در جستجوی قهرمان

زینب احمدی
52 بازدید

فیلم سینمایی در جستجوی قهرمان توسط حمیدرضا آشتیانی‌پور در سال 1367 ساخته ‌شده و موضوع آن فیلمنامه‌نویسی است که به قصد نوشتن فیلمنامه جنگی عازم جبهه می‌شود تا بتواند با درکی درست از آن فضا به نوشتن بپردازد.

کارگردان حمیدرضا آشتیانی‌پور، دستیار کارگردان عطاءالله سلمانیان، فیلمنامه‌نویس سیدمجید امامی، تهیه‌کننده باقر آشتیانی عراقی، منشی ‌صحنه رضا سروی، گروه ‌فیلمبرداری محمد درمنش، حسن علیمردانی، مجید دهقان، صمد سعیدی و محمد ابراهیمیان، تدوینگران حمیدرضا آشتیانی و سید‌مجید امامی، طراح‌ صحنه حمید آغالر، مدیر صحنه عباس درویش، موسیقی ‌متن حمید گوگردچی، صدابردار محسن روشن، سرپرست گویندگان منوچهر اسماعیلی، جلوه‌های ‌ویژه علی‌رضا رستگاری و بازیگران مجید مجیدی، عطاءالله سلمانیان، عبدالحسین برزیده، مجید آشتیانی‌پور، نیلوفر محمودی، رضا سروی، حبیب‌اله رجبعلی، رضا قاسمی، بهزاد خداویسی، کوروش درویش‌زاده، ابراهیم معین‌پور، اسماعیل معین‌پور، جهانسوز فولادی، محمد سعیدی، مهدیه آشتیانی‌پور، هوشنگ خبازی، علی‌اکبر جوادی، عزت پور‌قسامی، علیرضا ناصری و ... هستند.[1]

این فیلم ۹۵ دقیقه‌ای محصول سازمان توسعه سینمایی سوره است و در سال ۱۳۶۹ به نمایش عموم درآمد[2] و ۱۳.۱۹۳.۸۰۰ ریال فروش کرد.[3]

یک دانشجوی رشته سینما به نام وحید در جستجوی انتخاب موضوع برای نوشتن یک فیلمنامه است. او در خلال نوشتن فیلمنامه جنگی، از همسرش می‌شنود موضوعاتی که در این فیلمنامه عنوان ‌کرده تفاوت‌های زیادی با جنگ در ایران دارد و نوشته‌های او را بیشتر شبیه فیلم‌های آلمانی و آمریکایی می‌بیند. وحید وقتی موفقیتی در نوشته‌های خود نمی‌یابد به پیشنهاد یکی از دوستان به جبهه می‌رود، ولی بر اثر یک اتفاق به خط مقدم می‌رود و در یک درگیری با دشمن زمانی که داخل تانکی قرار‌ دارد، همراه با رزمنده‌ای دیگر در منطقه گم می‌شود و عملاً وارد جنگ می‌شود و به حقایق تازه‌ای می‌رسد که در نهایت آن‌ها را در فیلمنامه استفاده می‌کند.[4]

به گفته بیشتر کارشناسان، کارگردان در اولین اثر بلند سینمایی‌اش تا حدودی موفق شده‌ است با قالب تازه‌ای که در بیانش انتخاب ‌کرده اثر تقریباً قابل قبولی ارائه‌ کند. فیلم از شعارها و کلیشه‌های رایج جنگی به ‌دور است. کارگردان نگاه دیگری به مسأله جنگ دارد. سوژه فیلم، فیلمنامه‌نویسی است که قصد نوشتن فیلمنامه جنگی دارد و به پیشنهاد دوستش به جبهه‌های جنگ می‌رود. قبل از ورود به فضای واقعی جبهه و جنگ، نگاهش به فیلمنامه جنگی چیزی در حد کسب درآمد و چرخاندن زندگی خانوادگی‌اش است، اما پس از روبرو شدن با واقعیت بدون آن که بخواهد، خود به قهرمان فیلمنامه خود تبدیل می‌شود؛ لباس رزم می‌پوشد و وارد تانک می‌شود، مأمور محافظت از یک اسیر عراقی می‌شود، اسلحه به دست‌ گرفته و وارد کارزار می‌‌‌شود و به خط مقدم می‌رود. همین جاست که متوجه می‌شود فیلمنامه و شخصیت‌های ذهنی که قصد نوشتن آن را داشت با واقعیت از زمین تا آسمان متفاوت است و در‌می‌یابد که معنای قهرمان واقعی با آنچه تا به حال در ذهنش بوده یکی نیست و همه رزمندگانی که می‌جنگند به نوعی یک قهرمانند.

برخی گفته‌اند فیلمِ در جستجوی قهرمان، حس‌یابی هنرمند فیلمساز در صحنه عمل را نشانه گرفته ‌است. پیام فیلم این است که هنرمند قبل از آفرینش هنری باید در متن جامعه و حوادث حضور داشته و عمق رویدادها را درک کند تا بتواند تصویری از واقعیت ارائه دهد، چرا که تا هنرمند از درون به جریانات واقعی مانند جنگ اشراف نداشته ‌باشد نمی‌تواند ادعا کند که فیلمش واقعی است. سوژه فیلم واقعاً بکر و قابل تأمل است و به نوعی پاسخ این سؤال را که هنرمند چه دِینی به واقعیات جامعه خود دارد، می‌دهد. هنرمند تا ارتباط عاطفی و حسی و حضوری زنده در جنگ نداشته باشد نباید فیلمی در این باره بسازد. یکی از نکات مثبت فیلم این است که هنرمند به جای حرف زدن در این مورد، به وسیله عمل قهرمان آن را بیان می‌کند. فیلمنامه‌نویسِ جوان زمانی به عمق از خودگذشتگی رزمندگان جبهه نبرد پی می‌برد که آن بسیجی گمنام نه تنها برای نجات دوستان خود بلکه برای نجات سرباز عراقی از آتش انفجاری که در حال وقوع است، از جان خود نیز می‌گذرد. در فیلم چند فلش‌بک درست و به جا داریم؛ آنجا که پای مصنوعی رزمنده‌ای که درون تانک شهید می‌شود و قطع این صحنه به تصویر شعارهای پدر همسر وحید که قصد دارد از قطع انگشتان دستش در حین کار، با تظاهر و خودنمایی، دستاویزی برای جمع‌آوری مال و منال بسازد.

به گفته کارشناسان، قهرمان فیلم، خود قهرمان فیلمنامه خود می‌شود تا به همکارانش بگوید با تجربه جنگ می‌توان مفهوم واقعی آن را به تصویر کشید. فیلمساز در آخر، قهرمان واقعی این فیلم را مشخص نمی‌کند. در میان فیلم‌های سینمایی جنگی کمتر فیلمی اینچنین با پژوهش و کنکاشی روانشناسانه از یک رزمنده جنگ، ساخته ‌شده‌ است. فیلم بر خلاف ظاهرش در مورد جنگ نیست، بلکه نوعی هجو و طعنه و تمسخر سینمایی ا‌‌ست که واقعیات را به تصویر نمی‌کشد. گویا فیلمساز قصد دارد در این سینمای دور از واقع، طرحی نو دراندازد و سینمایی از نو بسازد.

در کنار این مفاهیم، تدوین فیلم حساب‌شده و روان است.[5] همچنین موسیقی فیلم در درک تصاویر فیلم کمک می‌کند و هماهنگ با مفهوم آن پیش می‌رود. یکی از زیباترین لحظات موسیقی فیلم مارشی کوبنده است که بیان‌کننده شجاعت بسیجیانی است که عاشقانه با دشمن جنگیده و تا لحظات آخر ایستادگی می‌کنند؛ هنگامی که خون از دهان این بسیجیان بیرون می‌ریزد، موسیقی همراه ویولون اوج می‌گیرد که نشان‌دهنده حرکت بسیجیان به سمت آسمان و ملکوت است.[6]

کارگردان گفته ‌است: «... فیلم اگر چه قالب جنگی دارد ولی محورش چیز دیگری است. مخاطب ما به طور عام هنرمندان و به طور اخص فیلمسازان ایرانی هستند». [7]


[1] - http://www.sourehcinema.com.

[2] - بهارلو، عباس، فیلمشناخت ایران- فیلم‌شناسی سینمای ایران (1372-1358)، تهران، قطره، ۱۳۸۳، ص ۱۹۹ و ۲۰۰.

[3] . سالنامه آماری فروش فیلم و سینمای ایران سال ۱۳۷۰، پاییز ۱۳۹۵، ص ۱۱.

[4]-. http://www.sourehcinema.co.

[5] - امید، جمال، تاریخ سینمای ایران 1369-1358، تهران، روزنه، ۱۳۸۳، ص ۱۰۵۴-۱۰۵۶.

[6] - ماهنامه سروش، ش ۵۲۷، ۲۴ شهریور ۱۳۶۹، ص ۳۵.

[7] - روزنامه کیهان، ش ۱۳۹۷۴، ۲۴ مرداد ۱۳۶۹، ص ۶.