عملیات والفجر 10

اکرم جعفرآبادی
78 بازدید

عملیات والفجر ۱۰ در منطقه عمومی نوسود ایران و حلبچه عراق با رمز یا رسول‌الله (ص) در ۲۴ /۱۲ / ۱۳۶۶ آغاز و بعد از ۶ روز به پایان رسید.

با کاهش کارآمدی راه‌کارهای عملیاتی در جبهه‌های جنوب و پایین بودن احتمال موفقیت در آن، سبب شد در ادامه راهبرد عملیاتی جنگ در شمال غرب، فرماندهان سپاه پاسداران تصمیم به اجرای عملیات در منطقه ماووت عراق بگیرند.[1] البته مشکلات و نارسایی‌های موجود برای ادامه عملیات بیت المقدس۲، به ویژه هوشیاری دشمن، تخریب جاده و پل گرده‌رش بر اثر طغیان رودخانه و مسدود شدن عقبه عملیات، بارش برف سنگین و حمله دشمن در مناطق آزاد شده به مواضع کردهای معارض عراقی طرفدار جمهوری اسلامی، تدریجاً نظرها را به منطقه عمومی حلبچه و سد دربندیخان معطوف کرد.[2]

هدف از این عملیات، تصرف شهرهای حلبچه، خرمال، دوجیله، بیاره و طویله بود[3] و منطقه عمومی حلبچه و سد دربندیخان به عنوان منطقه اصلی عملیات انتخاب شد.[4]

بر اساس مانور طراحی شده، سه قرارگاه؛ قدس در شمال منطقه عملیاتی، ثامن‌الائمه در قسمت میانی و قرارگاه فتح در جنوب وارد عمل شدند[5] و ۱۰ لشکر و ۱۳ تیپ با استعداد ۵۰ درصد در قالب ۷۰ گردان به کار گرفته شد.[6]

این عملیات در ساعت ۲۳/ ۲۰ دقیقه در شب عید مبعث با رمز یا رسول‌الله (ص) در جبهه‌ای به عرض ۸۵ کیلومتر از سه محور مریوان، پاوه و سد دربندیخان آغاز شد. در مرحله اول عملیات، نیروهای ایران شهر خرمال و روستاهای تابعه آن را آزاد کردند. در مرحله دوم، نیروهای ایران در یک نبرد سخت، ضمن انهدام قوای دشمن، شهر راهبردی دوجیله[7] و بیست روستای اطراف آن را آزاد کردند. دوجیله شهرکی در شرق دریاچه دربندیخان و در ده کیلومتری شمال حلبچه است که در حد فاصل آن با حلبچه تعدادی تأسیسات نظامی و اقتصادی از جمله پادگان مهم زمقی قرار داشت.[8] در مرحله سوم، رزمندگان پس از تصرف ارتفاعات بالامبو، شیندروی و تیمورژنان (تموژنان)، به منطقه عمومی حلبچه راه پیدا کرده و تعداد زیادی از فرماندهان ارتش صدام را به اسارت درآوردند. در مرحله چهارم شهر کردنشین نوسود ایران که بیش از هفت سال زیر سلطه عراق بود آزاد شد و به دنبال آن نیز شهرهای نظامی طویله و بیاره آزاد گردیدند. حکومت صدام با وحشت از شکست در منطقه عملیاتی، حلبچه را آماج بمب‌های شیمیایی خود قرار داد که مشابه کشتار جمعی با سلاح شیمیایی در هیروشیمای ژاپن بود. در مرحله پنجم، حد فاصل محور خرمال - سید صادق در استان سلیمانیه، 19 ارتفاع منطقه، از جمله ارتفاعات 1058 ریشن مشرف بر شهر سید صادق و چندین روستای دیگر استان سلیمانیه آزاد شد.[9]

تصور می‌شد در عملیات والفجر ۱۰ و با تصرف سد دربندیخان و انسداد جاده سلیمانیه، نیروهای احتیاط ارتش عراق از جنوب راهی شمال شده و در این زمین، همچون زمین شلمچه و فاو آسیب فراوانی به ارتش عراق وارد آید، امّا سرفرماندهی ارتش عراق حاضر نشد برای بازپس‌گیری منطقه حلبچه، یگان‌هایی که در جنوب نگاه داشته بود وارد عملیات کند، بلکه به سلاح‌های کشتار جمعی متوسل شد.[10] در حالی‌ که اواسط روز ۲۶ /۱۲ /۱۳۶۶ مردم حلبچه گروه گروه به طرف مرزهای ایران در حرکت بودند، منطقه مورد هجوم هواپیماهای عراق با پرتاب گسترده بمب‌های شیمیایی قرار گرفت[11] و در لحظه‌ای کوتاه، تعداد زیادی از مردم بی‌دفاع بر اثر تنفس گازهای سمی به شهادت رسیدند.[12] بلافاصله پس از این حادثه، یگان‌های قرارگاه فتح و ثامن‌الائمه ایران عمدتاً مشغول کمک‌رسانی به مردم آسیب‌دیده و انتقال آنها به مرزهای ایران و همچنین انتقال و مداوای مصدومان بودند. البته تعدادی از یگان‌های قرارگاه قدس، جناح شمالی عملیات را تحکیم کردند.[13]

این کشتار وسیع، در روزهای نخست پس از حادثه، عواطف انسانی مجامع و محافل سیاسی و تبلیغاتی جهان را برنینگیخت.[14] از اولین روز سال ۱۳۶۷، جمهوری اسلامی ایران در انعکاس ابعاد این فاجعه و درخواست کمک‌های بین‌المللی برای درمان مصدومان کوشید[15] و یک هفته پس از این حملات شیمیایی، در پی حضور نمایندگان رسانه‌ها، اولین گزارش نسبتاً گسترده‌ از این کشتار در مطبوعات کشورهای مختلف منتشر شد.[16]

اعزام تعدادی از مصدومان شیمیایی اهل حلبچه به چند کشور اروپایی و آمریکا و پخش تصاویر آنها که اغلب زنان و کودکان بودند، به محکومیت عراق نزد افکار عمومی مردم جهان انجامید و دبیرکل سازمان ملل برای نخستین بار عراق را به دلیل استفاده از سلاح‌های شیمیایی محکوم کرد. در این میان دولت آمریکا اعلام کرد شواهدی مبنی بر استفاده ایران از گلوله‌های شیمیایی علیه نظامیان عراقی وجود دارد؛ عراق نیز با تکرار این ادعا، خواهان اعزام نمایندگانی از سوی دبیرکل سازمان ملل متحد، به بغداد شد.[17]

در نتیجه این عملیات بالغ بر ۱۰۰۰ کیلومتر مربع از سرزمین‌های شرق دریاچه دربندیخان شامل شهرهای حلبچه، دوجیله، خرمال، بیاره، طویله، دهها روستا و همچنین شهر مرزی نوسود ایران آزاد شد؛[18] ۵۴۰۰ نفر از نیروهای دشمن به اسارت درآمدند و بیش از ۱۰۰۰۰ نفر کشته و مجروح شدند. ۲۷۰ دستگاه تانک و نفربر منهدم گردید و بیش از ۹۰ دستگاه به غنیمت گرفته شد. 115 قبضه انواع توپ به غنیمت گرفته شد و ۷۳ عراده توپ به همراه ۱۰ فروند هواپیما و یک بالگرد منهدم گردید.[19]

امام خمینی در پیامی به مناسبت این پیروزی فرمودند: اخبار پیروزی‌ها و حماسه دلاوران اسلام نه تنها دل ملت ما، بلکه قلب همه مستضعفان و محرومان را شادمان نمود و صدام و حامیان و اربابان او خصوصاً آمریکا و اسرائیل را عزادار کرد.[20]

پس از عملیات والفجر ۱۰، جنگ تحمیلی وارد مرحله جدیدی شد؛[21] مخالفت ایران با قطعنامه ۵۹۸ بهانه‌ای بود تا عراق به تهاجمات خود ادامه دهد، در این میان ایران با هدف تمرکز نیروها در برابر حملات احتمالی عراق و تغییر شرایط بین‌المللی به سود خود، از مناطق تصرف‌شده عقب‌نشینی کرد.[22] عراق با اطمینان از این که در منطقه جنوب، عملیات گسترده‌ای نخواهد شد، برای تهاجم به فاو آماده شد[23] و پس از بازپس‌گیری فاو، در کمتر از سه ماه مناطقی را که ایران تصرف کرده بود مجدداً اشغال کرد.[24] در پی عقب‌نشینی نیروهای ایران از جبهه شمالی، حلبچه آخرین منطقه‌ای بود که تخلیه شد.[25]

یادمان عملیات‌های والفجر 10 و محمد رسول‌الله (ص) در ارتفاعات دالانی، مشرف بر شهرهای مرزی خرمال، حلبچه، سید صادق و سد دربندیخان عراق، در حال احداث است.[26]


[1]. ایزدی، یدالله، روزشمار جنگ ایران و عراق، کتاب پنجاه و چهارم، تهران، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، 1392، ص ۱۷.

[2] . درودیان، محمد، سیری در جنگ ایران و عراق، ج ۴، تهران، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، 1376، ص ۲۱۷.

[3] . رشید، محسن، اطلس جنگ ایران و عراق، تهران، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ، چ دوم، ۱۳۸۹ ص ۹۹.

[4] . درودیان، محمد، همان، ص ۲۱۸.

[5] . ایزدی، یدالله، همان، ص ۱۷.

[6] . درودیان، محمد، همان، ص ۲۲۲.

[7] . محمودزاده، نصرت‌الله، مرثیه حلبچه، تهران، رجا، چ دوم ، ۱۳68، ص ۱۳-۱۲.

[8] . همان، ص ۲۳.

[9] . همان، ص ۱۳ و 12.

[10] . رشید، محسن، همان، ص ۹۹.

[11] . جعفری، مجتبی، اطلس نبردهای ماندگار، چ سی وپنچم، 1393، تهران، سوره سبز، ص ۱۴۸.

[12] . ایزدی، یدالله، همان، ص ۲۰.

[13] . همان، ص ۲۱.

[14] . رشید، محسن، همان، ص ۹۹ .

[15] . ایزدی، یدالله، همان، ص ۲۱ .

[16] . همان، ص ۲۲.

[17] . همان.

[18] . همان، ص ۲۰.

[19] . جعفری، مجتبی، همان، ص ۱۴۸.

[20] . محمودزاده، نصرت‌الله، همان، ص ۹.

[21] . رشید، محسن، همان، ص 106.

[22] . درودیان، محمد، سیری در جنگ ایران و عراق، ج ۵، تهران، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، ۱۳78، ص ۱۳۶.

[23] . درودیان، محمد، سیری در جنگ ایران و عراق، ج ۴، ص ۲۳۶.

[24] . همان، ص 248.

[25] . درودیان، محمد، سیری در جنگ ایران و عراق، ج ۵، ص136.

[26] . سایت راهیان نور، https://www.rahianenoor.com/fa/news/14986/%DB%8.