کودک و فرشته
مریم لطیفی
51 بازدید
فیلم سینمایی کودک و فرشته توسط مسعود نقاشزاده در سال 1387 ساخته شد و تهاجم دشمن به خرمشهر، مقاومت مدافعان و اشغال آن را به تصویر میکشد.
کارگردان مسعود نقاشزاده، تهیهکننده حسن کلامی،[1] فیلمنامه محمدرضا گوهری، مدیر تولید رحمت عبداللهزاده، مدیر برنامهریزی و دستیار اول سحر صباغسرشت، دستیار دوم و راهبر گویش رضا مسعودی، جلوههای ویژه میدانی جواد شریفیراد، مدیر فیلمبرداری نادر معصومی، تدوین محمدرضا مویینی، پدرام خوشبخت و منصوره شهبازی، آهنگساز کارن همایونفر، طراح صحنه سعید آهنگرانی، صداگذاری و ترکیب صداها محسن روشن و بازیگران مونا احمدی، محمدرضا سرور، مالک حدپور سراج، قاسم زارع، سیما خضرآبادی، حسین توشه و ... هستند.
این فیلم 90 دقیقهای محصول بنیاد سینمایی فارابی و سیما فیلم است و در 15 اردیبهشت سال 1389 به نمایش عموم درآمد و قیمت بلیط آن 23.580 ریال بود. این فیلم با 2.273 نفر تماشاچی در رده هشتاد و سوم به لحاظ بیشترین تماشاچی قرار گرفت و 44٬444٬500 ریال فروش داشت.[2]
فرشته (مونا احمدی) و سلیم (سیدوحید نجفی) در حال آماده شدن برای جشن عروسی عمهشان و رفتن به مدرسه هستند که عراق به ایران حمله میکند. با تعطیل شدن مدارس در اولین روز مهر، فرشته به خانه برمیگردد. سلیم به دنبال شناسنامهاش است تا به مسجد برود و اسلحه بگیرد. مادر (سودابه بیضایی) فرشته را به دنبال مادربزرگش میفرستد و سلیم با شناسنامه به مسجد میرود. با رفتن بچهها، پدر (قاسم زارع) به خانه میآید و از همسرش میخواهد آماده شوند تا از شهر خارج گردند. در همین موقع رضا، دوست سلیم به سراغش میآید. پدر، مادر، خواهر و ... در حیاط هستند که با گلوله توپ به شهادت میرسند. فرشته که مادربزرگ را نیافته به خانه برمیگردد و با شهادت اعضای خانوادهاش مواجه میشود. پس از یک هفته، لیلا (سیما خضرآبادی) تصمیمم میگیرد فرشته را به آبادان ببرد. او از پنجره مینیبوس، گفتگوی عمو جلیل (حسین توشه) و حبیب (مالک حدپور سراج) را میشنود و متوجه میشود سلیم زنده است. فرشته به دنبال سلیم به جنتآباد و سپس مدرسه شرافت میرود. در آنجا برای اولین بار مصطفی (محمدرضا زادسرور) را میبیند. با تخلیه مدرسه، لیلا به امید دیدن نامزدش محسن (علیرضا حسینی) و فرشته برای یافتن سلیم خرمشهر را ترک نمیکنند. کمی دورتر از مدرسه، لیلا با ترکش گلوله توپ به شهادت میرسد. فرشته در جستجوی سلیم، به نقاط مختلف شهر میرود و نحوه پیشروی نیروهای عراقی و مقاومت مدافعان خرمشهر را میبیند. در طول این جستجو، چندین بار مصطفی را میبیند. مصطفی جان لیلا را نجات میدهد و آنها به خانهای که سیدصالح در آن است میروند و به وی گلوله آرپیجی میدهند. مصطفی مجروح میشود و سیدصالح به شهادت میرسد. فرشته، مصطفی را با فرغونی به آمبولانس میرساند. راننده آمبولانس پیکر شهیدی را روی زمین میگذارد. پرستار از لیلا میخواهد پیکر شهید را به عقب ببرد. صدای اذان در فضا پیچده و لیلا پشت به جنازه نشسته است. باد ملحفه سفید را کنار میزند. سلیم به شهادت رسیده است.
فیلم کودک و فرشته در بیست و هفتیمن جشنواره فیلم فجر در بخش مسابقه فیلمهای اول و دوم، دیپلم افتخار برای بهترین بازیگری و بهترین کارگردانی؛ در بخش تجلی اراده ملی، جایزه دبیرخانه شورای فرهنگ عمومی و بنیاد شهید و امور ایثارگران را برای کارگردانی؛ جایزه وزارت آموزش و پرورش را برای کارگردانی و بازیگری؛ جایزه سازمان عقیدتی سیاسی ارتش جمهوری اسلامی ایران را برای تهیهکنندگی؛ جایزه نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران را برای جلوههای ویژه؛ جایزه انجمن مدیران تولید را برای مدیریت تولید و در بخش بهترین فیلم از نگاه ملی پلاک زرین سیمرغ دریافت کرد.[3] این فیلم در دوره بیست و سومین جشنواره بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان نیز در بخش مسابقه سینمای ایران، دیپلم افتخار برای بهترین بازیگر کودک، پروانه زرین را برای بهترین فیلمنامه و جایزه بهترین فیلم؛ در بخش جانبی جایزه ویژه بنیاد شهید و امور ایثارگران و در بخش مسابقه بینالملل پروانه زرین را برای بهترین فیلم آسیایی دریافت کرد.[4] همچنین در جشنواره فیلم کوثر جایزه ویژه هیئت داوران؛ در جشنواره فیلم کودکان هند جایزه بهترین فیلمنامه؛ در جشنواره اشلینگل آلمان در بخش مسابقه سینمایی جایزه بهترین فیلم و در جشنواره چینه چیتا در کلمبیا در بخش نوجوانان جایزه بهترین فیلم را دریافت کرد.[5]
مسعود نقاشزاده در اولین تجربه سینمایی خود فیلم کودک و فرشته را ساخته است. وی تنوع رویدادها و داستانهای دفاع مقدس، تجلی ارزشهای انسانی در آنها، پرداخت بسیار کم به موضوعات مربوط به دفاع مقدس و ناگفته ماندن بخش مهمی از آنها را مهمترین دلایل ساخت این فیلم میداند.
برخی کارشناسان این فیلم را یکی از آثار حیثیتی و پدیده بیست و هفتیمن جشنواره فیلم فجر دانستهاند که به اعتبار این رویداد افزوده است.[6] برخی نیز استفاده نکردن از نشانهها و مفاهیمی را که برای کودکان و نوجوانان قابل درک است از نقاط ضعف آن دانستهاند.[7]
تعدادی از منتقدان نیز از این فیلم به سه دلیل تأثیرگذار از اشغال یک شهر؛ فیلمی درباره وضعیت جنگ، ریتم و غافلگیریهای پیدرپی آن، تمجید کردهاند.[8]
برخی این فیلم را یکی از بهترینها و ارزشمندترینهای سینمای سالهای اخیر ایران در گونه دفاع مقدس دانستهاند که هنگام اکران به آن اجحاف شده و آن اندازه که حقش بود، دیده نشده است.[9]
در مقالههایی نیز این فیلم معرفی شده و نقاط قوت و ضعف آن بررسی شده است.[10] همچنین در مقالههایی نحوه خلق قهرمانان نوجوان توسط فیلمنامهنویسها[11] و مفهوم کودکی در این فیلم مورد مطالعه قرار گرفته است.[12]
مسعود نقاشزاده نیز در مصاحبههای متعددی به دشواری ساخت فیلم در گونه جنگی و دفاع مقدس، نحوه انتخاب بازیگران، مخاطب فیلم و نحوه اکران آن پرداخته است. وی از نحوه اکران فیلم ناراضی و معتقد است این فیلم در برنامه اکران به طور کامل از بین رفته است.[13]
[1]. روزنامه کیهان، ش 19300، 23/11/1387، ص 10.
[2]. سالنامه آماری سینمای ایران سال 1389، تهران، معاونت توسعه فناوری و مطالعات سینمایی، 1396، ص10.
[3]. روزنامه جام جم، ش 2502، 29/11/ 1387، ص 3؛ https://article.tebyan.net/85595؛ https://www.iribu.ac.ir/portal/viewpage/6045 ؛ http://www.sourehcinema.com/News/NewsViewer.aspx?NewsId=138711290100
[4]. روزنامه ایران، ش 4279، 17/5/1388، ص 28؛ روزنامه دنیای اقتصاد، ش 1864، 17/5/1388، ص30؛ https://www.iribu.ac.ir/portal/viewpage/6045
[5]. https://www.iribu.ac.ir/portal/viewpage/6045.
[6]. روزنامه کیهان، ش 19298، 20/11/1387، ص 14.
[7]. همان، ش 19300، 23/11/1387، ص 10.
[8]. روزنامه ایران، ش 4504، 26/2/1389، ص 17.
[9]. روزنامه کیهان، ش 20112، 12/10/1390، ص 10.
[10]. روزنامه رسالت، ش 7020، 7/4/1389، ص 5؛ روزنامه جام جم، ش 4369، 8/7/1394، ص 7.
[11]. کشتکار، اکبر و دیگران، «مطالعه مؤلفههای خلق قهرمان نوجوان در فیلمنامه بر اساس...)»، فصلنامه پژوهشهای ارتباطی، ش 83، پاییز 1394، ص 123.
[12]. میرفخرایی، تژا و مرضیه صامتی، «مطالعه نشانهشناختی تصویر کودکی در سینمای کودک ... »، فصلنامه فرهنگ و رسانه، ش 18، بهار 1395، ص 22.
[13]. روزنامه کیهان، ش 19300، 23/11/1387، ص 10؛ روزنامه جام جم، ش 2852، 2/3/1389، ص 3؛ روزنامه آفتاب یزد، ش 2922، 6/3/1389، ص10.