روز سوم
51 بازدید
فیلم سینمایی روز سوم توسط محمدحسین لطیفی در سال 1385 ساخته شد که مقاومت خواهر و برادری را در آخرین روزهای مقاومت در بخش غربی خرمشهر در سال 1359 روایت میکند.
کارگردان محمدحسین لطیفی، تهیهکننده علیرضا جلالی، فیلمنامهنویس مهدی سجادهچی، فیلمبردار ابراهیم غفوری، صدابردار بهروز معاونیان، تدوین کاوه حمیدی ایمانی، صداگذاری حسین مهدوی، طراح صحنه و لباس محسن نوروزی، طراح چهرهپردازی علی سامخواه، موسیقی علیرضا کهندیری، دستیار اول کارگردان امیرعباس لطیفی و بازیگران حامد بهداد، پوریا پورسرخ، باران کوثری، برزو ارجمند، شهرام قائدی، مهدی صبایی، مجید یاسر، مرتضی زارع، جلال حدپور سراج و ... هستند.
این فیلم 101 دقیقهای توسط مؤسسه فرهنگی هنری شاهد تولید شد و توسط فیلمیران در 24 خرداد 1386 در سینماهای فرهنگ، عصر جدید، بهمن، تهران، فلسطین، آفریقا، مرکزی، ایران، جمهوری و اریکه ایرانیان به نمایش درآمد و 3٬379٬701٬000 ریال فروش کرد.[1]
سمیره و رضا، خواهر و برادرند که همراه سایر مردم در حال مقاومت در خرمشهر هستند. حلقه محاصره دشمن تنگتر میشود و در نتیجه سمیره که پاهایش شکسته است و نمیتواند فرار کند در خانه باقی میماند. رضا تصمیم میگیرد سمیره را در حیاط خانه و در یک موقعیت نسبتاً خوب با کمی غذا زیر خاک پنهان کند تا شبانه بیاید و او را فراری دهد. در این بین خواستگار قبلی سمیره که به جمع نیروهای نظامی عراق پیوسته و روزی همکار او در مدرسه خرمشهر بوده، به عنوان یک فرمانده عراقی به این منطقه میآید و خانه رضا و سمیره را اشغال میکند و برای نگهبانی از آنجا نیز دو مأمور میگمارد. در این بین رضا سعی دارد سمیره را نجات دهد. در نهایت رضا و دوستانش شهید میشوند و فقط سمیره از ماجرا جان سالم به در میبرد.[2]
این فیلم نامزد دریافت سیمرغ بلورین بهترین فیلمبرداری، نامزد بهترین موسیقی متن، نامزد بهترین فیلمنامه، نامزد بهترین بازیگر نقش اول زن، نامزد بهترین بازیگر نقش مکمل مرد، نامزد بهترین صدابرداری، نامزد بهترین چهرهپردازی و نامزد بهترین جلوههای ویژه در دوره 25 جشنواره فیلم فجر شد و تندیس بهترین کارگردانی، جایزه بهترین فیلم و جایزه بهترین طراحی صحنه و لباس را از آن خود کرد.[3]
گفته میشود دیدن مستندی با همین نام و مضمون از تلویزیون توسط تهیهکننده فیلم که محصول بنیاد شهید و امور ایثارگران بود، جرقه ساخت این فیلم را در ذهن وی زده است.[4]
برخی کارشناسان معتقدند عنصر غافلگیری به شروع فیلم کمک کرده است؛ دوربین تانکهای عراقی را نشان میدهد که بدون توقف به سمت شهر میآیند. بعضی نیز میگویند این که کاراکترها از ابتدا شخصیت شوخ یا جدی خود را به معرض نمایش میگذارند، از نکات مثبت فیلم است، مثل شوخطبعی سلیمان که چندان نقشی در روند فیلم ندارد و تنها دلیلی که کارگردان او را در فیلم قرار داده، این است که بفهماند حال و هوای جنگ خشک خشک هم نبود.
اوایل فیلم کارگردان میخواسته شجاعت و یکپارچگی مردم ایران را در جنگ نمایش دهد ولی تمام فیلم در دفاع مقدس خلاصه نمیشود و داستان عاشقی هم وجود دارد. اوج داستان زمانی است که خواهر توسط برادر زیر خروارها خاک دفن میشود. فیلم میخواهد نشان دهد عشق و خشونت در کنار هم پایدار نیستند.
کارشناسان معتقدند در این فیلم، موسیقی متن، بیشتر ضعفهای بازیگری هنرپیشگان را از بین برده است.
برخی منتقدین نیز میگویند غیرت در این فیلم، خیلی مطرح است. غیرت عامل بیشتر اتفاقاتی است که باعث شده نقشهایی در این فیلم پدید آیند یا اتفاقاتی جریان پیدا کنند، اما نقش این مسئله در فیلم، خیلی زیاد پر رنگ شده است.
کارشناسان بازی حامد بهداد را پسندیدهاند که از همان اول کاملاً در نقشش قرار دارد و نقش یک افسر عراقی را به خوبی بازی کرده است.
تعدادی از منتقدین ایرادهایی نیز به فیلم وارد دانستهاند. آنجا که گروه میخواهد از خانه "رضا" و "سمیره" که به کلی محاصره شده، فرار کند، دشمن حتی یک تیر هم به طرف آنها شلیک نمیکند یا اگر هم شلیک میکند، هیچکدام به افراد گروه اصابت نمیکند و خطا میرود که زیادهروی است. کارگردان فیلم میتوانست از همانجا شهید شدن افراد را شروع کند، نه اینکه در آخر فیلم آنها پشت سر هم از فیلم حذف شوند.
به نظر میرسد در کانال که افراد گروه اعتراف میکنند، هدف کارگردان، نشان دادن مظلومیت رزمندگان جنگ است، اما دیالوگهای جالبی در آن گفته میشود.
منتقدین لوکیشن آخر فیلم را که فواد به سمیره میرسد و میخواهد او را از چنگ امیر درآورد ولی نمیتواند، پسندیدهاند.
به گفته برخی کارشناسان سوژه فیلم روز سوم به ورطه کلیشهای عاشقانه نمیافتد و حد خود را در مرز درام تاریخی و بسیار متعادل نگه میدارد. به این سبب، شخصیتها هم از حد کلیشه فراتر میروند، همه شناسنامه دارند و هیچ کدام دچار تقسیمبندیهای سیاه و سفید و مرسوم فیلمهای جنگی تلویزیونی نمیشوند. لهجههای خوب و واقعی هنرپیشهها هم به این امر کمک میکند. حتی شخصیت عراقی به عنوان یک دشمن، عمیق و چند وجهی و باورپذیر درآمده است. با این شخصیتها کارگردان توانسته لحظات تعلیق، چرخشها و دلهرههای فیلم را به خوبی ایجاد کند و تماشاگر را تا انتها با خود نگه دارد.[5]
نوع نگاه به شخصیت زن روز سوم به دور از ابتذال و درست در جایگاه خود تصویر میشود. برخی منتقدان معتقدند اینجا زنی را میبینیم که همه مردان در خدمت نجات او هستند و او ناموس وطن است. صحنههای حمل دختر بر روی درِ چوبی که مردان بدون تماس بدن، او را حمل میکنند و بیشترشان جان خود را در این راه تقدیم میکنند، به خوبی گویای این مفاهیم است.
[1] کتاب سال فیلم، سال 1386، ص266.
[2] ماهنامه فیلمنگار، ش 53، بهمن 1385، سال پنجم، ص27 و 26؛ کتاب سال فیلم، سال 1386، ص266.
[3] کتاب سال فیلم، سال 1385، ص 75 و74.
[4] ماهنامه فیلمنگار، ش 59، مرداد 1386، سال ششم، ص39.
[5] http://site.cinemacenter.ir/index.php/iran-cinema/movie-review-iran-/449-roze-sevom-review.html