مزرعه پدری

مریم سلطانی‌نسب
49 بازدید

فیلم سینمایی مزرعه پدری ساخته رسول ملاقلی‌پور در سال 1382 است و داستان سفر نویسنده‌ای به جنوب کشور برای معرفی کتابش است که خاطرات گذشته خود را درباره شهادت همسر و فرزندانش مرور می‌کند.

کارگردان و نویسنده رسول ملاقلی‌پور، تهیه‌کننده حبیب‌الله کاسه‌ساز، موسیقی متن پیمان یزدانیان، مدیر فیلم‌برداری رسول احدی، طراح صحنه رسول ملاقلی‌پور، تدوین‌ بهرام دهقانی، صدابردار مهران ملکوتی، جلوه‌های ویژه بصری محمدرضا شرف‌الدین، منشی صحنه جمشید خندان، ساخت دکور میرنظام‌الدین مدنی و بازیگران مهدی احمدی، جمشید هاشم‌پور، آتنه فقیه‌نصیری، قاسم زارع، قربان نجفی، حسن عباسی، محمد عفراوی، علی اسکندری، سیروس همتی، نادیا امیری، هادی حجازی‌فر و ... هستند.

این فیلم 98 دقیقه‌ای در دهمین دوره جشنواره دفاع مقدس، جایزه ویژه بهترین فیلم و جایزه ویژه داوران را برای بهترین کارگردانی دریافت کرد.

 کارگردان فیلم در مصاحبه‌ای درباره تولیدکننده آن گفته است: بخشی از مزرعه‌ پدری را حوزه‌ هنری و بخش دیگرش را فارابی و تلویزیون سرمایه‌گذاری کرده بودند، اما یک‌جوری این وسط بی‌صاحب ماند.[1]

 یکی از رزمندگان دوران جنگ به نام محمود (مهدی احمدی) برای حضور در جلسه نقد و بررسی کتابش «مزرعه پدری» به دزفول دعوت می‌شود. او در این سفر به یاد خاطرات گذشته خود می‌افتد و زن و فرزندش که در جنگ آنها را از دست داده، در آشفتگی‌های ذهنی ناشی از مرور خاطراتش، او را همراهی می‌کنند. در نهایت با یک انفجار به خود آمده و مرگ اعضای خانواده‌اش را می‌پذیرد.

برخی کارشناسان می‌گویند ملاقلی‌پور پس از فیلم قارچ سمی، بار دیگر به سراغ جریان سیال ذهن رفته و همچون سفر به چزابه از شکست زمان برای روایت داستان بهره گرفته است. سکانس‌های مربوط به عملیات رزمندگان داستان، در فضای تیره و تار شبانه چنان از کار درآمده که با نمونه‌های هالیوودی کاملاً برابری می‌کند. شخصیت محمد با بازی خوب جمشید هاشم‌پور از نقاط قوت فیلم است و ادای دینی به آدم‌های خاصی است که حماسه‌های بسیاری در هشت سال دفاع مقدس آفریدند.

برخی منتقدان معتقدند از همان سکانس اول، محمود را در وضعیت آشفته‌ای می‌بینیم که در پی فرزندانش است و در عین حال، در گمگشتگی به سر می‌برد، اما در مزرعه پدری اوضاع از چه قرار است؟ چه عامل مزاحمی محمود را به کابوس و رویای جبهه‌ها می‌کشاند؟ سؤال دختر نوجوان حاضر در سمینار ادبیات جنگ؟ اگر چنین است، پس چرا محمود از همان نخست آشفته‌حال است؟ فیلمنامه پاسخ سرراستی به این پرسش ندارد و همین بزرگ‌ترین مشکل مزرعه پدری است. ملاقلی‌پور صرفاً به دنبال تبیین عنصر چگونگی است و از تحلیل چرا باز می‌ماند. آخرین فصل فیلمنامه که ترسیم‌کننده آرامش محمود در مزرعه و در کنار مترسک است، قرار است پایان‌بخش این نامتعادلی روان شخصیت محمود باشد، اما مخاطب همچنان در پی دانستن این مطلب است که بعد از این همه چالش شخصیت اصلی اثر با درون خود و تنش‌هایش با محیط پیرامون، دعوای اصلی بر سرچه بود؟ این نکته از یک سو ضعف در موقعیت‌پردازی قصه را نشان می‌دهد و از سوی دیگر حکایت از شخصیت‌پردازی ناقص آدم‌های داستان دارد که اولین آنها محمود است. سایر شخصت‌ها نیز دست کمی از محمود در نقص شخصیت‌پردازی ندارند و به جز شخصیت محمد (مرد عرق‌خوری که توبه کرده و به جبهه آمده است) سایر آدم‌ها هویت تعریف‌شده معینی ندارند. معلوم نیست مصیب، نصرتی، کاظم، جوانک خل‌وضعی که جان خود را آگاهانه بر سر انفجار پل می‌بازد و ... چه موقعیتی در ابعاد دراماتیک قصه دارند. رفت و برگشت‌های زمانی تابع هیچ منطقی نیست و بیشتر شخصیت‌ها در بلاتکلیفی محض به سر می‌برند. عدم زمینه‌چینی مناسب، نقطه‌اوج‌های فیلمنامه را به لحظاتی خنثی بدل می‌کند.

برخی نیز گفته‌اند نقطه‌ عطف صحنه‌های جنگی این فیلم، مربوط به فصل انفجار پل است تا هم خاطره فیلم‌های بزرگ و ماندگار سینمای جنگ زنده شود و هم بضاعت سینمای ایران در تولید فیلم‌هایی با تولیدات عظیم محک بخورد.[2]

برخی منتقدان نیز  این فیلم‌ را جزو آثار ضدجنگ می‌دانند. البته از نظر این عده این نوع فیلم‌ها بیش از آن که ضدجنگ باشند، می‌خواهند این خصلت را وانمود کنند. وقتی فیلم لایه‌های معنایی ندارد، سعی می‌کند ساده‌انگاری وقایع را پشت گفت و گوهای مرعوب‌کننده پنهان کند تا دل تماشاگر متوسط‌الحال را هم به دست آورده باشد. گرایش طبیعی شخصیت اصلی فیلم به همسرش با روسری نمادینی که به همراه دارد، خودش یک ایده ضدجنگ است و دیگر اسلحه به در و دیوار کوبیدن و شعار دادن لازم نیست، آن هم نه یک بار.[3]

برخی گفته‌اند مزرعه پدری میراث ارزشمند هشت سال دفاع مقدس است. متعلق به همه ماست. همه مردم ایران صاحبان این مزرعه‌اند. این مزرعه نماد سرزمین مادری است و همه ایرانیان حق دارند و باید نسبت به سرنوشت آن احساس مسئولیت کنند و در آینده آن سهیم باشند. این مفهوم، کوچک و بزرگ، فقیر و غنی، عالم و عامی، انقلابی و غیرانقلابی و اقلیت و اکثریت نمی‌شناسد. همه هستند.[4]


[1]- https://cinemacinema.ir/new.

[2] - دو هفته‌نامه فیلم و سینما، سال بیست و یکم، نیمه دوم بهمن 1390، ص 14.

[3] - ماهنامه فیلم‌نگار، ش 26، آبان 1383، ص 34.

[4] - روزنامه جام جم، مرداد ۱۳۹۶، ش ۴۸۷۷، ص 20 .