چین

محسن شیرمحمد
57 بازدید

چین یکی از قدرت‌های جهانی است که در جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، به طرفین منازعه سلاح و مهمات فروخت.

روابط بین ایران و چین به دوران باستان بازمی‌گردد، اما روابط بین دو کشور در دوران جدید از سال 1920 م (1299 ش) و به دنبال انعقاد عهدنامه مودت و کنسولی برقرار شد. سال 1949 (1328) و به دنبال وقوع انقلاب کمونیستی در چین، ایران از شناسایی دولت جدید این کشور خودداری کرد و روابط دو کشور قطع شد تا اینکه در سال 1971 (1350) دوباره روابط بین دو کشور برقرار شد.[1]

با آغاز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، چین سیاست دوگانه‌ای در قبال آن در پیش گرفت. سیاست اعلامی و رسمی آن، بی‌طرفی و سیاست اعمالی آن، تقویت بنیه نظامی و ایجاد نوعی توازن میان دو کشور درگیر جنگ بود. دولت چین که روابط نوپایی با آمریکا و دنیای غرب در آغاز دهه 1980 برقرار کرده بود، تمایل نداشت به خاطر حمایت از ایران در مقابل عراق که از پشتیبانی غرب برخوردار بود، این مناسبات را تخریب کند. به همین دلیل نیز حاضر نشد عراق را به دلیل آغاز جنگ محکوم کند.[2] شش روز بعد از آغاز جنگ، در ۲۸ سپتامبر ۱۹۸۰ / 6 مهر 1359 اولین قطعنامه شورای امنیت به شماره ٤٧٩ صادر شد که چین نیز به آن رأی مثبت داد. در این قطعنامه به تجاوز و نقض تمامیت ارضی ایران اشاره نشد و صرفاً از طرفین خواسته شد از توسل بیشتر به زور خودداری کنند.[3]

چین قرارداد فروش سلاح به بغداد را چند ماه پس از شروع جنگ ایران و عراق به امضا رساند و به موجب آن 1300 دستگاه تانک تی - 59، آتشبار توپخانه و نفربر زرهی به مبلغ یک میلیارد دلار به عراق تحویل داد. البته چین از طرف ‌دیگر جنگ یعنی ایران نیز غافل نبود و تلاش داشت از توانایی‌های این کشور در معادلات منطقه‌ای و مقابله با حضور شوروی در افغانستان و گسترش نفوذ آن در خلیج‌فارس بهره برد. در این چارچوب، در پی بسته شدن کریدور هوایی غرب برای ایران در پی جنگ، چین به درخواست ایران، به هواپیماهای باری ایرانی اجازه داد از فراز آسمان این کشور عبور کنند.

 در ماه‌های پایانی سال 1359 و شش‌ماهه اول سال 1360، چین مناسبات خود را با عراق تقویت کرد و موافقت نمود برای به‌ کار انداختن کوره اتمی، اورانیوم غنی‌شده به این کشور تحویل دهد. دو کشور همچنین موافقت‌نامه‌ای در زمینه همکاری بازرگانی و اقتصادی در اوایل سال 1981 (1360) به امضا رساندند.[4]

با آغاز پیروزی‌های ایران در جبهه‌های جنگ در شش‌ماهه دوم سال 1360 و سال 1361، مناسبات ایران و چین گسترش یافت و به دنبال سفر یک هیئت ایرانی به چین تفاهم‌نامه همکاری تجاری و نظامی بین دو کشور امضا شد. در این‌ حال، چین در دسامبر 1982 (آذر 1361) 100 فروند جت جنگنده اف - 6 در اختیار عراق قرار داد و در ژانویه 1983 (دی‌ 1361) بر اساس یک معامله یک میلیارد دلاری، 260 تانک تی - 69 مجهز به فاصله‌یاب لیزری و تجهیزات اشعه مادون‌قرمز دید در شب را نیز به این کشور فروخت.

 چند ماه بعد و در آوریل 1983 (بهار 1362) چین و ایران قراردادی بالغ بر یک میلیارد و سیصد میلیون دلار برای فروش سلاح امضا کردند. چین در این قرارداد ملزم شد تانک‌های تی - 59، قطعات یدکی توپ‌های 130 میلی‌متری و سلاح‌های سبک را طی سه سال در اختیار ایران قرار دهد.[5] در سال‌های 1980 تا 1983 (1359 تا 1362) چین با عراق نیز قرارداد تسلیحاتی 3/6 میلیارد دلاری به امضا رساند که 61 درصد از مجموع 5/9 میلیارد دلار فروش تسلیحات این کشور به تمام کشورهای جهان سوم بود.[6]

سال 1985 (1364) طبق قراردادی بین ایران و چین، این کشور متعهد شد 6/1 میلیارد دلار اسلحه از جمله تانک‌های‌ تایپ – 59(کپی نوع روسی تی-54)، توپ‌های 130 میلی‌متری، موشک‌انداز ضدتانک، موشک کرم ابریشم و موشک‌های کروز سی 801 به ایران تحویل دهد.[7] در پی این قرارداد وزرای خارجه هفت کشور عربستان سعودی، کویت، اردن، تونس، مراکش، عراق و یمن شمالی به پکن سفر کردند و بر سر چهار موضوع عدم فروش سلاح به ایران، درخواست از طرفین جنگ برای عدم حمله به مناطق مسکونی، لزوم توقف جنگ و یافتن راه‌حلی برای استقرار صلح بر اساس قرارداد 1975 الجزایر گفت‌وگو کردند. چند ماه بعد طی سفر حجت‌الاسلام اکبر هاشمی رفسنجانی، رئیس وقت مجلس شورای اسلامی در تیر 1364 به پکن، چین متعهد شد 40 فروند موشک زمین به زمین اسکاد در اختیار ایران قرار دهد که تنها 15 فروند از این موشک‌ها تا مهر 1364 تحویل ایران شد. همچنین چین با فروش تجهیزات جنگی از جمله تانک‌های‌ تایپ – 59(کپی نوع روسی تی-54) و سلاح‌های ضد هوایی در ازای دریافت ۲ میلیون تن نفت خام موافقت کرد. البته این اقدام چین واکنش کشورهای عربی به‌ ویژه عربستان سعودی را در پی داشت. چین به خاطر در امان‌ ماندن از فشارهای کشورهای غربی و عربی حامی عراق به دلیل فروش مستقیم سلاح به ایران، اقلام نظامی مورد نیاز ایران را از طریق کشور ثالث یعنی کره شمالی ارسال می‌کرد[8] تا عاملی برای تکذیب این موضوع فراهم آورد.[9]

در بهار 1365 با سفر یک هیئت چینی به بغداد، موافقت‌نامه‌ای اقتصادی و فنی بین دو کشور به امضا رسید.[10]

میزان خرید سلاح ایران از چین در شش‌ماهه اول 1365 به 300 میلیون دلار رسید و چین به بزرگ‌ترین عرضه‌کننده سلاح به ایران تبدیل شد.[11] در بهمن‌ 1365، طه یاسین رمضان به چین سفر کرد و در پی این سفر اعلام شد که عراق به موشک‌های زمین به هوا ساخت این کشور تجهیز شده است.[12]

در آغاز سال 1366، چین موشک‌های کرم ابریشم را به ایران فرستاد. البته چین قاطعانه گزارش‌های مربوط به فروش اسلحه به ایران را رد و بر موضع بی‌طرفی تأکید می‌کرد.[13]

جمهوری خلق چین در رأی‌گیری کلیه قطعنامه‌ها و بیانیه‌های شورای امنیت سازمان ملل متحد در طول هشت سال جنگ تحمیلی عراق علیه ایران شرکت داشت و در تمام تصمیم‌گیری‌های آن شریک بود.[14] چین در 29 تیر 1366، به قطعنامه 598 شورای امنیت سازمان ملل رأی موافق داد و اعلام کرد در صورت خودداری ایران از پذیرفتن قطعنامه، از ممنوعیت فروش اسلحه به ایران با نظارت سازمان ملل حمایت خواهد کرد. در پی استقرار موشک‌های کرم ابریشم ایران در جزیره قشم برای کنترل تنگه هرمز و مقابله با تشدید جنگ نفت‌کش‌ها از سوی عراق، خصوصاً پس‌ازآن که دولت کویت قطعات موشک کرم ابریشم اصابت کرده به بندر احمدی آن کشور در چهارم سپتامبر 1987 (13 شهریور 1366) را با علامت ساخت چین برای نمایندگان پنج عضو دائمی شورای امنیت در نیویورک به نمایش گذاشت، فشارهای سیاسی و تبلیغاتی علیه چین افزایش یافت.[15] با این حال در دی 1366 محموله تسلیحاتی دیگری به ارزش 200 میلیون دلار توسط چین به ایران تحویل داده شد. طی سال 1366، چین حدود 600 میلیون دلار سلاح شامل توپ، مهمات، موشک و تجهیزات ساخت سلاح و موشک به ایران فروخت.[16]

در مجموع، چین در طول سال‌های 1980 تا 1987 (1359 تا 1366) قراردادهای تسلیحاتی به ارزش 8/2 میلیارد دلار با ایران و عراق امضا کرد که 74 درصد کل معاملات تسلیحاتی چین با کشورهای جهان سوم در طی این مدت را شامل می‌شد.[17]

در دوره جنگ تحمیلی، از جمله تسلیحاتی که چین به ایران فروخت، می‌توان به 550 پرتابگر راکت انداز مینی کاتیوشا، 300 دستگاه تانک تایپ- 59، 520 عراده توپ کششی 130 م. م، 100 عراده توپ 122 م.م، 75 فروند موشک کرم ابریشم به همراه 7 پرتابگر و همچنین 150 فروند موشک زمین به هوای اچ.کیو- 2 (نسخه چینی موشک روسی سام-2) اشاره کرد.[18]

دولتمردان چینی علیرغم سفرهای مقامات بلندپایه ایرانی به آن کشور در طول جنگ، به دلیل ملاحظات سیاسی از سفر به ایران اکراه داشتند و هرگاه چنین پیشنهادی مطرح می‌شد، لزوم رعایت توازن بین ایران و عراق در این خصوص را مطرح می‌کردند.[19]


[1]. طارم‌سری، مسعود و دیگران، چین - سیاست خارجی و روابط با ایران 57-1328، تهران، دفتر مطالعات سیاسی و بین‌المللی وزارت امور خارجه، چ سوم،1370، ص 101 و 102.

[2]. رفعتی، جهانگیر، «نقش چین در جنگ تحمیلی»، مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی، www. psri.ir/?id=6oqbxfctff.

[3]. جمشیدی، محمدحسین، «سیاست خارجی چین در قبال جنگ ایران و عراق»، مجله سیاست خارجی، ش 72، پاییز 1389، ص 40.

[4]. رفعتی، جهانگیر، همان.

[5]. همان.

[6]. همان.

[7]. همان.

[8]. همان.

[9]. یزدانفام، محمود، گاه‌شمار جنگ ایران و عراق - 1987، تهران، دانشکده فرماندهی و ستاد سپاه پاسداران، 1377، ص 101.

[10]. رفعتی، جهانگیر، همان.

[11]. همان.

[12]. همان.

[13]. همان.

[14]. همان.

[15]. همان.

[16]. کردزمن، آنتونی و آبراهام واگنر، درس‌های جنگ مدرن - جنگ ایران و عراق، ج ۲، ترجمه حسین یکتا، تهران، نشر مرزوبوم، 1390، ص 196.

[17]. رفعتی، جهانگیر، همان.

[18]. تارخ، حمید، «خریدهای نظامی ایران در زمان جنگ با عراق»، وب‌سایت جنگاوران،

https://jangaavaran.ir/irans-military-purchases-during-the-war-with-iraq.

[19]. رفعتی، جهانگیر، همان.