یوسف‌الهی، محمدحسین

سجاد نادری‌پور
11 بازدید

محمدحسین یوسف‌الهی جانشین واحد اطلاعات عملیات لشکر 41 ثارالله کرمان در جنگ تحمیلی بود که در عملیات والفجر 8 به شهادت رسید.

محمدحسین یوسف‌الهی، 26 اسفند 1339 در کرمان متولد شد. پدرش معلم و مادرش خانه‌دار بود.[1] پس از دوره ابتدایی و راهنمایی، در سال 1354 وارد دبیرستان شاهپور شد و در رشته تجربی تحصیل کرد.[2] همزمان با تحصیل در دبیرستان، با اندیشه‌های استاد مطهری و دکتر شریعتی آشنا شد و به مرور وارد فعالیت‌هایی انقلابی شد و با اوج‌ گرفتن راهپیمایی‌ها در آستانه پیروزی انقلاب، یکی از عاملان حرکت‌های دانش‌آموزی در کرمان بود و در تعطیل ‌شدن مدارس نقش داشت.[3] وی در مراسم چهلم شهدای میدان شهدا (تهران) و سالگرد درگذشت آیت‌الله سیدمصطفی خمینی در سال 1357 در مسجد جامع کرمان، توسط مأموران حکومت پهلوی از ناحیه سر مجروح شد.[4]

یوسف‌اللهی در سال 1359 به سربازی و پس از آن، داوطلبانه به جبهه و لشکر 41 ثارالله (ع) سپاه پاسداران رفت.[5] وی پس از عملیات رمضان، عضو واحد اطلاعات و عملیات لشکر 41 ثارالله (ع) شد و پس از مدتی  جانشین این واحد گردید.[6]

وی در عملیات‌های والفجر 1 (21 فروردین 1362)،[7] والفجر 3 (3 مرداد 1362)،[8] والفجر 4 (27 مهر 1362)،[9] خیبر (3 اسفند 1362)،[10] بدر (19 اسفند 1363)[11] و والفجر 8 (20 بهمن 1364)[12] در واحد اطلاعات و عملیات حضور داشت و در شناسایی مناطق عملیاتی هورالعظیم،[13] جزیره مجنون جنوبی،[14] ارتفاع شترمیل[15] و مهران[16] در جبهه‌های جنوب و غرب شرکت کرد.

یوسف‌الهی در عملیات خیبر، در اثر حمله شیمیایی دشمن از ناحیه چشم، پا و ریه آسیب دید و برای مداوا، ابتدا به آلمان و سپس به فرانسه اعزام شد.[17] وی تا هنگام شهادت، سه ‌بار دیگر از ناحیه گلو و پا دچار مجروحیت شد.[18]

وی در عملیات والفجر 8 (20بهمن 1364) برای بار دوم دچار مصدومیت شیمیایی شد[19] و پس از بستری در بیمارستان لبافی‌نژاد تهران، 27 بهمن 1364 به‌ دلیل شدت جراحات، به شهادت رسید[20] و پیکرش پس از تشییع، در گلزار شهدای کرمان به خاک سپرده شد.

در بخشی از وصیت‌نامه شهید آمده است: «ای مردم بدانید تا وقتی که از رهبری اطاعت کنید، مسلمان، مؤمن و پیروزید وگرنه هر کدام راهی به غیر از این دارید آب را به آسیاب دشمن می‌ریزید».[21]

    آنچه باعث شهرت محمدحسین یوسف‌الهی در میان عامه شده است، حالات معنوی این شهید است. او به عارف جبهه‌ها معروف بود. دوستان و همراهان او خاطرات و کراماتی از این شهید نقل کرده‌اند؛ ازجمله گفته می‌شود وی از نحوه شهادتش خبر داشت. همچنین گفته می‌شود هنگامی که می‌خواستند مزار سردار سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی را برای خاکسپاری آماده کنند به دلیل فروریختن دیواره مزار، پیکر شهید مشاهده شده که پس از گذشت 34 سال از زمان شهادت، سالم مانده است.[22]

سردار سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی در مقدمه کتاب نخل سوخته گفته بود «اگر کسی این کتاب را بخواند و عشق او از عشق من به یوسف‌الهی بیشتر شود، من دق می‌کنم. من را کنار این شهید دفن کنید». و در نهایت نیز شهید سلیمانی در کنار مزار شهید محمدحسین یوسف‌الهی به خاک سپرده‌ شد.[23]

کتاب‌های «نخل سوخته» و «حسین پسر غلامحسین» از انتشارات مبشر و «حسین آقا یکی بود» از انتشارات مشهور درباره این شهید است. همچنین مستندهای «بیقرار» و «حسین پسر غلامحسین» درباره این شهید ساخته شده است. دست‌نوشته‌های شهید محمدحسین یوسف‌الهی نیز در کتاب نخل سوخته آمده است.


[1]. پورمنعمی، مهری، حسین پسر غلامحسین - زندگی‌نامه و خاطرات سردار شهید محمدحسین یوسف‌الهی، کرمان، انتشارات مبشر، 1396، ص 7.

[2]. همان، ص 12.

[3]. همان، ص 17، 19، 20.

[4]. همان، ص 22.

[5]. همان، ص 26.

[6]. همان، ص 84؛ فراهانی، مهدی، نخل سوخته، انتشارات لشکر 41 ثارالله، 1376، ص 18.

[7]. فراهانی، مهدی، همان، ص 28.

[8]. همان، ص 31.

[9]. همان، ص 58.

[10]. همان، ص 57.

[11]. همان، ص 29.

[12]. همان، ص 79.

[13]. همان، ص 32.

[14]. همان، ص 33.

[15]. همان، ص 39.

[16]. همان، ص 46.

[17]. همان، ،ص57، 63 و65

[18]. همان، ص 70، 97 و 99.

[19]. همان، ص 121.

[20]. همان، ص 7؛ سایت نوید شاهد کرمان، https://navideshahed.com/fa/news/474437/%D8%AA%D8%B.

[21]. همان، ص 151.

[22]. پورعباس، کامران، «همسایه همیشگی حاج قاسم»، روزنامه کیهان، چهارشنبه 16 اسفند 1402، ش 23534، ص 7.

[23]. سایت خبرگزاری شبستان، https://www.shabestan.news/news/1267493/%D.