مکانها
هویزه
انسیه سادات میربابایی، اکبر عزیزی
3462 بازدید
هویزه یکی از شهرهای استان خوزستان است که در ماههای اول جنگ تحمیلی عراق برضد ایران در سال 1359، به اشغال ارتش صدام درآمد و پس از شانزده ماه آزاد شد.
هویزه کلمهای است عربی که از هیازت به معنی آباد کردن مشتق شده است. این شهر و حومه آن در دوره خلفای اسلامی آباد و سرسبز بود و کوشک هویزه و کوشک بصری دو قلعه محکم و دژ دفاعی به شمار میآمدند.[1]
هویزه جنوبیترین شهر دشت آزادگان و مرکز بخش هویزه است که در پانزدهکیلومتری جنوب غربی سوسنگرد و 72کیلومتری غرب اهواز قرار دارد و از جنوب و غرب به عراق منتهی میشود. این شهر نخلستانهای فراوان و آب و هوایی گرم و خشک و بیابانی دارد که با تأثیرپذیری از قسمت غربی هورالهویزه دمای آن تعدیل شده است.[2]
ساکنان هویزه شامل دو گروه دیالمه و بنیاسد و شیعه دوازده امامی هستند[3] و به زبان فارسی و عربی سخن میگویند.[4]
تا قبل از کودتای رضاخان در 1299، هویزه توسط قبایل اداره میشد. حکومت پهلوی بین مردم منطقه درگیریهایی را ایجاد کرد و به این وسیله اتحاد بین قبایل و مردم منطقه را از بین برد.[5]
سال 1351 افراد مذهبی در مسجد جامع و مسجد سیدالشهدا مکتب قرآن را تأسیس کردند که از مراکز مهم مبارزه برضد حکومت پهلوی در سال 1357 شد.[6]
از سال 1358 حکومت بعث در هویزه اقداماتی را برضد نظام جمهوری اسلامی ایران آغاز کرد. این شهر به علت عربزبان بودن مردم اهمیت ویژهای برای عراق داشت و با تبلیغات افکار پانعربیسم و قبیلهای، عدهای را جذب و از اقدامات خرابکارانه (مین و بمبگذاری) برای ناامن جلوه دادن هویزه استفاده کرد.[7]
عراق با حمایت از گروههای ضدانقلاب و ارسال امکانات از راه هورالهویزه، از آنها میخواست تا در شهرهای مرزی آشوب به پا کنند. هواپیماهای شناسایی عراق هم هر روز حریم هوایی ایران را نقض میکردند.[8]
با تشکیل سپاه پاسداران در دشت آزادگان، حفاظت و گشتزنی در هور با کمک مردم آغاز شد و تا حدودی جلوی نفوذ عراق گرفته شد. اردیبهشت 1359، استاندار میسان (العماره) عراق به سران قبایل حاشیه هورالهویزه نامهای با این مضمون که ارتش عراق بهزودی به اهواز خواهد آمد تا سرزمین عربستان[9] را از دست فارسها آزاد کند، ارسال و از سران قبایل درخواست همکاری کرده بود. سران قبایل فوراً نامه را به آیتالله سیدخضر موسوی، رئیس دادگاه انقلاب اسلامی خوزستان، نشان دادند و اعلام کردند که به کشور و انقلاب خیانت نمیکنند.[10]
حمله سراسری عراق 31 شهریور 1359، به خاک ایران آغاز شد. عراقیها همان ساعات اول، در جنوب مرز هویزه و در پاسگاه طلائیه با مقاومت پاسداران و نیروهای بخشداری و ژاندارمری هویزه روبهرو شدند؛ اما با غلبه بر نیروهای ایرانی به پیشروی خود ادامه دادند.[11]
یکم مهر نیروهای عراقی با صدها تانک و نفربر زرهی و توپخانه مرز طلاییه را پشت سر نهاد و وارد دشت جفیر شدند و اطراف هویزه را تهدید کردند. دوم مهر حملههایشان افزایش یافت و پاسگاه کوشک به تصرف درآمد. نیروهای عراقی همزمان با حرکت به سوی اهواز، دشت جفیر را در دست گرفتند و با توپخانه سنگین اطراف سوسنگرد و هویزه را تهدید کردند. از سوم مهر حمله به روستاهای هویزه آغاز شد.[12] با اشغال بستان در چهارم مهر و سوسنگرد در ششم مهر[13] هویزه به محاصره درآمد. ششم مهر نیروهای عراقی وارد شهر شدند و پاسگاه شهر را اشغال کردند.[14]
سربازان عراقی با هجوم به مغازههای بازار، عکس امام خمینی را پاره و عکس صدام را به جای آن نصب کردند. عراقیها سرایدار یکی از مدارس به نام حمید کوتی را به سمت بخشدار انتخاب کردند.[15] اما بزرگان شهر و نیروهای انقلابی، برای بیرون راندن متجاوزان عراقی برنامهریزی کردند. روز هشتم مهر، نیروهای انقلابی با سر دادن شعار «لاشرقیه، لاغربیه، الموت لبعثیه» وارد خیابانی که پاسگاه در آن قرار داشت، شدند.[16] همان روز شهادت دختر دوازدهسالهای به نام سهام خیام، موجب افزایش جمعیت تظاهراتکنندگان شد. در نهایت ساعت 11 صبح، کنترل شهر به دست مردم افتاد.[17]
نهم مهر، هویزه بهشدت بمباران شد و در همین روز حامد جرفی، بخشدار هویزه، مجروح شد و به اغما رفت. در همین ایام علی شمخانی، فرمانده سپاه خوزستان، اصغر گندمکار را به سمت فرمانده سپاه پاسداران هویزه منصوب کرد و سپاه پاسداران هویزه تأسیس شد. بسیاری از عوامل اطلاعاتی سپاه هویزه، عشایر و روستاییان بودند که مواضع عراقیها را شناسایی و گاهی به آنها شبیخون میزدند.[18] تعدادی از جوانان شهر که مسلح بودند، به همراه مردم به نیروهای عراقی حمله کردند و دهم مهر، نیروهای عراقی مجبور به عقبنشینی شدند.[19]
نیمه آبان 1359 پیشروی مجدد نیروهای عراقی به سمت سوسنگرد آغاز شد. با سقوط سوسنگرد اشغال هویزه حتمی بود و به دستور علی شمخانی، نیروهایی از سپاه هویزه به سوسنگرد اعزام شدند.[20] با سقوط سوسنگرد در 24 آبان نیروهای سپاه هویزه به شهر بازگشتند. بیستوهفتم آبان، حسین علمالهدی، پس از شهادت گندمکار، فرمانده سپاه پاسداران هویزه شد.[21]
عملیات نصر، 15 دی 1359 در ساعت 10 صبح آغاز شد.[22] برای این عملیات دو تیپ از لشکر 16 زرهی قزوین و یک تیپ از لشکر 92 زرهی اهواز، یک گردان تانک لشکر 77 خراسان، یک گردان از نیروهای سپاه و عدهای از نیروهای جنگهای نامنظم حضور داشتند. در روز اول عملیات، موفقیت خوبی کسب شد و نیروها حدود سی کیلومتر پیشروی کردند. در مراحل بعدی با تهدید جناح جنوبی لشکر 16 زرهی عراق و ضد حملههای مکرر نیروهای عراقی، نیروها مجبور به عقبنشینی شدند و در نهایت 16 دی با شهادت حسین علمالهدی و 140 تن از پاسداران، عملیات به پایان رسید.[23]
نیروهای عراقی در 18 دی 1359 خود را به کرخهکور رساندند و در 21 دی با حدود پنجاه تانک در نزدیکی ساریه (روستایی از توابع دشت آزادگان) موضع گرفتند و تا دو کیلومتری هویزه پیشروی کردند. یک گردان تانک و نیروی پیاده از ارتش عراق در 23 دی محاصره را کاملتر کردند و دو روز بعد، درحالیکه هویزه زیر آتش نیروهای عراق قرار داشت، یک گردان پیاده از نیروهای عراق به ساریه رسیدند. به این ترتیب هویزه علاوه بر شرق و جنوب، از شمال و غرب نیز محاصره شد[24] و سرانجام در 27 دی 1359 به اشغال نیروهای عراقی درآمد.[25] هویزه آخرین شهر دشت آزادگان بود که اشغال شد.[26]
اول اسفند 1359، جمعی از جوانان شهر گروهی به نام علمالهدی تشکیل دادند که با هماهنگی علی هاشمی، فرمانده قرارگاه چهارم خاتمالانبیا، تا زمان آزادسازی این شهر در اردیبهشت 1361، توانستند خسارات و تلفاتی به دشمن وارد کنند.[27]
ساعت 30 دقیقه بامداد جمعه 10 اردیبهشت 1361 عملیات بیتالمقدس آغاز شد.[28] در این عملیات نیروهای قرارگاه قدس به پنج گروه تقسیم شدند و قدس 1 در غرب هویزه و قدسهای 5، 4، 3، 2 در شرق هویزه وارد عمل شدند.[29]
بعد از شانزده ماه، در 18 اردیبهشت 1361، هویزه از اشغال ارتش صدام آزاد شد.[30] هویزه با 1900 خانه مسکونی، چند ساختمان دولتی، یک دبیرستان و چهار دبستان و دو کودکستان، چهارده بنای تاریخی و سیزده زیارتگاه و چند پارک به تل خاکی تبدیل شده و تنها دو ساختمان از آن باقی مانده بود.[31]
پس از آزادسازی هویزه، در سال 1361 تولیت آستان قدس رضوی به فرمان امام خمینیقدسسرهالشریف مسئولیت بازسازی شهر را به عهده گرفت.[32] برای آغاز عملیات ساختمانی، شهر و روستاها از میادین مین و دیگر مواد منفجره پاکسازی شد. مردم از شهرهای مختلف به هویزه میآمدند تا آثار جنایات ارتش صدام و روند بازسازی را ببینند و به این ترتیب کاروانهای بازدید از مناطق جنگی به راه افتاد.[33] در سال 1362 یادمان شهدای هویزه در 25کیلومتری جنوب غربی هویزه و جنوب رودخانه کرخهنور در دهستان هویزه احداث شد. مزار شهید سیدحسین علمالهدی و یارانش در این مکان قرار دارد.[34]
در سال 1364 کار بازسازی هویزه به پایان رسید و 1780 واحد مسکونی و هشت واحد آموزشی ساخته شد.[35]
در طول جنگ تحمیلی، تهاجم هوایی نیروهای عراق در هویزه به ده حمله[36] و تعداد شهدا و مجروحین هویزه، به 215 نفر میرسد.[37]
[1]. حیدری، زهرا، قطعهای از آسمان: هویزه، تهران: سازمان هنری و ادبیات دفاع مقدس، 1393، ص14 و 15.
[2]. طرفی، حمید، تاریخ هویزه در 8 سال دفاع مقدس، قم: نسیم حیات، 1384، ص15؛ امیریان، داود، هویزه، تهران: امیرکبیر، 1386، ص13 و 14.
[3]. طرفی، حمید، تاریخ هویزه در 8 سال دفاع مقدس، ص14.
[4]. پورجباری، پژمان، اطلس جغرافیای حماسی1: خوزستان در جنگ، تهران: صریر، 1389، ص123.
[5]. طرفی، حمید، تاریخ هویزه در 8 سال دفاع مقدس، ص28 و 27.
[6]. شیرعلینیا، جعفر، ویرانههای آباد، تهران: فاتحان، 1388، ص18.
[7]. غیاثی راد، داود، کتابنامه هویزه، تهران: بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس، 1391، ص18.
[8]. شیرعلینیا، جعفر، ویرانههای آباد، ص21 و 22.
[9]. داود، امیریان، هویزه، ص26.
[10]. همان، ص25ـ23.
[11]. همان، ص27.
[12]. طرفی، حمید، تاریخ هویزه در 8 سال دفاع مقدس، ص155.
[13]. بابایی، گلعلی، قطعهای از آسمان: سوسنگرد، تهران: صاعقه، 1393، ص19 و 20.
[14]. حیدری، زهرا، قطعهای از آسمان: هویزه، ص26 و 29.
[15]. همان، ص29.
[16]. همان، ص30.
[17]. داود، امیریان، هویزه، ص39 و 41.
[18]. حیدری، زهرا، قطعهای از آسمان: هویزه، ص38-36.
[19]. غیاثی راد، داود، کتابنامه هویزه، ص20؛ طرفی، حمید، تاریخ هویزه در 8 سال دفاع مقدس، ص206 و 207.
[20]. حیدری، زهرا، قطعهای از آسمان: هویزه، ص41 و 42.
[21]. همان، ص42؛ غیاثی راد، داود، کتابنامه هویزه، ص20.
[22]. غیاثی راد، داود، کتابنامه هویزه، ص21 و 22.
[23]. لطفاللهزادگان، علیرضا، روزشمار جنگ ایران و عراق، کتاب یازدهم: هویزه آخرین گامهای اشغالگر، تهران: مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، چ دوم، 1379، ص555 و 557؛ جعفری، مجتبی، اطلس نبردهای ماندگار، تهران: نودید طراحان، چ هفتم: 1388، ص36.
[24]. پورجباری، پژمان، اطلس جغرافیای حماسی1، ص123 و 124.
[25]. همان، ص75.
[26]. همان، ص123.
[27]. داود، امیریان، هویزه، ص90-85.
[28]. حیدری، زهرا، قطعهای از آسمان: هویزه، ص84.
[29]. پورجباری، پژمان، اطلس جغرافیای حماسی1، ص124.
[30]. طرفی، حمید، تاریخ هویزه در 8 سال دفاع مقدس، ص347.
[31]. حیدری، زهرا، قطعهای از آسمان: هویزه، ص88.
[32]. پورجباری، پژمان، اطلس جغرافیای حماسی1، ص124؛ شیرعلینیا، جعفر، ویرانههای آباد، ص33.
[33]. شیرعلینیا، جعفر، ویرانههای آباد، ص33-31؛ حیدری، زهرا، قطعهای از آسمان: هویزه، ص89 و 90.
[34]. پورجباری، پژمان، اطلس جغرافیای حماسی1، ص24.
[35]. حیدری، زهرا، قطعهای از آسمان: هویزه، ص89 و 90.
[36]. پورجباری، پژمان، اطلس جغرافیایی حماسی1، ص14.
[37]. همان، ص15.