باقری در 7 آبان 1395، در محل شهادتش در فکه ساخته شد.[45]

درباره زندگی و حضور مؤثر و کلیدی ایشان در دفاع مقدس کتاب‌های بسیاری از جمله ملاقات در فکه[46]، چشم جبهه‌ها[47]، چشم بیدار حماسه[48]، روایت زندگی[49]، روزنوشت[50] و... منتشر شده است.


[1]. علامیان سعید، ملاقات در فکه: زندگینامه شهید حسن باقری (غلامحسین افشردی)، تهران: سوره مهر، 1396، ص17و 18 و 22.

[2]. همان، ص35 و 37.

[3]. همان، ص42.

[4]. همان، ص45 و 52.

[5]. دهقان، احمد، یادداشت‌ها، تهران: مرکز نشر آثار شهید حسن باقری، 1394، ص16.

[6]. علامیان سعید، ملاقات در فکه، ص52 و 53 و 55.

[7]. همان، ص60.

[8]. در سال 1358، آیت‌الله سیدعلی خامنه‌ای عضو شورای انقلاب، امام‌جمعه تهران و از مؤسسین حزب جمهوری اسلامی بودند. (دائرة‌المعارف انقلاب اسلامی، ج2، تهران: سوره مهر، 1389، ص131.)

[9]. علامیان سعید، ملاقات در فکه، ص78 و 79.

[10]. عملیات نظامی مخفی آمریکا در کویر طبس در 5 اردیبهشت 1359 برای نجات گروگان‌هایی که در پی تسخیر سفارت آمریکا (لانه جاسوسی) توسط دانشجوهای پیرو خط امام‌(ره) دستگیر شدند. (علامیان سعید، ملاقات در فکه، ص62 و 64.)

[11]. همان، ص64.

[12]. دهقان احمد، یادداشت‌ها: مجموعه یادداشت‌های شهید حسن باقری، تهران: مرکز نشر آثار شهید حسن باقری، 1394، ص93؛ علامیان سعید، ملاقات در فکه، ص69.

[13]. علامیان سعید، ملاقات در فکه، ص80؛ شاهد یاران، ش91ـ90، فروردین و اردیبهشت 1392، ص31.

[14]. علامیان سعید، ملاقات در فکه، ص83ـ81.

[15]. همان، ص87.

[16]. مکانی که آمریکایی‌ها قبل از انقلاب برای بازی گلف ساخته بودند که این مکان، با شروع جنگ تحمیلی به پایگاه گلف تبدیل شد و تا پایان جنگ از مراکز مهم هدایت، سازماندهی و فرماندهی جنگ بود. (علامیان سعید، ملاقات در فکه، ص88.)

[17]. همان، ص88 و 103.

[18]. همان، ص115.

[19]. همان، ص117 و 118 و 121.

[20]. شاهد یاران، همان، ص31.

[21]. علامیان سعید، ملاقات در فکه، ص139 و 140؛ اصلان‌پور، سمیرا، چشم جبهه‌ها، تهران: کنگره بزرگداشت سرداران شهید سپاه و 36 هزار شهید استان تهران، 1376، ص54.

[22]. علامیان سعید، ملاقات در فکه، ص143-141.

[23]. همان، ص149 و 158 و 160.

[24]. شاهد یاران، همان، ص58.

[25]. ایزدی، یدالله، روزشمار جنگ ایران و عراق، کتاب پانزدهم: شکستن محاصره آبادان، تهران: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، 1396، ص24 و 1007.

[26]. همان، ص1019 و 1020؛ علامیان سعید، ملاقات در فکه، ص164 و 168 و 169؛ اصلان‌پور، سمیرا، چشم جبهه‌ها، ص69.

[27]. علامیان سعید، ملاقات در فکه، ص173.

[28]. همان، ص174 و 175 و 184-181؛ سرمدی، سعید، شهید حسن باقری: فرماندهان دفاع مقدس، تهران: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، 1390، ص92 و 93.

[29]. علامیان سعید، ملاقات در فکه، ص189 و 199-196

[30]. همان، ص201 و 202؛ اصلان‌پور، سمیرا، چشم جبهه‌ها، ص83،85؛ سرمدی، سعید، شهید حسن باقری: فرماندهان دفاع مقدس، ص95.

[31]. دهقان، احمد، یادداشت‌ها، ص33.

[32]. حبیبی، ابوالقاسم، روزشمار جنگ ایران و عراق، کتاب نوزدهم: آزادسازی خرمشهر، تهران: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، 1397، ص67.

[33]. سرمدی، سعید، شهید حسن باقری: فرماندهان دفاع مقدس، ص102.

[34]. علامیان سعید، ملاقات در فکه، ص260، 265.

[35]. همان، ص271- 273؛ سرمدی، سعید، شهید حسن باقری: فرماندهان دفاع مقدس، ص104.

[36]. رشید، محسن، اطلس جنگ ایران و عراق، تهران: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، 1379، ص69.

[37]. علامیان سعید، ملاقات در فکه، ص289 و 293.

[38]. اکبری، علی، من اینجا نمی‌مانم، تهران: صیام، 1388، ص7.

[39]. علامیان سعید، ملاقات در فکه، ص295 و 298؛ ماهنامه شاهد یاران، همان، ص31.

[40]. علامیان سعید، ملاقات در فکه، ص314.

[41]. روزنامه جمهوری اسلامی، ش2993، 6 مهر 1368، ص12.

[42]. دهقان احمد، گزارش روزانه جنگ، ج1، تهران: مرکز نشر آثار شهید حسن باقری، تهران، 1389، ص8 و 9.

[43]. همان، ص59 و 60.

[44]. روزنامه رسالت، ش7680، 15 آبان 1391، ص15.

[45]. روزنامه کیهان، ش21904، 23 اردیبهشت 1397، ص8.

[46]. علامیان سعید، ملاقات در فکه: زندگینامه شهید حسن باقری (غلامحسین افشردی)، تهران: سوره مهر، 1396.

[47]. اصلان‌پور، سمیرا، چشم جبهه‌ها، تهران: کنگره بزرگداشت سرداران شهید سپاه و 36 هزار شهید استان تهران، 1376.

[48]. خسروی راد، محمد، چشم بیدار حماسه، تهران: معاونت امور مطبوعاتی و تبلیغاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، 1376.

[49]. علامیان، سعید، روایت زندگی، تهران: مرکز نشر آثار شهید حسن باقری، 1390.

[50]. دهقان، احمد، روزنوشت: یادداشت‌های روزانه شهید حسن باقری، تهران: مرکز نشر آثار شهید حسن باقری، 1392.