محاصره آبادان

محسن شیرمحمد
38 بازدید

آبادان در مهر ۱۳۵۹ به محاصره دشمن درآمد و در نهایت پس از ۳۴۹ روز در عملیات ثامن‌الائمه (شکست حصر آبادان) نجات یافت.

آبادان از بندرهای استان خوزستان است و از شمال به خرمشهر، از شرق به ماهشهر، از جنوب به خلیج فارس و از غرب به عراق محدود می‌شود. این شهر از سه طرف با رودهای کارون، بهمنشیر و اروندرود و از جنوب نیز با خلیج فارس احاطه شده و به صورت ‌جزیره درآمده است. به دلیل موقعیت جغرافیایی و راهبردی آبادان، این شهر یکی از هدف‌های مهم عراق در هجوم به ایران در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ بود.[1]

با آغاز جنگ تحمیلی، ارتش عراق به علت ناتوانی در عبور از اروندرود و نیز دشواری عبور از سد مدافعان خرمشهر، عملیات اشغال آبادان را با عبور از رودخانه کارون در منطقه مارد و سپس پیشروی به ‌سوی بهمنشیر طراحی کرد.[2] تیپ ۶ زرهی عراق در ۱۸ مهر ۱۳۵۹ با برقراری سرپلی از رودخانه کارون تا جاده اهواز - خرمشهر و به عرض ۲ کیلومتر، یک پل (شناور) پی.ام.پی بر روی رودخانه نصب کرد، سپس به تقویت منطقه شرق کارون پرداخت و پس از سه روز یعنی در شب بیست و دوم مهر به سمت روستای مارَد در شمال آبادان رفت و آن را به تصرف خود درآورد و صبح روز بعد نیز به سمت جاده ماهشهر - آبادان حرکت و با تصرف این جاده عملاً آبادان را به طور کامل از زمین به محاصره درآورد.[3] بدین‌ترتیب عراق در منطقه شرق کارون سرپل مهمی به دست آورد و با توسعه آن زمینه را برای دسترسی به آبادان فراهم ساخت.[4]

پس از عبور دشمن از کارون، سه خط دفاعی در شرق این رودخانه شامل جبهه آبادان به طول ۱۴ کیلومتر، جبهه دارخوین به طول ۵۰ کیلومتر و جبهه ماهشهر به طول ۷ کیلومتر شکل گرفت.[5]

۲۹ مهر ۱۳۵۹، ستاد اروند (فرماندهی نیروهای مسلح در خرمشهر و آبادان[6]) به فرماندهی سرهنگ حسنعلی فروزان فرمانده ژاندارمری کل کشور در ماهشهر تشکیل شد. فرماندهی عملیات آبادان (زیرمجموعه ستاد اروند) نیز بر عهده سرهنگ حسین حسنی سعدی گذاشته شد.[7]

اوایل آبان ۱۳۵۹ و به دنبال محاصره آبادان، گردان ۱۵۳ لشکر ۷۷ ارتش از طریق دریا و به ‌وسیله هواناو (هاورکرافت) و بالگرد به این منطقه اعزام شد.[8] این یگان روز ۹ آبان در منطقه ذوالفقاری آبادان با نیروهای دشمن درگیر و با شکست آن‌ها مانع از سقوط این شهر شد.[9]

مدافعان آبادان در این روزها افراد باقی‌مانده گردان‌های ۱۵۱ دژ (خرمشهر)، ۱۶۵ زرهی، ۲۳۲ تانک (لشکر ۹۲ ارتش)[10] و گردان ۱۵۳ تیپ ۲ لشکر ۷۷ نیروی زمینی ارتش، ۲۰۰ نفر از تکاوران نیروی دریایی ارتش، ۳۵۰ نفر نیروهای سپاه پاسداران آبادان، ۲ هزار نفر نیروهای بسیج آبادان، ۱۵۰ تا ۲۰۰ نفر نیروهای اعزامی از شهرستان‌ها شامل گروه فداییان اسلام تحت فرماندهی سید مجتبی هاشمی،[11]۱۵۰ نفر نیروهای کمیته‌های چهارده‌گانه انقلاب اسلامی تهران، ۱۵۰ نفر نیروهای سپاه پاسداران شیراز، ۷۰ نفر نیروهای ژاندارمری آبادان، تعدادی از نیروهای شهربانی آبادان و قم و در نهایت نیروهای بسیج عشایری استان کهگیلویه و بویراحمد بودند.[12]

با محاصره آبادان، رفت‌وآمدها به این منطقه از طریق بندر امام خمینی (در کنار ماهشهر) انجام می‌گرفت.[13] برای ارسال نیرو و تجهیزات به بندر چوئبده (جنوب شرق آبادان) که در آن زمان نقش مهمی در امدادرسانی به آبادان داشت، چند گروه بسیج شدند؛ لنج‌ها و یدک‌کش‌های مردم، بالگردهای هوانیروز و نیروی دریایی ارتش، شناورهای اداره بندر امام خمینی و هواناوهای (هاورکرافت‌ها) ارتش. در چوئبده مکانی برای نشست‌وبرخاست بالگردها در نظر گرفته شد و با توجه ‌به این که بالگردها گنجایش زیادی داشتند، مهمات، سلاح و رزمندگان را از بندر ماهشهر به آبادان منتقل می‌کردند؛ هنگام برگشت نیز اولویت حمل با مجروحان و بعضاً شهدا و رزمندگانی بود که می‌خواستند به بندر ماهشهر برگردند. در محاصره آبادان، بندر ماهشهر پلی بود که از ماهشهر تا آبادان امتداد داشت.[14]

۳ آبان ۱۳۵۹ گردان ۱۴۴ از لشکر ۲۱ (ارتش) عملیاتی برای آزادسازی جاده اهواز - آبادان و شکستن محاصره آبادان انجام داد که با شکست مواجه شد.[15] ۱۴ آبان ۱۳۵۹، امام خمینی پس از ناتوانی ارتش در عقب راندن دشمن از شرق رودخانه کارون، دستور شکستن حصر آبادان را ابلاغ کردند. به دنبال آن در ۲۰ دی ۱۳۵۹ عملیاتی با نام توکل توسط ارتش و همکاری سپاه پاسداران در جاده ماهشهر - آبادان انجام شد که موفقیتی نداشت.[16]

در دوره محاصره آبادان، ادارات اصلی آن مانند فرمانداری، شهرداری، آب و برق و مخابرات به کار روزانه مشغول بودند،[17] اما به دلیل بمباران‌های مکرر و گلوله‌باران‌های همه‌روزه، وضعیت تأسیسات زیربنایی شهر کاملاً به‌هم‌ریخته بود. منابع تصفیه‌خانه آب شرکت نفت و شهرداری در کناره بهمنشیر آسیب‌دیده و آب شهر قطع شده بود. با اینکه آب شرب تصفیه شده به میزان محدودی به‌وسیله لنج‌ها از راه دریا وارد شهر می‌شد، اما رزمندگان به‌ناچار برای نوشیدن و استحمام از آب رودخانه بهمنشیر استفاده می‌کردند که پر از اجساد متعفن عراقی بود. ایستگاه‌های تقویت برق نیز آسیب‌دیده و برق شهر قطع شده بود. علاوه بر این، نیروهای دشمن با تصرف دو جاده راهبردی آبادان - اهواز و آبادان - ماهشهر خطوط فشار قوی انتقال برق را قطع کرده بودند و به همین دلیل در نقاط حساس شهر از جمله بیمارستان‌ها، ستاد جنگ و برخی مراکز فرماندهی از ژنراتورهای برق استفاده می‌شد.[18] با وجود آن که پالایشگاه آبادان همچنان در آتش می‌سوخت، ولی کارگران پالایشگاه مواد سوختی برای مصرف خودروها از مخازن سالم شرکت نفت تهیه می‌کردند. حتی در مواردی کمبود سوخت شهر اهواز و جبهه‌های اطراف آن نیز از همین مخازن سالم پالایشگاه رفع می‌شد.[19]

به دلیل کمبود مواد غذایی، نیروها مجبور بودند جیره‌های نان خشک و مواد غذایی دیگری که از راه دریا به ‌وسیله لنج‌ها به آبادان وارد می‌شد مصرف کنند. این مواد غذایی با توجه ‌به رطوبت دریا، اغلب کپک‌زده یا فاسد شده بودند. برای مقابله با معضل کمبود مواد غذایی راهکارهایی شکل گرفت؛ فراخوانی صاحبان مغازه‌های مواد غذایی، داروخانه‌ها و نانوایی‌ها، باز کردن مغازه‌ها در حضور آنان و فهرست‌برداری از اجناس و خرید نقدی از صاحبان مغازه‌ها، یکی از این راهکارها بود.[20] مردمی که در روزهای آغازین جنگ، از شهر مهاجرت کرده بودند، با جاگیرشدن در سایر شهرها، برای خارج ‌کردن اسباب و اثاث خود به‌ ماهشهر آمدند و ستاد تخلیه کالا تشکیل شد که وظیفه آن کنترل خروج کالاها و اسباب و اثاث مردم بود.[21]

از روزهای آغازین جنگ، قسمتی از جاده اصلی خرمشهر - آبادان در اشغال ارتش عراق و در تیررس دشمن قرار گرفت و عبور از آن برای نیروهای ایران غیرممکن شد. محل استقرار یگان‌های لشکر ۷۷ ارتش و سایر نیروهای رزمنده در اطراف آبادان به‌گونه‌ای بود که تدارک هوایی پرهزینه و خطرناک بود و تدارک از طریق هور و آبراهه‌های باریک نیز وقت‌گیر و طولانی می‌شد. برای حل این مشکل اوایل تابستان ۱۳۶۰ همزمان با گرم‌ شدن هوا و فروکش‌کردن باران‌های موسمی، گردان مهندسی رزمی لشکر ۷۷ خراسان ارتش با همکاری جهاد سازندگی استان فارس با حمل حدود پنج هزار کامیون شن، جاده جدیدی در پشت خطوط دفاعی ایجاد کردند. این مسیر که جاده وحدت نام‌گذاری شد، اوایل مرداد ۱۳۶۰ به پایان رسید و آبادی ابوشانک در ساحل رودخانه بهمنشیر را به حوالی سه‌راهی شادگان (کیلومتر ۱۷ جاده آبادان - ماهشهر) وصل کرد. با ایجاد این راه، جابه‌جایی تجهیزات و نفرات به آبادان سریع‌تر انجام گرفت.[22]

اسفند ۱۳۵۹، لشکر ۷۷ مسئولیت فرماندهی منطقه آبادان و خرمشهر را بر عهده گرفت و طرحی برای شکست حصر آبادان برنامه‌ریزی شد.[23] بر اساس این طرح که به عملیات ثامن‌الائمه معروف شد، تیپ ۱ و ۲ و ۳  لشکر ۷۷ همراه با یگان‌هایی از سپاه پاسداران مأموریت آزادسازی مناطق اشغالی شرق رود کارون را بر عهده گرفتند.[24] با آغاز عملیات در بامداد ۵ مهر ۱۳۶۰، تیپ ۱ این لشکر از منطقه ذوالفقاری، تیپ ۲ از فیاضیه و تیپ ۳ از دارخوین به دشمن حمله کردند و پس از ۲ روز نبرد، قوای دشمن را از شرق کارون، بیرون راندند. در پایان این عملیات اسرای عراقی در برابر فرماندهان عالی‌رتبه ارتش ایران رژه رفتند و سرتیپ سیدشهاب‌الدین جوادی فرمانده عملیات و فرمانده لشکر ۷۷ به زبان عربی برای اسرا سخنرانی کرد.[25] بدین ترتیب آبادان پس از ۳۴۹ روز از محاصره خارج شد.[26]

پیش‌ازاین در دوره ریاست‌جمهوری بنی‌صدر، دو عملیات برای شکستن حصر آبادان انجام شده بود و موفقیت‌آمیز نبود. پس از کنار گذاشتن بنی‌صدر از فرماندهی کل قوا در ۱ تیر ۱۳۶۰ و سپس فرمان امام خمینی مبنی بر شکست حصر آبادان در ۱۴ آبان ۱۳۵۹، این عملیات مشترک بین سپاه و ارتش و نیروهای مردمی انجام شد و منجر به شکست حصر آبادان پس از ۳۴۹ روز شد.[27]


[1]. تام، سمیه، «شکست حصر آبادان»، دانشنامه امام‌ خمینی، ج۶، ص۴۴۶–۴۵۱، https://fa.wiki.khomeini.ir/wiki/%D8%B4%DA%A9%D8%B3%D8%A8%A2%D8% AF.

[2]. پورجباری، پژمان، اطلس جغرافیای حماسی ـ خوزستان در جنگ، ج 1، تهران، صریر، 1389، ص 195.

[3]. بنی‌لوحی، سیدعلی و دیگران، نبردهای شرق کارون به روایت فرماندهان، تهران، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ سپاه پاسداران، 1379، ص 54.

[4]. همان، ص 55.

[5]. همان، ص 75 و 76.

[6]. سلیمانی‌خواه، نعمت‌الله، این سوی اروند جایی برای دشمن نیست، تهران، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، 1393، ص351.

[7]. همان، ص 351.

[8]. شیرمحمد، محسن، نیروی دریایی، دانشنامه الکترونیکی ویکی دفاع، https://wikidefa.ir/?page=result.

[9]. سروری، روح‌الله و ابوالقاسم جاودانی، عملیات ثامن‌الائمه، تهران، آجا، 1390، ص 69 و 70.

[10]. سلیمانی‌خواه، نعمت‌الله، ص 351؛ «وقتی یک لشگر ایرانی مقابل ۶ لشگر عراقی ایستاد»، سایت مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1 مهر 1396.

[11]. عروجی، اکرم، «فدائیان اسلام»، دانشنامه الکترونیکی ویکی دفاع  https://wikidefa.ir/?page=result.

[12]. سلیمانی‌خواه، نعمت‌الله، همان، ص 393.

[13]. «امدادرسانی به آبادان در زمان محاصره این شهر-در زمان محاصره آبادان بر این شهر چه گذشت»، پایگاه تحلیلی خبری بصیرت، 12 مهر 1400.

[14]. همان.

[15]. پورداراب، سعید، تقویم تاریخ دفاع مقدس ـ پل‌های تسخیرناپذیر، ج3، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1385، ص64 تا 66.

[16]. جعفری، مجتبی، اطلس نبردهای ماندگار، تهران، سوره سبز، 1393، ص40 و  64.

[17]. حبیبی، ابوالقاسم، اطلس راهنما ـ آبادان در جنگ، تهران، ج6، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ سپاه پاسداران، 1382، ص 95.

[18]. سلیمانی‌خواه، نعمت‌الله، همان، ص 394.

[19]. همان، ص 395.

[20]. همان.

[21]. همان، ص 396.

[22]. رامین‌نژاد، رامین، تاریخ لشکر خراسان ـ از پیروزی انقلاب اسلامی تا پس از دوران دفاع مقدس، ج2، مشهد، آهنگ قلم، 1391، ص 82.

[23]. سروری، روح‌الله و ابوالقاسم جاودانی، همان، ص 88، 89 و 124.

[24]. بنی‌لوحی، سیدعلی و دیگران، همان، ص 176.

[25]. جعفری، مجتبی، همان، ص 64.

[26]. حبیبی، ابوالقاسم، همان، ص 125.

[27]. تام، سمیه، همان، ص۴۴۶–۴۵۱.