مفاهیم و اصطلاحات
اخراج ایرانیان
معصومه عابدینی
826 بازدید
اخراج، انتقال اجباری اتباع بیگانه از یک کشور به کشوری دیگر به علت قانونشکنی یا مغایرت با مصالح عمومی است؛ گرچه بر اساس حقوق بینالملل، ارایه علت اخراج، الزامی نیست.
در حقوق بینالملل، اخراج به دو معنا به کار رفته است: 1. اخراج به معنی «Deportation»؛ به بیگانگانی مربوط میشود که با نقض قوانین مهاجرت، به قلمرو کشوری دیگر وارد میشوند؛ 2. اخراج به معنی «Expulsion»؛ تمامی بیگانگان و عمدتاً بیگانگانی را شامل میشود که به طور قانونی مقیم کشوری هستند. دولتها در پذیرش یا رد تقاضای ورود اتباع بیگانه مختارند و حق دارند هر تبعه خارجی را اخراج کنند. در زمان جنگ، دولتها میتوانند اتباع کشور دشمن را در قلمرو خود بازداشت یا اخراج کنند. طبق بند 2 ماده مزبور، هرگونه تصمیمی برای اخراج باید طبق موازین قانونی اتخاذ شود و به فرد اخراجی اجازه داده شود که برای رفع اتهام، مدارکی ارائه کند، تقاضای استیناف دهد و به مقامهای صلاحیتدار مراجعه کند.
تأسیس دولت صفوی در ایران در سال 907ق (1502م) و اعلام مذهب شیعه به مثابه دین رسمی کشور، موجب شد که اختلاف شیعه و سنی بهتدریج به اختلاف بین اعراب و ایرانیان تبدیل شود. بیم از نفوذ ایرانیان و شیعیان در عراق و عتبات عالیات، در سراسر دوران امپراتوری عثمانی و بعدها عراق سبب شد که ایرانیان و شیعیان در تمام این سالها در معرض بدرفتاری، اهانت، سختگیری، باجخواهی و اعمال محدودیت باشند.
پس از فروپاشی و تجزیه امپراتوری عثمانی در کنفرانس سان رمو در 25 آوریل 1930 (5 اردیبهشت 1309)، دولتهای فاتح جنگ اول جهانی (انگلستان و فرانسه)، کشور عراق را از به هم پیوستن سه جماعت کردها، ایرانیان و اعراب ساکن در سه استان بصره، بغداد و موصل تأسیس کردند. به موجب تصمیمات کنفرانس سان رمو، سوریه و لبنان، سهم فرانسه شدند، و فلسطین، اردن و عراق، تحت قیمومیت انگلستان قرار گرفتند. در پی آن، علمای شیعه ایرانی، مردم را به قیام برضد انگلستان و کسب استقلال کامل دعوت کردند. با شدت گرفتن انقلاب و قیام، انگلیسیها درصدد برآمدند که شهرهای مقدس عراق را از نفوذ ایرانیان پاک کنند. در نتیجه، ملک فیصل، پادشاه عراق، دستور اخراج بیش از چهل تن از علمای شیعه ایرانی از آن کشور را در سال 1922م (1301 ش) صادر کرد.
نخستین دور اخراج جمعی ایرانیان از عراق، در زمان حکومت حزب بعث و بعد از لغو عهدنامه 1316ش (1937م) توسط ایران در فروردین 1348 (آوریل 1969) رخ داد. دولت عراق، ایرانیان مقیم این کشور را ستون پنجم خواند. در اندک مدتی، بیش از بیست هزار ایرانی آواره، در مرز خسروی و قصرشیرین جمع شدند.
چند روز پس از آغاز اخراج ایرانیان، دولت بعث عراق از امام خمینی درخواست کرد که از دولت عراق در مقابل دولت ایران حمایت کند که با مخالفت شدید ایشان مواجه شد. در پی آن، دولت عراق به امام پیغام داد که باید طی دو روز عراق را ترک کند. امام هم پاسخ دادند که در صورت صدور مجوز خروج، در اولین فرصت، عراق را ترک خواهد کرد؛ اما این قضیه، با وساطت آیتالله سیدمحسن حکیم به پایان رسید و اخراج ایرانیان متوقف شد.
دور بعدی اخراج ایرانیان، به آغاز دهه 1350ش (1970م) بازمیگردد. در سال 1971م، در پی اعلام خروج نیروهای نظامی انگلستان از خلیج فارس و شرق سوئز و در اجرای اصل سوم دکترین نیکسون، شاه ایران، نقش ژاندارم خلیج فارس را به عهده گرفت. دولت عراق، در مخالفت با ساختار جدید منطقه، در 24 ساعت، 41 هزار نفر را اخراج کرد. این اخراجها، تا اواسط دی 1350 ادامه یافت، و در این مدت، شمار اخراجشدگان به 60 هزار نفر رسید.
فریدون هویدا، نماینده وقت ایران در سازمان ملل متحد، در نامهای به دبیرکل درخواست کرد که وضع راندهشدگان ایرانی، در دستور کار کمیسیون حقوق بشر قرار گیرد.
امام خمینی، در سخنانی در مسجد شیخ انصاری نجف در 4 دی 1350، دولت بعث را محکوم و تصمیم خود مبنی بر هجرت از عراق به سبب اهانت دولت عراق به ایرانیان را اعلام کردند. دولت عراق، به منظور منصرف کردن امام، هیئت عالیرتبهای را به ملاقات با ایشان فرستاد تا ضمن عذرخواهی از رفتار ناروا با ایرانیان اعلام کند که برنامه اخراج ایرانیان بهکلی پایان یافته است و از امام بخواهد که از نیت خود برای هجرت از عراق صرفنظر کند. به این ترتیب، دور دوم اخراج ایرانیان در زمان حکومت بعث عراق نیز متوقف شد.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، دولت عراق، اخراج اولین گروه از ایرانیان را از دهم آذر 1358 (1979) آغاز و 47 تن از ایرانیان مقیم آن کشور را از طریق مرز خسروی اخراج کرد. بااینحال، موج اصلی اخراج، همزمان با تشدید اختلافات دو کشور و دستگیری آیتالله سیدمحمدباقر صدر در آوریل 1980 (17 فروردین 1359) آغاز شد. به نیروهای امنیتی دستور داده شده بود که «هر یک از راندهشدگان درصدد تلاش برای بازگشت به عراق برآمد، به سوی او تیراندازی شود».
شمار اخراجشدگان تا پایان 17 فروردین 1359 به سیزده هزار نفر و تا 25 فروردین به هفده هزار نفر رسید. از جمله در 20 فروردین، 6700 تن اخراج شدند. از این عده، سه هزار نفر از طریق مرزهای مهران و دهلران و 3700 نفر از طریق مرزهای خسروی، سومار، هدایت، قصرشیرین و باشماخ در کردستان ایران، وارد خاک ایران شدند. با اخراج 1901 نفر دیگر در 26 فروردین 1359، جمع راندهشدگان به 18631 نفر رسید.
ابوالحسن بنیصدر، رئیسجمهوری وقت ایران، در نامهای به دبیرکل سازمان ملل که در 1 اکتبر 1980 (9 مهر 1359) در دبیرخانه سازمان به ثبت رسید، شمار اخراجشدگان را چهل هزار نفر از نفوس شیعه و ایرانیالاصل ساکن عراق اعلام کرد و گفت که آمار دقیقی از شمار واقعی اخراجشدگان از عراق وجود ندارد.
دفتر حقوقی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران، از ایذاء، اخراج و مصادره اموال منقول و غیرمنقول حدود پنجاه هزار نفر از اتباع شیعهمذهب عراق خبر داد.
این اخراجشدگان از عراق که در ایران، معاودین عراقی خوانده میشدند، به منظور مبارزه سیاسی و سازمانیافته با رژیم بعث عراق، مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق را در سال 1358ش (1979م) در تهران تأسیس کردند. مدتی بعد، تیپ بدر، به مثابه بازوی مسلح مجلس اعلا و با هدف مبارزه مسلحانه با حکومت بعث عراق سازماندهی شد. این دو نهاد سیاسی و نظامی، بعدها نقشی مؤثر در تحولات عراق ایفا کردند.[1]
[1]. تلخیص مقاله از دایرةالمعارف دفاع مقدس، ج1، تهران: مرکز دایرةالمعارف پژوهشگاه علوم و معارف دفاع مقدس، 1390، ص396ـ388.