دندان مار
زینب احمدی
50 بازدید
فیلم سینمایی دندان مار در سال ۱۳۶۸ توسط مسعود کیمیایی ساخته شد. این فیلم زندگی اجتماعی مردم ایران پس از جنگ تحمیلی را سیاه و مملو از گرفتاری و ناکامی نشان داده است.
کارگردان، فیلمنامهنویس و طراح لباس مسعود کیمیایی؛ برنامهریز و مدیر تولید نصرت کریمی؛ دستیاران کارگردان علیرضا آقابابایی و سعید پیردوست؛ بر اساس داستانی از احمد طالبی نژاد؛ مدیر فیلمبرداری ایرج صادقپور؛ منشی صحنه و مسئول لباس سوسن سلیمی؛ جلوههای ویژه محمدرضا شرفالدین؛ تدوینگر مهدی رجاییان؛ موسیقی متن فریبرز لاچینی؛ عکاس عزیز ساعتی؛ اجرای دکور کاظم فریبرزی؛ گریم محمدرضا قومی؛ تهیهکننده مجید مدرسی و بازیگران فرامرز صدیقی، گلچهره سجادیه، احمد نجفی، فریبا کوثری، حسن رفیعی، نرسی کرکیا، سعید پیردوست، محمدرضا خندان، نصرت کریمی، محمد عبداللهی، عباس قاجار، جلال مقدم، سعید کریمی و ... هستند.
این فیلم 109 دقیقهای محصول کادر فیلم است و در ۲۳ مهر ۱۳۶۹ به نمایش درآمد.
رضا (فرامرز صدیقی) کارگر چاپخانه، پس از فوت مادرش یادگاریهای مادر و پلاک برادر گمشدهاش را برمیدارد و در مسافرخانهای ساکن میشود. هماتاق او جوان جنوبی جنگزدهای است به نام احمد (شاهد احمدلو). بین آن دو روابط صمیمانهای برقرار میشود. روز بعد رضا در ساک دستی خود یادگاریهای مادر را نمیبیند. به احمد مشکوک میشود، اما احمد او را متقاعد میسازد که ممکن است اشیاء او را افرادی که برای (آقا عبدل) دلال کالاهای احتکاری، کار میکنند ربوده باشند. آن دو سراغ آقا عبدل میروند. رضا گردنبند مادرش را به گردن عبدل میبیند، اما به توصیه احمد از درگیر شدن امتناع میکند. عبدل دختری به نام فاطمه (فریبا کوثری) را به رضا میسپارد که به آدرس معینی ببرد، اما رضا ابتدا فاطمه را به خانه دوستش جلال (جلال مقدم) و سپس به خانه مادریاش میبرد و او را به خواهرش زیور (گلچهره سجادیه) که از شوهرش جدا شده، میسپارد. پس از آن رضا و احمد به سراغ عبدل میروند؛ در درگیری انبارهای کالاهای احتکار شده او را به آتش میکشند و به خانه باز میگردند.[1]
این فیلم در رده ب 65.000.000 ریال کرد.[2]
فیلم دندان مار برای یک مورد نامزد کسب جایزه شد؛ فرامرز صدیقی نامزد جایزه نقش اول مرد شد.[3]
دندان مار چهارمین فیلم مسعود کیمیایی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی است. این فیلم، سینمای خاص کیمیایی را نشان میدهد؛ سینمایی پر معنا و تلخ که کیمیایی قصد دارد جامعه ایران پس از جنگ را به نمایش بگذارد. در این فیلم تماشاگر با انسانهای رها شده در جامعهای درگیر با فقر اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی شدید مواجه است؛ شخصیتهایی از طبقه پایین جامعه که در میان گردابی از تباهی و خصومت و بی عدالتیها تلاش دارند گلیم خود را به تنهایی از آب بیرون بکشند. قهرمان فیلم دندان مار در واقع ضدقهرمان است؛ ناکام مانده؛ هر چقدر هم تلاش دارد در این جامعه به جایی برسد، سرانجام با ناکامی مواجه میشود. این فیلم نمایشگر انسانهای تنها و بیکسی است که به تدریج از دست میروند. کیمیایی این نگاه به جامعه و مردم را در فیلمهای قبل از انقلابش مانند گوزنها نیز دارد. نگاه وی به آدمها کاملاً حسی و غریزی است، به همین دلیل است که تماشاگران با دیدن فیلمهای وی احساساتشان درگیر میشود. آدمهای فیلمهای او در مکانهایی از بیرون شهر که تقریباً مخروبه و نمایی دلگیر دارد درگیر بحرانی پس از بحران دیگرند؛ بیآن که خود دلیل آن را بدانند. در دنیایی که او در فیلمهایش خلق میکند عشق و علاقه و مهربانی که باید آرامشبخش انسان باشد ناپدید یا زودگذر است. در چنین دنیایی که امیدی وجود ندارد، انسانهای ناکام در انتظار چیزی هستند که خود هم نمیدانند چیست.
به گفته تحلیلگران دندان مار قطره اشکی است بر گونه تماشاگر؛ قایقی است سرگردان در دریایی پرتلاطم که بی هدف بر امواج میرود. در نهایت دندان مار کیمیایی، دردنامه اجتماعی کیمیایی است.
عده دیگری از تحلیلگران عقیده دارند مسعود کیمیایی در دندان مار خودش است و حرف دل خود را میگوید. این فلیم ادامه تمام فیلمهای اوست؛ از اول تا به اکنون. این تحلیلگران، در تمام فیلمهای کیمیایی به این نتیجه رسیدند که کیمیایی همین سینما را بلد است و جز سینمایی که القاکننده رنجنامهها و دردهای انسانها باشد چیز دیگری در چنته ندارد. مفاهیم مهم در نگاه کیمیایی که در تمام فیلمهای وی از جمله این فیلم مشاهده میشود، علاقمندی به لحظات عاطفی، احترام به رفاقتهای مردانه، علاقه به قهرمانان زخمی و ناکام است. در نگاه این منتقدان مشکل فیلم سینمایی دندان مار اتکای صرف داشتن به لحظات حسی، عاطفی و پر انرژی است. در سینمای او لحظات آرام بین آدمها وجود ندارد بلکه حتماً باید بین آدمها برخورد یا دعوا یا رفاقتی صورت بگیرد. یعنی آن آدمها باید به هر صورتی که شده دغدغههای درونشان را به بیرون سرایت و انتشار دهند؛ مانند درگیری نهایی دندان مار که در آن لحظات عاطفی و حسی موفقترند تا ساخت موقعیت درست آدمها و درگیری بین آنها. سینمای این چنینی جزو لاینفک سینمای کیمیایی است و باید با همین دید فیلمهای او را تماشا کرد و انتظار بیشتری از این نداشت.[4]
به عقیده عدهای دیگر، این فیلم شیفتگی کیمیایی را به قهرمانسازی فردی به نمایش گذاشته است؛ قهرمانی تکرو و حقطلب که جدا از جامعه برای احقاق حقش قیام میکند. گویی نهادی در این جامعه برای احیاء حقوق شهروندانش وجود ندارد و جالب این که اکثر این قهرمانان به صورت غیر واقعگرایانهای پیروز میشوند.[5]
زمینه اجتماعی فیلم که ریشه در جنگ تحمیلی دارد ناخودآگاه سینمای نئوریالیسم ایتالیا را به یاد میآورد؛ سینمای سیاهنمای جامعه بعد از جنگ که بازیگرانش همگی زهرخوردگان دندان مارِ فلاکتهای زندگی خویشند.[6]
عدهای از منتقدان برآنند که دندان مار گونه دیگر فیلم قیصر است. کیمیایی همچنان اصرار دارد که با سماجت تمام حرفهای فیلم قیصر خود را در آن تکرار کند. مشکل کیمیایی در نمایش فلاکت زندگی مردم بعد از انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی، به دلیل عدم شناخت وی از جامعه و مردم بعد از جنگ است. او حاضر نیست در دنیای ذهنی خود که از مردم و جامعه دارد انعطاف به خرج داده و واقعیات بعد از انقلاب را ببیند و همچنان سعی دارد همان ذهنیات را مشق کند. او در میان مردم و انقلاب حضور ندارد و هشت سال دفاع مقدس و تحولات فرهنگی اجتماعی فضای جامعه را درست درک نمیکند. به همین دلیل است که هنوز در گذشتهها سیر میکند و آدمهای فیلم او تکرار فیلمهای قبل از انقلابند و ربطی به فضای اکنون ایران ندارند، چون صرفاً ساخته ذهن اویند. این یعنی کیمیایی در حال درجا زدن است و قصد ندارد در فیلمهای خود با تغییرات جامعه همگام شود. او حتی صحنههایی که از زمان قبل از انقلاب برایش تبدیل به نوستالژیک شده در این فیلم آورده است؛ مانند نمایش تابلوی مسافرخانه کارون و پخش ترانه دختر دریا و یادآوری ترانههای لالهزاری و مانند آن. تمام اینها در ذهن او تداوم دارند و او نمیخواهد یا نمیتواند با واقعیات اکنون جامعه روبرو شود. به عقیده این دسته از منتقدان آنچه که کیمیایی در این فلیم عرضه میکند اغراق در نمایش فجایع و بدبختی زندگی مردم در جامعه است یعنی به نوعی سیاهنمایی و القاء ناامیدی به تماشاگر فیلمش. عجیب این که در مقابل نمایش این همه فجایع جامعه، سرِ سوزنی صحبت از رشادت و دلاوری و فداکاری مردم و رزمندگان برای حفظ ارزشهای انقلاب دیده نمیشود.[7]
هر چند دندان مار از نگاه منتقدان داخلی فیلم قابل توجهی نبود، اما مورد توجه و تحسین منتقدان خارجی قرار گرفت و جایزه تقدیر ویژه جشنواره فیلم برلین را در سال 1991م کسب کرد. برخی منتقدین داخلی علت جایزه دادن به این فیلم در خارج از کشور را بر اساس اغراض سیاسی و علاقه آنان به نمایش درشتنمایی شده مشکلات ایران میدانند. [8]
[1] - بهارلو، عباس، فیلمشناخت ایران- فیلمشناسی سینمای ایران (1372-1358)، تهران، قطره، ۱۳۸۳، ص ۲۲۱و ۲۲۲.
[2] - جاودانی، هما، سالشمار تاریخ سینمای ایران (تیر 1279- شهریور ۱۳۷۹)، تهران، قطره، ۱۳۸1، ص ۲۱۳.
[3] - https://www.manzoom.ir.
[4] - قوکاسیان، زاون، مجموعه مقالات در نقد و معرفی آثار مسعود کیمیایی، تهران، دیدار، ۱۳۷۸، ص ۱۷۷ و۱۸۴.
[5] - ثابت محمودی، سهیل، «بازگشت کیمیایی»، ماهنامه سروش، ش ۵۰۸، شنبه ۱۲ اسفند ۱۳۶۸، ص ۳۵.
[6] - روزنامه ابرار، دوره دوم، ش ۳۷۹، ۱ اسفند ۱۳۶۸، ص ۷.
[7] - مجله اطلاعات هفتگی، ش ۲۴۷۱، ص ۵۸ و ۵۹.
[8] - «جوایز رسمی چهل و یکمین جشنواره بینالمللی فیلم برلین در سال ۱۹۹۱»، وبگاه رسمی برلیناله به زبان انگلیسی.