سجده بر آب

زینب احمدی
135 بازدید

فیلم سینمایی سجده بر آب ساخته حمید خیرالدین در سال ۱۳۷۵ است و احوالات رزمنده‌ای را در جبهه روایت می‌کند که از ناحیه چشم مجروح شده و به تدریج بینایی‌اش را از دست می‌دهد.

کارگردان حمید خیرالدین، دستیار اول کارگردان اکبر منصورفلاح، دستیار دوم کارگردان علیرضا حیدری، فیلمنامنه‌نویس صادق کرمیار، مدیر فیلمبرداری علیرضا زرین‌دست، گروه فیلمبرداری علی رحیمی، یحیی افسری و شهاب‌الدین فردوسیان، منشی‌صحنه رقیه هندوانی، صدابردار محود سماک‌باشی، صدا محمد شیوندی، جلوه‌های‌ ویژه رضا رستگار، تدوینگر رضا یوسفیان، موسیقی ‌متن محمدرضا علیقلی، طراح چهره‌پرداز فرید کشن‌فلاح، طراح لباس ایرج رامین‌فر، عکاس محسن سیدی، مدیر تولید کامران دانش‌جم، تهیه‌کننده فواد نوری، سرمایه‌گذاران بنیاد سینمایی فارابی و فواد نوری، مشاور تدارکات نظامی منصور سهراب‌پور و بازیگران علی دهکردی، پریوش نظریه، غلامرضا علی‌اکبری، زهره صفوی، جمشید گرگین، ناصر فروغ، افسانه ناصری، غلامرضا صادقی، علی‌اصغر شریف‌زاده، محمدعلی سلیمان‌تاش، محمدرضا باقری، بهمن عبدالهی، مریم رزمجو، مجید عبدالعظیمی، رضا بیات ‌احمدی، فرید کلهر، امیررضا درجزی‌پور، اصغر عطایی، شهرام امانی، سپیده شامانی، پویا استغفرالهی و ... هستند.

این فیلم ۸۲ دقیقه‌ای محصول بنیاد سینمایی فارابی است که ۱۸ مرداد ۱۳۷۶ در سینماهای البرز، آفریقا، رنگین‌کمان، کوچ، پیام، انقلاب، پیوند و ... به نمایش عموم درآمد و ۸.۱۷۶.۶۰۰  ریال فروش کرد.[1]

امیر (علی دهکردی) عکاس و خبرنگار جنگی، چشمش در جبهه آسیب می‌بیند. او مدتی بعد با ستاره (پریوش نظریه)، خواهر همرزمش حبیب (غلارمضا علی‌اکبری) آشنا می‌شود و ازدواج می‌کند. امیر هنگام جاری شدن خطبه عقد بیهوش می‌شود و ستاره و سیما (افسانه ناصری)، خواهر امیر، درمی‌یابند که او به زودی نابینا خواهد شد. سیما اصرار دارد امیر برای مداوا به خارج از کشور اعزام شود. او با همسرش در آمریکا تماس می‌گیرد. امیر، برخلاف نظر ستاره و همکارانش، به جبهه نزد حبیب که یک دستش قطع شده می‌رود. قرار است حبیب و افراد معدودش پلی را که تانک‌های دشمن در حال عبور از آن هستند منفجر کنند، اما پل به سبب قطع سیم انفجاری منفجر نمی‌شود. حبیب و همرزمانش با فداکاری پل را منفجر می‌کنند. امیر که از این وقایع عکس گرفته به خانه بازمی‌گردد و چندی بعد نابینا می‌شود، اما با الهام از مشاهدات خود مجسمه می‌سازد و در نمایشگاه آثار هنری شرکت می‌کند.[2]

فیلم سجده بر آب در دوره پانزدهم جشنواره فیلم فجر نامزد کسب جایزه برای بهترین نقش اول زن و بهترین طراحی صحنه و لباس شد.[3] همچنین پریوش نظریه تندیس جشنواره و لوح افتخار برای نقش اول زن در این فیلم را از دوره هفتم جشنواره دفاع مقدس دریافت کرد.

به گفته منتقدین، این فیلم به صورت واضح و آشکار عناصر محوری داستانش را از چند فیلم سینمایی جنگی ایرانی اقتباس و اخذ کرده ‌است. به عنوان نمونه رابطه سه‌گانه زن، برادر و شوهر، همراه با علاقه شوهر به برادر همسرش  را در برج مینو می‌توان دید. یا روایت جانباز نابینا با بازی علی دهکردی در از کرخه تا راین دقیقاً در این فیلم نیز تکرار می‌شود. یک عکاس هنرمند را هم که از جنگ برگشته و باید خود را با شرایط جدید تطبیق دهد، پیش‌تر در فیلم عروسی خوبان دیده‌ایم. البته مشخصه ویژه در هر سه فیلم قبلی «پلاک جنگی» است ولی در این فیلم کارگردان برای این که مشخصه خود را داشته باشد، تمهیدی اندیشیده و شخصیت اصلی فیلم  هنگام انتخاب بین پلاک جنگی و سربند در یکی از صحنه‌ها، سربند رزمنده را در دست می‌گیرد تا کارگردان از اتهام الگوبرداری از فیلم‌های دیگر رها شود و  فیلم مستقل خود را ارائه دهد. با تمام این شباهت‌ها، به نظر منتقدین، کارگردان در  کلیت در محتوا و شکل حرف خود را می‌زند. او موضوع را تا حدودی اقتباس کرده اما در نهایت فیلم شخصی خود را می‌سازد و پیام‌ها و نشانه‌های خود را در بستر فیلم به نمایش می‌گذارد.

به گفته کارشناسان تفاوت‌های دیگری نیز این فیلم با فیلم‌های مشابه دارد. مثلاً  پایان قهرمان از کرخه تا راین شهادت است اما در این فیلم قهرمان (علی دهکردی) حضور دارد و در نمایشگاه نقاشی آثارش حاضر می‌شود و با اینکه نابیناست با شناسایی همسرش نشان می‌دهد که نیاز به چشم ندارد. این فیلم نگاه خوشبینانه‌ای دارد؛ «ستاره» همسر قهرمان فیلم نسبت به نابینا شدن همسرش «امیر» که نابینایی را به «مصیبت» تعبیر می‌کند می‌گوید: «آنچه تو می‌گی مصیبت، شاید رحمت باشه». این جمله در فیلم تعمیم می‌یابد و رحمانیت فیلم از غضب و اعتراضش سبقت گرفته است. در این فیلم جنگ مقصر نابینایی یک رزمنده دانسته نشده، چرا که قرار است فیلم از منظر توحیدی به رویدادها نگاه کند. مخاطب امیر را در این فیلم یک جانباز شاکی از اوضاع جامعه نمی‌بیند؛ برخلاف قهرمان مجنون فیلم عروسی خوبان که از زمان و زمین شاکی است؛ بیرون از خانه هم همه چیز با امیر سازگار  و همراه است و اگر مشکلی وجود دارد درونیست.[4]

حمید خیرالدین در مورد شخصیت زن فیلمش می‌گوید: ‌زن در این فیلم از گروه زنان مظلومیست که در کنار همسر خود، از او حمایت می‌کند و باعث می‌شود تا او اوج بگیرد و پرواز کند و خودش را در زمین تنها بگذارد. این مظلومیت در طول عمر تاریخ حس شده و تلاش من این بود که حضور او را اثبات کنم.[5]  


[1] - سالنامه آماری سینمای ایران سال ۱۳۷۷، تهران، ۱۳۹۶، ص ۱۲.

[2] - بهارلو، عباس، فیلمشناخت ایران- فیلم‌شناسی سینمای ایران (1382-1373)، تهران، قطره،۱۳۹۰، ص ۱۲۹ و ۱۳۰.

[3] - https://www.manzoom.ir/.

[4] - ماهنامه سینمایی فیلم،‌ ش ۲۰۷، سال پانزدهم، شهریور ۱۳۷۶، ص ۹۷ و ۹۸.

[5] - روزنامه ایران، ش ۷۱۸، ۸ مرداد ۱۳۷۶، ص ۱۲.