موقعیت مهدی
زینب احمدی
20 بازدید
فیلم سینمایی موقعیت مهدی توسط هادی حجازیفر در سال ۱۳۹۹ ساخته شده و زندگینامه شهید مهدی باکری را به تصویر کشیده است.
کارگردان هادی حجازیفر، تهیهکننده حبیب والینژاد، فیلمنامهنویسان هادی حجازیفر و ابراهیم امینی، مدیر تولید حبیب والینژاد، فیلمبردار وحید ابراهیمی، تدوین حسین جمشیدی گوهری، گروه صحنه و لباس امیر زاغری و بهزاد آقابیگی، چهرهپرداز شهرام خلج، موسیقی متن مسعود سخاوتدوست، صدابردار مسیح حدپور سراج و بازیگران روحالله زمانی، وحید حجازیفر، معصومه ربانینیا، ژیلا شاهی، هادی حجازیفر، وحید آقاپور، پدرام ولایتی مقدم و ... هستند.
این فیلم ۱۰۰ دقیقهای محصول سیمافیلم و بنیاد فرهنگی روایت فتح است که ۱۸ مرداد ۱۴۰۱ به نمایش عموم درآمد و ۱۴ میلیارد تومان فروش کرد.[1]
این فیلم در دوره چهلم جشنواره فیلم فجر سیمرغ بلورین بهترین فیلم اول، سیمرغ بلورین بهترین صدابرداری، سیمرغ بلورین بهترین موسیقی متن، سیمرغ بلورین بهترین جلوههای ویژه و سیمرغ بلورین بهترین فیلم را از آن خود کرد.[2]
شهردار ارومیه (مهدی باکری) بعد از شماتتهای یک پیرزن سیلزده، خدمت را نه در شهرداری که در بازگشت به سپاه پاسداران و عزیمت به جبهه جنگ میبیند. مهدی پیش از اعزام، به خواستگاری صفیه رفته، مراسم ساده ازدواجشان را هم برگزار میکند. مهدی که فرمانده لشکر عاشورا شده، پیش از عملیات خیبر از برادرش حمید میخواهد به او بپیوندد و معاونش بشود.
هادی حجازیفر در مورد ساخت این فیلم گفته است: آن را به دلیل قولی که به پدرم دادهام ساختم. همچنین چون من این آدمها را (آدمهای جنگ نظیر باکریها) از نزدیک میشناسم، خیلی ناراحت میشوم که به شاعرانگیشان توجهی نمیشود. این افراد نسبت به زندگی عاشقترین بودند.[3] در این فیلم قرار است موقعیت شهید مهدی باکری در موقعیتهای مختلف زندگی خانوادگی و جنگی روایت شود.
این فیلم با توجه به واقعیت و فعالیتهای لشکر ۳۱ عاشورا در جنگ تحمیلی، به فرماندهی شهید مهدی باکری ساخته شده است. فیلم در ابتدا به قصد سریالی با نام «عاشورا» کلید خورد، اما بعد از مدتی به فیلم سینمایی تبدیل شد. این فیلم در تهران و شهرک دفاع مقدس فیلمبرداری شده است. سکانسهایی از آن نیز در اتوبان تهران- قم و همچنین جزیره مجنون بازسازی شده است.[4]
به عقیده عدهای فیلمنامه فیلم دراماتیک نیست و بیشتر جنبه معرفی شهید مهدی باکری و تقویم زندگینامه او به همراه چالشهای وی در اداره امور خانوادهاش و موارد شخصی زندگی وی را دارد. اینها باعث شده تا موضوع فیلم بر شخصیت مهدی باکری سوار باشد که در ابعاد گوناگون زندگیاش معرفی میشود. فیلمساز مشکلات زندگی این سردار جنگ را در وادی سیاست و خانواده با مخاطب در میان میگذارد و با ایجاد لحظاتی واقعی و قابل لمس، دفاع مقدس را با تکیه بر واقعیات معرفی میکند. دیالوگهای فیلم همه به زبان ترکی است. فیلم پنج پرده یا اپیزود دارد؛ پردههای اول و آخر زندگی و شهادت این سردار جنگ را مورد توجه قرار داده و پردههای میانی به شهادت و حوادث دیگر رزمندگان جنگ میپردازد. به نظر منتقدان فیلم نقاط و امتیازات مثبت زیادی دارد؛ از جمله موسیقی قوی دارد که مخاطب را وارد فضای فیلم میکند و تأثیرگذاری فیلم در مخاطب را دوچندان کرده است. موسیقی فیلم حماسی است و در موقعیتهای عاطفی شکل شاعرانه، لطیف و عاشقانه میگیرد. جلوههای ویژه میدانی تأثیرگذار از دیگر امتیازات فیلم است. تصویربرداری حرفهای است و روایتی سراسر احترام و معنا از روابط این سردار جنگ با خانوادهاش را به تصویر کشیده است.[5]
به گفته کارشناسان، فیلمساز با اپیزودی کردن روایت، هیجان و تازگی روایت را حفظ کرده و مخاطب را از خستگی و یکنواختی نجات داده است.[6]
منتقدان میگویند شخصیتپردازیها در فیلم عمیق است و فیلم برای همه شخصیتهایش وقت گذاشته است، به خصوص شخصیتِ مهدی باکری با جزئیاتش در فیلم پرداخت حسابشده و خوبی دارد، به همین دلیل مخاطب با او ارتباط خوبی برقرار میکند.
به گفته برخی منتقدین مهمترین امتیاز فیلم پرداختن به جزئیات روابط بین افراد و دیالوگهای مابین آنهاست؛ از لحظات خوب و پرطرفدار فیلم جلسه خواستگاری مهدی از صفیه است. دیالوگهایی که بین این دو حین چای خوردن برقرار میشود و فضای بین آن دو، فیلم را برای مخاطب ملموستر میکند. بازی هادی حجازیفر در نقش باکری نیز بسیار پرحس و قابل باور است. بازیهای روان شخصیتها جزو نقطه قوت فیلم است.
به عقیده عدهای، از ایرادات و نقاط ضعف فیلم نداشتن مسأله اصلی در فیلمنامه است. فیلم داستان مشخصی برای تعریف ندارد. مسأله اصلی فیلم گزارشی تصویری از زندگی مهدی باکری است. کشش دراماتیک و نقطه عطف و فراز و نشیب در قصه فیلم وجود ندارد، به همین دلیل روایتها در اپیزودهای مختلف تا حدی از هم جدا افتاده و نتوانستهاند با هم ارتباط برقرار کنند؛ چیزی شبیه فصول مختلف کتابهای تاریخی.[7] البته عدهای این گفته را نقض میکنند و این فیلم را دارای قصهای با فراز و فرودها و گرههای عاطفی و احساسی میدانند.
گفته میشود موقعیت مهدی قصد نصیحت کردن یا حکم صادر کردن ندارد. حد خود را میداند و حرفهای بزرگ نمیزند. قصهای عاشقانه و شاعرانه روایت میکند و تعادل بین عشق و عقل را رعایت کرده است و به دل مینشیند.[8] همچنین علیرغم بیشتر فیلمهای دفاع مقدسی که لحنی شعاری دارند، این فیلم در گرداب شعار نیفتاده است و دلیل آن اندازه نگهداشتن و پرهیز از زیاده گویی و استفاده درست و به جا از جزئیات است.
شخصیت و قهرمانهای این فیلم، منطبق بر واقعیتِ مردم کوچه و خیابان طراحی شدهاند نه ذهنیات کارگردان یا کلیشههای بعضی فیلمهای جنگی. شخصیتهای فیلم هیچ منفعتطلبی در حرکتشان به سمت جبهه و جنگ ندارند و همگی هدفشان حفظ مرزهای ایران است. همین شخصیتهای خودمانی کوچه و خیابانند که تا لحظاتی پیش، پای سفره عقد یا در حال غذا خوردن با اهل و عیال یا کارهای رومزه بودند که یکمرتبه سر از خاکریز جبههها درآورده و حماسه میآفرینند. همین باعث باورپذیری مخاطب این دهه و زمان از این قهرمانان شده است.[9]
یکی از نقاط قوت فیلم تکیه بر اسناد و تاریخ مکتوب و شفاهی دفاع مقدس دانسته شده که تقریباً در بیشتر سکانسها و شخصیتها و حتی دیالوگها به چشم میخورد؛ از جمله یکی از سکانسهای پایانی فیلم که به همان گفتوگوی جذاب و مستند شهید باکری و شهید احمد کاظمی از طریق بیسیم اشاره دارد و شهید باکری توصیف فوقالعاده و بهشتگونهای از محل درگیریها و شهادتها میدهد.
در نهایت از زحماتِ حجازیفر در اولین تجربه فیلم بلندش، برای سینمایی کردن روایت و صحنههای فیلم تقدیر شده است.
[1] -HTTPS://PURSON.IR.
[2] - http://www.sourehcinema.com/.
[3] - https://www.khabaronline.ir/.
[4] - ماهنامه فیلم، ش ۵۸۷، بهمن ۱۴۰۰، سال چهلم، ص ۳۷.
[5] - همان، ش ۵۸۸، اسفند ۱۴۰۰، سال چهلم، ص ۱۸ و ۲۴.
[6] - روزنامه کیهان، ش ۲۲۹۶۶، ۲۵ بهمن ۱۴۰۰، ص ۸.