مکانها
پیرانشهر
میلاد شویکلو
1394 بازدید
پیرانشهر از شهرهای مرزی کشورمان است که در استان آذربایجان غربی قرار دارد و در طول جنگ تحمیلی نیروهای عراقی و نیروهای ضدانقلاب بارها به آن حمله کردند. این شهرستان راه ارتباطی با شهرهایی چون ارومیه، پاوه، نقده، سردشت و مهاباد است.
شهرستان پیرانشهر دو هزار و 259 کیلومتر مربع وسعت دارد و در سال 1385 جمعیت آن 112 هزار و 994 نفر سرشماری شده است. پیرانشهر در 146 کیلومتری جنوب ارومیه و هفت کیلومتری مرز عراق قرار دارد. پیرانشهر یکی از شهرهای کردنشین استان آذربایجان غربی است که به لحاظ موقعیت فرهنگی و تقسیمبندی مناطق کردنشین جزء منطقه مکریان محسوب میشود. پیرانشهر در منقطهای کوهپایهای قرار گرفته که از شمال به شهرستان اشنویه، از جنوب به شهرستان سردشت، از شرق به شهرستان مهاباد، از غرب به کشور عراق، از شمال شرقی به شهرستان نقده، از شمال غربی به سیاهکوه و از جنوب غربی به کوه شیخان محدود میشود. به دلیل موقعیت راهبردی خاص منطقه پادگانهایی در پیرانشهر مانند پادگان جلدیان، پادگان پیرانشهر و پادگان بزرگ پسوه احداث شده است. در طول تاریخ مردم پیرانشهر پس از آنکه با شور تمام در برابر حملات سپاهیان اسلام مقاومت به خرج دادند با حفظ بسیاری از سنن به دین اسلام گرویدند. اکنون حدود 99.93 درصد مردم ساکن پیرانشهر مسلمان سنیمذهب شافعی هستند. گفتنی است قبل از انقلاب، بیشتر جمعیت این شهر را مسلمانان شیعهمذهب (بیش از 80 درصد) تشکیل میدادند، ولی پس از انقلاب و در جریانات جنگ تحمیلی و همچنین به خاطر ناامنیهایی که حزب دموکرات در منطقه ایجاد کرده بود، شیعیان به شهرهای مجاور مهاجرت کردند و هماکنون درصد کمی از شیعیان در این شهر ساکن هستند.[1]
آبان 1358 اوج درگیریها در پیرانشهر بود. ضدانقلاب دوم آبان به یگانهای ارتش در پیرانشهر حمله کردند. ضدانقلاب مردم را تحریک میکرد به شکل گروهی راهپیمایی کنند تا نیروهای محلی جایگزین ارتش و ژاندارمری شوند. آنها به هیات حسن نیت فشار میآوردند تا قبول کند در آخر آبان 1358 نیروهای ارتش و مأموران انتظامی پیرانشهر را ترک کرده و در نهایت نیروهای نظامی و انتظامی در پادگان جلدیان در بیرون شهر مستقر شوند که در این کار هم موفق بودند. با این رویه حزب دموکرات در شهر مستقر شد، اما منطقه چنان که مردم انتظار داشتند امن نشد. باز هم گروههای ضدانقلاب به یگانهای نظامی حمله میکردند، گروگان میگرفتند و اطراف شهر را ناامن میکردند. ضدانقلاب خیلی تلاش کرد تا بتواند پادگانهای جلدیان و پسوه را بگیرد. پانزدهم اسفند 1358 به پادگان جلدیان حمله کردند تا آن را تصرف و سلاح و مهماتش را غارت کنند. ستونی از نیروهای انقلاب در 19 خرداد 1359 عازم پیرانشهر شد و شهر را پاکسازی کرد.
بعد از آغاز جنگ، چند بار ضدانقلاب هماهنگ با ارتش عراق (بعد از آنکه هواپیماهای عراقی پیرانشهر را بمباران کردند) به شهر حمله کردند و نیروهای انقلابی را که به مردم کمک میکردند غافلگیر کردند. مردم که هماهنگی نیروهای ضدانقلاب با صدام را میدیدند، بارها در شهر تظاهرات کردند.[2] از سوی دیگر پیرانشهر در تهاجم ارتش عراق به مرزهای ایران در شهریور 1359 نیز چندین بار بمباران شد، اما یگانهای زمینی ارتش عراق وارد منطقه پیرانشهر نشدند.
بعد از آزادسازی مناطق اشغالی جنوب کشور، یگانهای سپاه و ارتش چندین عملیات در منطقه مرزی پیرانشهر انجام دادند و قرارگاه رمضان نیز با همکاری نیروهای مسعود بارزانی، عملیاتهای نامنظم متعددی در مناطق کردنشین شمال عراق اجرا کرد.
پیرانشهر در طول جنگ 65 بار هدف حملات هواپیماهای عراق قرار گرفت و بارها توپخانههای ارتش عراق نقاط مسکونی این شهر را گلولهباران کردند. در جریان این حملات 663 نفر از اهالی این شهر شهید و 394 نفر مجروح شدند.
گروههای تجزیهطلب دموکرات، کومله، چریکهای فداییخلق (اقلیت) و سازمان مجاهدین (منافقین) با توجه به اهمیت جاده پیرانشهر ـ میرآباد ـ سردشت که به موازات مرز ایران و عراق قرار دارد، اصلیترین مقرهای خود را در روستاهای اطراف این جاده مستقر کرده بودند و در وضعیتی که ایران در حال جنگ با کشور عراق بود، سران این گروهها تصمیم گرفته بودند با کمک چهارصد نفر از نیروهای اتحادیه میهنی کردستان عراق، مانع تسلط نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران بر این جاده شوند. در چنین وضعیتی، یگانهای سپاه، ارتش و پیشمرگان مسلمان کرد با پشتیبانی نیروهای حزب دموکرات کردستان عراق موفق شدند در چند مرحله عملیات که از دو سمت این جاده (پیرانشهر و سردشت) انجام شد، گروههای شورشی را سرکوب و عبورومرور در این جاده را که بسیار باریک و صعبالعبور بود، برقرار کنند. عملیات از محور پیرانشهر در پنج مرحله انجام شد. در این عملیاتها که از اول خرداد تا آخر مهر 1361 طول کشید، 38 نفر از نیروهای خودی شهید، 87 نفر مجروح و 14 نفر مفقود یا اسیر شدند و 4 نفر از نیروهای خودی که قبلا ًبه اسارت گروههای ضدانقلاب درآمده بودند، آزاد شدند. از گروههای شورشی نیز 210 نفر کشته و حدود 350 نفر مجروح شدند. آزادسازی این جاده آنقدر اهمیت داشت که شهادت ناصر کاظمی و محمدعلی گنجیزاده، دو تن از فرماندهان عالیرتبه قرارگاه حمزه سیدالشهدا که نقش تعیینکنندهای در موفقیت این عملیاتها داشتند، نتوانست مانع از تداوم آن شود و یگانها تا آزادسازی کامل جاده به عملیات ادامه دادند.[3]
[1]. رستگارپناه، حسن؛ اصفهانی، حماسه پایداری، ستاد مرکزی راهیان نور، ص4؛ صادقی، رضا، اطلس راهنماـ 12، آذربایجان غربی در جنگ با ضدانقلاب و دفاع مقدس، تهران، مرکز اسناد وتحقیقات دفاع مقدس، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، 1391، ص 64.
[2]. شیرعلینیا، جعفر، کریمی، یزدان، بحران بالا میگیرد، تهران: فاتحان، 1389، ص84 و 85
[3]. صادقی، رضا، اطلس راهنما12: آذربایجان غربی در جنگ با ضدانقلاب و دفاع مقدس، ص64 و 90