کمین (فیلم)
مریم سلطانینسب
81 بازدید
فیلم سینمایی کمین ساخته حمید خیرالدین در سال ۱۳۷۵ است و داستان یک مربی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان است که در روستاهای غرب کشور در سالهای جنگ تحمیلی توسط اشرار به اسارت گرفته میشود.
کارگردان حمید خیرالدین، نویسنده سیدمهدی شجاعی، تهیهکننده مؤسسه فرهنگی سینمائی زیتون، فیلمبردار محمد درمنش، تدوین حسین زندباف، موسیقی محمدرضا علیقلی و بازیگران محمد کاسبی، رضا ایرانمنش، غلامرضا علیاکبری، حبیبالله حداد، امیر اسماعیلی، افشین علیزاده، بابک آفاقی، مهدی قنبری، سعید ستاری، عبدالله جوهری، سعید قائمی، صادق توکلی، سیدجلال طباطبائی، علیرضا معتمدی، احمد نادری، منصور سهرابپور و... هستند.
این فیلم 83 دقیقهای محصول کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان است که امکان نمایش عمومی نیافت. این فیلم در پانزدهمین جشنواره فیلم فجر شرکت داشت اما موفق به کسب جایزه نشد.
یک مربی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در منطقه کردستان در مسیر رفتن به یکی از روستاها توسط اشرار به اسارت گرفته میشود. بچهها ناامید از اقدام نیروهای سپاه پاسداران، خود برای نجات مربی اقدام میکنند؛ از آنسو نیروهای سپاه و بسیج طی عملیاتی اشرار را خلع سلاح میکنند و به اتفاق و همیاری بچهها مربی را نجات میدهند.
گفته میشود دهه هفتاد شمسی که جنگ به پایان رسیده فرصتی برای فیلمسازان بود تا به سوژههای تازهای درباره جنگ تحمیلی بپردازند؛ در این دوران تعداد آثار شاخص این نوع سینما زیاد است و سینماگران با دیدگاههای مختلف توانایی خود را در این عرصه محک میزنند.[1]
به گفته کارشناسان جوان مربی که برگی از معارف اعتقادیمان، انقلاب و دفاعمان است توسط اشرار به جرم توزیع کتاب و آگاهی به نوجوانان روستای کردنشین به اسارت بره میشود. شاگردان مربی ناامید از تحرکات بزرگترها خود دست به کار میشوند و کارهای بزرگی میکنند که دورنمایی از شجاعت و ایمان این بچهها در راه آزادی، خوبی و پاکیهاست.[2]
گفته شده این فیلم انتظارات منتقدان و صاحبنظران سینمایی را برآورده نمیکند.[3]
تحلیلگران میگویند فیلم کمین به لحاظ رعایت قواعد اولیه سینمایی اشکال دارد. تمام حرفهای خوب را معلم روبروی دوربین برای ما دانشآموزان بیننده قرائت میکند، پس معلوم نیست تکلیف ساخت فیلم چیست. یکی دیگر از عمده ایرادات فیلم پیام آن است. سوالی که کارشناسان مطرح کردند این است که چرا در سینمای ما هر بار باید کودک، بزرگ شود و کارهایی سختتر از آنچه سن و سالش اجازه میدهد انجام دهد، باید اسلحه دست بگیرد؟
مربی، که به روستا آمده و جانش را بر سر آوردن کتاب میگذارد، حاضر است خودش ورق ورق شود اما اوراق کتابها به دست بچهها برسد، از کِشته خود چه درو کرده؟ دانشآموزان او حرفهای خوبی میزنند اما با تفنگ عمل میکنند، چرا در سینمای ما اگر بچهای بخواهد زود بزرگ شود، زود کتاب دست نمیگیرد؟ چرا زود نسبت به شرایط پیرامون با دلایل عقلی واکنش نشان نمیدهد؟ چرا در برابر معضلات اطراف که رنگ و بوی تفکر داشته باشد قرار نمیگیرد تا واکنشی در همین باب داشته باشد؟ در پایان، چرا اسلحه، پس کی قلم؟[4]
کمین عنوان فیلمنامهای نوشته سید مهدی شجاعی است که راوی فضای منطقه کردستان در دوران جنگ تحمیلی عراق علیه ایران است، که توسط انتشارات کتاب نیستان منتشر شده است. این کتاب علاوه بر فیلمنامه کمین، سه فیلمنامه دیگر را هم با رگههایی از از طنز جبهه در بردارد.[5]
[1]. ایسکا نیوز، «سینمای دفاع مقدس، ققنوسی در میان خاکستر»، https://www.iscanews.ir/news/837730/ .
[2]. ماهنامه سینمایی فیلم، ویژه چهاردهمین فیلم فجر، ش 185، 1374، ص 55
[3]. ایمنا، «مروری بر تاریخچه سینمای کودک و نوجوان در ایران»، https://www.imna.ir/news/164481/ .
[4]. نشریه ایران، «نگاهی به فیلم کمین: قلم یا اسلحه، نقد علی میرمیرانی»، 28/11/1375، ص 7.
[5]. خبرگزاری کتاب ایران، Ibna.ir.
