اشنوگل

مریم سلطانی‌نسب
36 بازدید

فیلم سینمایی اشنوگل ساخته سال ۱۳۹۵ علی سلیمانی و هادی حاجتمند است و حکایت غواص‌های تخریب‌چی و اطلاعات گردان‌های یاسین و نوح را روایت می‌کند که مدت زیادی در آب‌های منطقه خرمشهر و آبادان دوره‌های سخت غواصی گذرانده‌اند.

کارگردان علی سلیمانی و هادی حاجتمند، نویسنده ابراهیم اصغری و مهدی محمدی، تهیه‌کننده ابراهیم اصغری، مدیر تولید مریم صفایی، مدیر فیلمبرداری حسن اسد، تدوین حسین حشمت‌نیا، طراح صحنه و لباس علی مربی، طراح چهره‌پردازی محمدرضا قومی، مدیر تدارکات مجتبی بویاچی، صدابردار مهران ملکوتی، جلوه‌های ویژه میدانی حمید رسولیان و بازیگران برزو ارجمند، ماه‌چهره خلیلی، کاوه سماک باشی، رحیم نوروزی و ... هستند.

 این فیلم 90 دقیقه‌ای که در آذر ۱۳۹۶ اکران شد، در سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر حضور داشت اما موفق به کسب جایزه نشد.

یونس، فرمانده گردان غواصان، سه شب قبل از عملیات در حالی که در صدد حفر تونلی در منطقه عملیاتی بوده، مفقودالاثر شده است. حالا پس از سی سال، اطلاعاتی به دست می‌آید که نشان می‌دهد احتمالاً یونس زنده است و در آن زمان در قرارگاه اشرف منافقین با دشمن همکاری کرده است.

فیلم ابتدا «چهل مروارید» نام داشت و در آستانه جشنواره و پیش از اعلام نامش تبدیل شد به اشنوگل. اشنوگل لوله هوایی است که غواصان برای هواگیری از سطح آب از آن استفاده می‌کنند. این فیلم داستان غواصان جوانی است که بیش از سه دهه است زیر خروارها خاکند؛ با اشنوگل‌هایشان هنوز زنده‌اند ولی نفس نمی‌کشند.[1]

گفته می‌شود اشنوگل از مضمونی خاص، قابل توجه و جدید برخوردار است که می‌تواند از جمله فیلم‌های متفاوت و تأثیرگذار دفاع مقدس از نظر مضمون باشد. با این همه موضوع و مضمون خوب، این فیلم به دلیل ضعف دانشی و تجربه سازندگان آن دچار کاستی شده است. پرداخت ضعیف داستان، پردازش ناکامل شخصیت‌ها و گاه فضاسازی‌های نه چندان موفق جنگی، اشکالاتی در نورپردازی و تصویرسازی و... از نواقص این اثر سینمایی است. این فیلم به دلیل سوژه بکر، بازی‌های متفاوت برزو ارجمند و ماه‌چهره خلیلی و نگاه متمایز سازندگانش به مضامین دفاع مقدس به رغم ضعف‌های ساختاری، تماشاگر را تا انتهای فیلم با خود همراه می‌کند. این فیلم مخاطب را از محتوای عمیق و تکان‌دهنده «اشنوگل» متأثر می‌سازد و اثری متفاوت در نگاه به مضامین ارزشی سینمای دفاع مقدس و یکی از قابل بحث‌ترین فیلم‌های سینمای مقاومت است.[2]

کارشناسان می‌گویند در سکانس‌های زیادی _ به ویژه در صحنه‌های جنگی _ رآکورد نور و تصویر وجود ندارد. رنگ چهره و تصویر در هر سکانس تغییر می کند. تصویر در دو پلان متفاوت که در یک لوکیشن ضبط شده است، تیره و روشن یا شفاف و مات می‌شود و همه چیز آن به هم می‌ریزد. مشکل فیلم در حفظ رآکورد تا حدی جدی است که بر چهره بازیگران هم اثر کرده است. فیلمساز هر جا که ریتم خود را نا کوک می‌بیند با قراردادن صحنه‌های حسی قصد تأثیرگذاری و نگه ‌داشتن مخاطب در فیلم را دارد که در هر دو مورد ناموفق است. بزرگترین مشکل اشنوگل ضعف اساسی در شخصیت‌پردازی کاراکترهاست. برای مخاطب، شخصیت‌ها قاب عکسی روی دیوار هستند نه چیزی بیش از این. فیلمسازان بدون عمق‌بخشی به شخصیت‌ها و فقط با نشان دادن شمایلی آشنا _ لباس خاکی و ریش و نام‌های آشنا _ قصد معرفی آنها را به مخاطب دارند؛ شخصیت‌هایی که غیر از نام هیچ چیز دیگری برای ارائه کردن ندارند. مسئله دیگری که این مشکل را شدت بخشیده مشخص نبودن علتی برای رفتارهای شخصیت‌هاست. توضیح قان‌ کننده‌ای برای حفر تونل که بستر اصلی داستان بر آن استوار است وجود ندارد. هدف از بازجویی از اطرافیان یونس بی‌منطق و بی‌اعتبار است. در نهایت اضافه شدن دیالوگ‌های بی‌رمق، بی‌ اساس و بی‌ربط چیزی از اشنوگل باقی نگذاشته است.[3]

ایده اولیه داستان فیلم، برداشتی از زندگی شهید کیانوش رحمانی از شهدای گردان غواصی مشهد است.[4]

تحلیل‌گران می‌گویند روند رو به جلوی فیلم در بعضی مواقع کند می‌شود، اما سرعت خودش را در کل حفظ می‌کند و خسته‌کننده نمی‌شود. صداگذاری و صدابرداری فیلم و همچنین جلوه‌های ویژه از نقاط مثبت این فیلم به شمار می‌آید که هیجان در سالن را افزایش می‌داد و اگر کارگردانی سطح بالاتری داشت، فیلم حرف‌های زیادی برای گفتن ‌داشت؛ فیلمنامه دلنشین و فکر شده با بازی ماه‌چهره خلیلی خودش را نمایان‌تر می‌کرد و با اینکه ضعف‌هایی داشت اما به عنوان فیلمی که به سرعت برای غواصان جانفشان ساخته شد تا فداکاری و زحماتشان بهتر و زیباتر در میان مردم دیده شود، فیلمی درخور می‌شد.[5]

به گفته منتقدان روایتی که اشنوگل پیش می‌کشید، دست‌کم دو برجستگی داشت: یکی تعلیق هنرمندانه‌ای که تعلق مخاطب به قهرمان را می‌کشت و به او برای تدقیق و تحلیل رفتارهای انسان انقلاب، امکانِ توجه بیشتری می‌داد. از این نظر تعلیق اشنوگل به بصیرتی مهم درباره چگونگی روایتِ انسان انقلاب دلالت می‌داد؛ اشنوگل یک آورده‌ جدید و ارزش افزوده داشت. دیگر آن‌ که در سراسر اشنوگل، انسان انقلاب در کشاکش با مرگ روایت ‌شده است. نام فیلم هنرمندانه به ابزاری غواصی اشاره دارد که نزدیکیِ فاصله مرگ و زندگی را تذکر داده و تداعی می‌کند. در نظر انسان انقلاب، زندگی در مرز مرگ معنا می‌یابد: «مردن زندگی است» و مرگ از بنیانی‌ترین مبدأهای پیدایی، پایایی و زندگی انسان انقلاب است. روایت اشنوگل از مرگِ در نظر شهدای غواص و تصویرش از این مسئله‌ بنیانیِ انسان انقلاب، درخور بود.[6]


[1] . ماهنامه فیلم، ش 521، بهمن 1395، ص 59.

[2] . سایت سینماپرس، «نگاهی به ۴ فیلم سینمایی در حال اکران»، دی ۱۳۹۶، کد خبر90966، https://www.cinemapress.ir.

[3] . https://www. filmovies.ir.

[4] . روزنامه فرهیختگان، 27/6/1404، ش ۲۳۸۶، ص 5.

[5] . سایت سلام سینما، https://www.salamcinama.ir.

[6] . مشرق نیوز، آذر ۱۳۹۶، کد خبر91520، https://www.cinemapress.ir.