روزشمار
دوشنبه 5 آبان 1359؛ سیوششمین روز جنگ تحمیلی
سمیرا علیزاده
280 بازدید
عدهای از مردم و دانشجویان ایرانی خارج از کشور، برای پیوستن به نیروهای مردمی در جبهههای جنگ اعلام آمادگی کردند.[1] در پی اشغال خرمشهر، نیروهای عراق فشار خود را در جبهههای دیگر افزودند و برای تکمیل محاصره آبادان، با تانک و نیروهای پیاده بهطرف ایستگاه ۷ هجوم آوردند و خسارات و تلفاتی وارد کردند.[2] جنگندههای ایران به مواضع دشمن در منطقه آبادان حمله کرده و یک آتشبار توپخانه خمسهخمسه و یک آتشبار زمین به هوا و ده دستگاه کامیون را منهدم کردند.[3] یگانهای زرهی نیروهای دشمن که تقریباً بر تمام خرمشهر مسلط شدهاند، در شمال غربی این شهر مستقر هستند.[4] اهالی آبادان و حومه، شهر را تخلیه کرده و به سمت ماهشهر حرکت کردند. نیروهای دشمن نیز در شش تا هشت کیلومتری شمال رودخانه بهمنشیر مستقر شدهاند.[5] اهواز زیر آتش توپخانه قرار گرفت و به بیمارستان رازی و اداره کشاورزی خساراتی وارد شد و چهار غیرنظامی مجروح شدند.[6] با وجودی که جاده خرمشهر ـ آبادان زیر آتش توپخانه و خمپاره دشمن قرار دارد، ولی رفت و آمد در آن جاری است.[7] نیروهای عراقی و افراد جبهه التحریر (گروه تجزیهطلب اهواز) در بُستان، منازل و مغازهها را غارت کردند.[8] هواپیماهای عراقی، شهرهای آبادان، ماهشهر و اهواز را بمباران کردند و یک بالگرد عراقی در اطراف ماهشهر هدف قرار گرفت.[9] تأسیسات گارد ساحلی در خسروآباد (خوزستان)، زیر آتش توپخانه دشمن قرار گرفت.[10] تبادل آتش در محور کوت (خوزستان) و ارتفاعات اللهاکبر (خوزستان) ادامه داشت و نیروهای ایران مانع پیشروی دشمن شدند.[11] آتش توپخانه نیروهای ایران در منطقه پل نادری کرخه (خوزستان)، یک تانک عراقی را به آتش کشید.[12] در محور اهواز ـ آبادان هوانیروز در چند عملیات خساراتی به دشمن وارد کرد. پنج دستگاه تانک، چهارده دستگاه خودروی نظامی، یک عراده توپ منهدم و سی نفر از افراد دشمن کشته شدند.[13] هواپیماهای دشمن به آبادان حمله کرده و به شش خانه و یک مسجد خساراتی وارد کردند.[14] در حمله هواپیماهای دشمن به سربندر آبادان، چهار نفر شهید و هشت نفر مجروح شدند.[15] در جبهه دزفول، نیروهای ایران در منطقه دشت عباس (ایلام) یک ستون از نیروهای عراقی را متلاشی، دو تانک را منهدم و شصت نفر از آنها را به هلاکت رساندند.[16] در محور ایلام، نیروهای ایران با آتش توپخانه، تعدادی تانک و خودروی دشمن را منهدم کردند.[17] نیروهای دشمن با دوازده هلی کوپتر و تانک سر پل ذهاب(کرمانشاه) را زیر آتش گرفتند و در قصر شیرین(کرمانشاه) شهر از اهالی تخلیه شد.[18] بالگردهای نیروی زمینی ارتش مستقر در مسجدسلیمان به یگانهای دشمن در منطقه قینهچو حمله کردند و خساراتی وارد آوردند.[19] جنگندههای نیروی زمینی ارتش به مواضع دشمن در منطقه دزفول، حمله کردند و یک قبضه توپ و دوازده دستگاه خودروی سبک و سنگین را منهدم کردند و سی نفر از افراد دشمن کشته شدند.[20] در منطقه ماهشهر یک فروند بالگرد شنوک (بالگرد ترابری نیمهسنگین) مورد اصابت راکت هواپیماهای دشمن قرار گرفت و سقوط کرد. دو درجهدار شهید و یک افسر و یک درجهدار مجروح شدند.[21] در شوش براثر اصابت گلوله خمپارهانداز دشمن، یک سرباز شهید و یک سرباز مجروح شد.[22] در منطقه غرب کرخه آتش توپخانه به مواضع دشمن خساراتی وارد آورد و یک انبار مهمات و دو خودرو منهدم شد.[23] در ایلام نیروهای عراق قصد تصرف ارتفاعات ملکشاهی، مشرف به مهران، را داشتند که با آتش نیروهای ژاندارمری و ایل ملکشاهی مجبور به عقبنشینی شدند. در این عملیات تلفات شدیدی به دشمن وارد شد.[24] هشت فروند بالگرد دشمن به ارتفاعات مقابل سرابگرم (کرمانشاه) حمله کردند که با شلیک پدافند هوایی، یک فروند از آنها در خاک عراق سرنگون شد و بقیه متواری شدند.[25] در حمله جنگندههای هوانیروز در منطقه آبدانان (جنوب ایلام)، دو دستگاه تانک و چهار دستگاه خودرو دشمن منهدم و پنجاه نفر کشته شدند.[26] در محور «سنندج ـ دیواندره» (حسینآباد)، در یک درگیری بین نیروهای ایران و ضدانقلاب، چهار نفر از نیروهای خودی مجروح شدند.[27] ضدانقلاب به پاسگاه کانیمیران سنندج حمله کرد.[28] یازده مین ضدنفر و ضدتانک که عناصر ضدانقلاب کار گذاشته بودند، در جادههای پیرانشهر، جلدیان و تمرچین کشف شد.[29] حزب دموکرات کردستان چند تن از افسران و درجهداران عراق را که قصد تسلیمشدن داشتند، دستگیر و به مقامات نظامی عراق تحویل داد.[30] سه سرباز و یک مأمور امنیتی عراق در مریوان (کردستان)، به نیروهای ایران پناهنده شدند.[31] هواناوهای نیروی دریایی در پنج نوبت پرواز، از بندر امام خمینی به آبادان و بالعکس، ۲۷۴ نیرو، ۴۵ مجروح، شش شهید، پنج تُن مهمات و تعدادی وسایل و خودروهای نظامی را جابهجا کردند.[32] علیشمس اردکانی، نماینده دائم ایران در سازمان ملل، از شورای امنیت خواست تا تجاوز پیشبینیشده عراق را محکوم کند.[33] دادستان انقلاب اسلامی اهواز، در مورد حضور گروههای سیاسی (سازمان مجاهدین خلق) در مناطق جنگی، اطلاعیهای صادر کرد: اکنون که وحدت تمام نیروهای مسلمان ضروری است، دیگر جای گروه و دستهبازی نیست و هر فردی میتواند در بسیج مستضعفین به فعالیت بپردازد. جای تعجب است که عدهای در پوشش گروه یا سازمان سیاسی در مناطق جنگی، مستقل از ستاد جنگ و ارگانهای انقلاب فعالیت کند، اگر راست میگویید نیرو و امکانات خود را در اختیار جهاد سازندگی یا بسیج مستضعفین قرار دهید، در غیر این صورت تحت تعقیب دادسرای انقلاب اسلامی قرار خواهید گرفت.[34] مقامات چین بار دیگر به شوروی هشدار دادند تا از جنگ ایران و عراق به نفع خود بهرهبرداری نکند.[35] به گزارش نماینده دفتر مرکزی در دهلینو، تعدادی از مسلمانان ایرانی و هندی از نقاط مختلف هند برای اعلام همبستگی با ایران، در مقابل کنسولگری جمهوری اسلامی ایران در بمبئی، گرد آمدند.[36] صدام در دیدار با فرستاده ایندیرا گاندی (نخستوزیر هند)، گفت برای آتشبس و مذاکره با ایران آماده است، ولی همچنان بر حق حاکمیت خود بر شطالعرب، پافشاری میکند و نمیتواند از آن دست بردارد.[37] نیروی هوایی تلفات نیروهای خود را از شروع جنگ تا به امروز ۸۴ شهید، ۵۰ مجروح، ۲۵ اسیر و ۱۰۴ مفقود الاثر اعلام کرد.[38] [1]. لطفاللهزادگان، علیرضا، روزشمار جنگ ایران و عراق، کتاب پنجم: هویزه، آخرین گامهای اشغالگر، تهران: مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، 1373، ص31. [2]. همان، ص26. [3]. پورداراب، سعید، تقویم تاریخ دفاع مقدس (پلهای تسخیرناپذیر حوادث آبان 1359)، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1385، ص119. [4]. همان، ص114. [5]. همان، ص113. [6]. همان، ص115. [7]. لطفاللهزادگان، علیرضا، همان، ص26. [8]. همان، ص27. [9]. همان. [10]. پورداراب، سعید، همان، ص114. [11]. همان، ص115. [12]. همان، ص116. [13]. همان. [14]. همان، ص119. [15]. همان. [16]. لطفاللهزادگان، علیرضا، همان، ص27. [17]. همان. [18]. همان، ص28. [19]. پورداراب، سعید، همان، ص115. [20]. همان، ص124. [21]. همان، ص115 و 116. [22]. همان، ص116. [23]. همان. [24]. همان، ص117. [25]. همان. [26]. همان، ص118. [27]. همان، ص119. [28]. لطفاللهزادگان، علیرضا، همان، ص28. [29]. پورداراب، سعید، همان،ص119. [30]. لطفاللهزادگان، علیرضا،همان، ص28. [31]. پور داراب، سعید، همان، ص119. [32]. همان، ص121. [33]. لطفاللهزادگان، علیرضا، همان، ص29. [34]. همان، ص30. [35]. همان، ص33. [36]. پورداراب، سعید، همان، ص126. [37]. لطفاللهزادگان، علیرضا، همان، ص31. [38]. پورداراب، سعید، همان، ص120.