پیامهای نوروزی امام خمینی (ره)
سجاد نادریپور
23 بازدید
امام خمینی (ره) در فاصله سالهای 1359 تا 1368، به مناسبت آغاز سال جدید و عید نوروز، پیامهایی خطاب به مردم ایران صادر میکردند که محورهای اصلی آن، جنگ ایران و عراق بود.
نوروز سال 1359، اولین سالی بود که پس از پایهگذاری ساختارهای سیاسی کشور، امام خمینی (ره) در پیامی نوروزی، مردم را خطاب قرار میدادند. وضعیت متزلزل نظام نوپای سیاسی و خطر توطئههای داخلی و خارجی، ایجاب میکرد تا در سال جدید، فعالیتهای مردم و مسئولین، بر پاسداری از انقلاب و حمایت از نهادهای انقلابی متمرکز باشد. به همین دلیل امام در پیام نوروزی خود در این سال، مردم را به «حمایت از ارتش»، «حمایت از سپاه پاسداران»، «رعایت نظم و تصفیه قوای انتظامی از ضدانقلاب»، «رعایت حدود الهی و برخورد با متخلفان در دادگاه»، «حمایت دولت از مستضعفان و جلوگیری از نفوذ ضدانقلاب در بدنه مردم»، «اجرای سریع طرحهای عمرانی و اقتصادی دولت»، «حمایت کارمندان دولت از دولت منتخب مردم»، «ساماندهی وضعیت مصادره اموال و اراضی متجاوزین»، «ارائه گزارش توسط بنیاد مسکن و بنیاد مستضعفین»، «تصفیه دانشگاهها از استادان ضدانقلاب»، «ساماندهی وضعیت مطبوعات و انتشار انتقاد سالم توسط صداوسیما» و «حمایت از روحانیت اصیل و مبارز» توصیه کردند.[1]
نوروز 1360، اولین نوروزی بود که مردم ایران درگیر جنگ تحمیلی با عراق بودند. اثرات ناخواسته و طبیعی جنگ از یکسو و اختلافات میان رئیسجمهور بنیصدر و نمایندگان مجلس شورای اسلامی در مدیریت امور از سوی دیگر، وضعیت پیچیدهای در کشور حاکم کرده بود. به همین دلیل، امام خمینی در پیام نوروزی خود در این سال، مردم و مسئولان را به «اتحاد و همدلی»، «تلاش دولت برای پیشرفت امور» و «پیروی از قانون» دعوت کردند.[2]
پیام نوروزی امام خمینی در سال 1361، متفاوت با پیام نوروزی سالهای پیشین ایشان بود. در این سال، پیام امام رنگ و بوی مذهبی گرفته و به تحولات روحی واقعشده در اقشار مختلف مردم اشاره داشت. در این پیام، امام «شوق و شعفها به لقاءالله» و «نثار کردن خون با شجاعت و با تصمیم عزم» را نشانه زمینهسازی برای ظهور امام زمان (عج) دانستند. ایشان همچنین با اشاره به ناگواریهایی که بر مردم وارد شد، مقصد و مقصود مردم ایران را استقلال و آزادی کشور از چنگال دشمنان اسلام دانسته و مسئولان را به تلاش بیشتر برای حل مشکلات مردم و عمل به قوانین توصیه کردند.[3]
امام خمینی (ره) در پیام نوروزی خود در سال 1362، پیروزی در جبههها، حضور مردم در تمامی صحنهها و روحیه شهادتطلبی جوانان را ناشی از الطاف الهی دانستند که پس از پیروزی انقلاب اسلامی در مردم حاصل شده است و ابراز امیدواری کردند که این حالات معنوی که مهمتر از پیروزیهای مادی و لازمه حرکت کشور به سمت استقلال و آزادی است، در تمامی مردم پدیدار شود.[4]
یکی از اقدامات نظامی عراق در میدان جنگ که در سال 1361 آغاز و در سال 1362 به اوج رسید، حملات توپخانهای، موشکی و هوایی به شهرها بود؛ رژیم بعث در برخی مواقع، از بمبهای شیمیایی نیز استفاده میکرد. علیرغم این اقدامات عراق، کشورهای اسلامی، مجامع بینالمللی و سازمان ملل در این خصوص سکوت کرده و اقدام قاطعی انجام نمیدادند.[5] همین مسئله سبب شد تا امام در بخش پایانی پیام خود در نوروز 1363، به این مسئله اشاره کرده و از سکوت جهانیان و محکوم کردن ایران در این خصوص، انتقاد کردند.[6]
انتقاد از کشورها و مجامع بینالمللی که با سوءاستفاده از واژههایی نظیر «صلح» در جهان جنایت میکنند، در سال 1364 هم محور پیام نوروزی امام بود و امام در این پیام، حمایت از صدام را مخالفت با اسلام دانستند. امام با اشاره به «جنگ شهرها»، به صلحطلبی ایران اشاره کرده و حمله به مراکز نظامی عراق را مقابله به مثل با حملات نظامی عراق به مناطق مسکونی غیر نظامی ایران ارزیابی کردند.[7]
تجلیل و قدردانی از جوانان رزمنده، و تکریم خانوادههای معظم شهیدان، جانبازان و آزادگان، محورهای اساسی پیام نوروزی امام در سال 1365 بود.[8]
پس از فتح خرمشهر، میان فرماندهان ارتش و سپاه در نحوه مدیریت جنگ اختلاف ایجاد شده بود و به همین دلیل، در عملیاتهایی چون رمضان و والفجر مقدماتی، موفقیتی حاصل نشد[9] و این مشکل در سالهای بعد کم و بیش ادامه داشت. این مسئله سبب شد تا امام خمینی در پیام نوروزی سال 1366 که بین دو عید مبعث و میلاد امام علی (ع) قرار داشت، با اشاره به برادری و همدلی رسول اکرم (ص) و امام علی (ع)، فرماندهان ارتش و سپاه را دعوت به برادری و همدلی کنند.[10]
عملیات والفجر 10 در 24 اسفند 1366 آغاز شد و ایران توانست با فتح حلبچه در خاک عراق به پیروزی دست یابد، اما ارتش عراق در 29 اسفند، شهر حلبچه را که ساکنان آن عراقی بودند به وسیله بمبهای سیانید هیدروژن، بمباران شیمیایی کرد. هواپیماهای عراق در 20 نوبت و در سه روز متوالی، حلبچه را بمباران کردند و شهر 70 هزار نفری حلبچه پر از اجساد مردم شد.[11] این مسئله موجب شد تا امام خمینی در پیام نوروزی سال 1367 که مصادف با ولادت امام حسین (ع) بود، به ارزیابی قیام سیدالشهدا (ع) پرداخته و تشکیل حکومت اسلامی توسط مردم ایران را پیروی از عملکرد امام حسین (ع) در راستای تشکیل حکومت اسلامی و مبارزه با ظالمان دانستند.[12]
پیام نوروزی سال 1368، آخرین و کوتاهترین پیام نوروزی امام خمینی (ره) در زمان حیاتشان بود. امام در حالی در این سال پیام نوروزی خود را ایراد کردند که در تابستان سال گذشته، علیرغم میل باطنی و به توصیه برخی مسئولان نظامی و سیاسی، قطعنامه 598 سازمان ملل متحد را پذیرفته بودند. همین مسئله موجب شده بود تا از یکسو بین برخی رزمندگان و حامیان انقلاب سرخوردگی و یأس ایجاد شود[13] و از سوی دیگر، برخی جناحهای سیاسی همچون نهضت آزادی که در طول جنگ مخالف دفاع مقدس ایرانیان بودند، به تخطئه انقلاب بپردازند.[14] این وضعیت باعث شد تا امام خمینی در سخنان کوتاهی به مناسبت عید نوروز، مردم و مسئولان را به تأسی از سیره انبیا (ع) که جنگ و صلحشان برای خدا بوده است، و پیرو هواهای نفسانی نبودند، دعوت کردند.[15]
در یک نگاه، دعوت به وحدت و همدلی میان مردم و مسئولان، اهتمام به خودسازی معنوی با الگوگیری از رزمندگان حاضر در میادین نبرد با رژیم بعث عراق، تجلیل از رزمندگان و خانواده آنها، و انتقاد از سکوت کشورهای جهان، مجامع بینالمللی و سازمان ملل، از محورهای اصلی پیامهای نوروزی امام خمینی (ره) در فاصله سالهای 1359 تا 1368 بود.
[1]. صحیفۀ امام خمینی (ره)، مجموعه آثار امام خمینی (بیانات، پیامها، مصاحبهها،احکام، اجازات شرعی و نامهها)، ج 12، چ پنجم، تهران، مؤسسۀ تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره)، 1389، ص ۲۰۲-۲۱۰.
[2]. همان، ج ۱۴، ص ۲۲۶-۲۳۰.
[3]. همان، ج ۱۶، ص ۱۲۹-۱۳۱.
[4]. همان، ج ۱۷، ص ۳۶۸-۳۷۰.
[5]. خرمی، محمدعلی، جنگ ایران و عراق در اسناد سازمان ملل، ج 2، تهران، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، 1387.
[6]. صحیفۀ امام خمینی (ره)، ج 18، ص ۳۹۴-۳۹۷.
[7]. همان، ج ۱۹، ص ۱۹۴-۲۰۰.
[8]. همان، ج 20، ص 16-19.
[9]. روزنامه فرهیختگان، «ناگفتههای هشت سال دفاع مقدس به روایت هاشمیرفسنجانی» در ویژهنامه «از آغاز دفاع تا تسلیم صدام»، ش ۱۴۸۳، چهارشنبه 2 مهر ۱۳۹۳، ص 4.
[10]. صحیفۀ امام خمینی (ره)، ج 20، ص ۲۳۲-۲۳۵.
[11]. شیرعلینیا، جعفر، دایرهالمعارف مصور تاریخ جنگ ایران و عراق، چ چهاردهم،1402، تهران، نشر سایان، ص 427-433.
[12]. صحیفۀ امام خمینی (ره)، ج 21، ص ۱-۶.
[13]. همان، ص ۷۴-۱۰۰ و324.
[14]. سلطانی، مجتبی، نهضت آزادی ایران، تهران، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، 1398، ص 584.
[15]. صحیفۀ امام خمینی (ره)، ج 21، ص ۳۲۴.