اختلافات مرزی ایران و عراق
سجاد نادریپور
22 بازدید
ادعای عراق درباره مالکیت و نحوه استفاده از اروندرود و مالکیت بر برخی نقاط راهبردی مرزی دو کشور، دلیل اصلی اختلافات مرزی ایران و عراق بود.
در میان کشورهای همسایه، عراق با ۱۶۰۸ کیلومتر، بیشترین مرز مشترک را با ایران دارد[1] و از همان ابتدا، نسبت به برخی از نقاط مرزی، ادعای مالکیت داشته است.
سابقه اختلافات مرزی میان ایران و عراق، به دوران تأسیس سلسله صفویه در ایران و استقرار امپراتوری عثمانی - که عراق بخشی از آن بود - باز میگردد.[2] در این دوره و تا پیش از سقوط امپراتوری عثمانی، دلیل اصلی اختلافات مرزی میان دو کشور، از یک طرف تمایل به کشورگشایی و از طرف دیگر، مقابله با گسترش اندیشههای مذهبی کشور دیگر بود، چه؛ ایران بزرگترین کشور شیعی و عثمانی بزرگترین کشور سُنی جهان اسلام بود.[3] اما با سقوط امپراتوری عثمانی و تشکیل دولت جدید در عراق، اختلافات دو کشور، به نحوه استفاده از منابع آبی اروندرود در شمال خلیج فارس محدود شد. برخلاف ایران که در شمال سواحل خلیج فارس است و بخش عمدهای از دریای عمان را در اختیار دارد؛ کشور عراق ساحل مناسب ندارد. عراق کمترین ساحل را در خلیج فارس (حدود ۵۵ کیلومتر) دارد که اغلب آن نیز عمیق نبوده و مناسب ایجاد بنادر مطمئن و قابل استفاده نیست. عراق برای رهایی از این تنگنای ارتباطی، سیاست توسعهطلبانهای در پیش گرفته و مهمترین عامل محوری در سیاست خارجی این کشور از استقلال در 1311 ش، در رابطه با دو کشور همسایه خود، ایران و کویت، بوده است. اگر عراق بر منابع آبی ایران و کویت تسلط مییافت، به آبهای عمیق دسترسی پیدا میکرد و میتوانست نقش فعال و مؤثری در خلیج فارس بازی کند و راه برای دستیابی به اهداف توسعهطلبانهاش هموار میشد.[4]
علاوه بر مناقشه در موضوع مالکیت و نحوه استفاده از اروندرود، برخی نقاط راهبردی مرزی نظیر شهر میمک و روستای کنجانچم در استان ایلام نیز که از لحاظ تسلط نظامی بر مرز، برای دو طرف اهمیت ویژهای دارد، از موارد اختلافات مرزی بین ایران و عراق است، بهنحویکه در سنگینترین درگیری نظامی میان دو کشور در دوره پهلوی، روز 21 بهمن 1352، نیروهای عراق با حمله به تپه 343 روستای کنجانچم در مسیر مهران - ایلام که بر دشت بدره عراق مشرف است، این تپه را اشغال کردند. البته نیروهای ایران پس از چند ساعت درگیری سنگین، توانستند در ساعت 2 بامداد روز بعد، تپه را از دشمن پس بگیرند.[5]
تا سال 1355، تلاشهای دو کشور برای توافق در خصوص اختلافات مرزی، منجر به انعقاد قراردادهایی چون کردان (1125)،[6] ارزنهالروم (1201 و 1225)،[7] استامبول (1102)[8] و تهران (1289)[9] شد، اما هیچیک از آنها نتوانست عراق را راضی کند و نیروهای نظامی ایران و عراق، در سالهای 1348،[10]۱۳۵۱[11] و 1352[12] در برابر هم قرار گرفتند، تا این که در سال 1355، در اجلاسیه اوپک در الجزایر، صدام و شاه ایران توافق کردند تا ایران، هم کمکهای خود را به مسعود بارزانی که مخالف صدام بود و برای جدایی کردستان عراق از این کشور تلاش میکرد، قطع کند و هم بخشی از خاک میمک در استان ایلام را به عراق واگذار کند و در برابر، عراق حاکمیت ایران را بر نیمه شرقی اروندرود به رسمیت بشناسد.[13]و[14]
در دوره پهلوی دوم، عراق برای رسیدن به اهداف خود از طرح مسأله اختلافات مرزی با ایران، مرزهای غیر مشترک با ایران را نیز مطرح کرد. به عنوان نمونه، این کشور در اواخر دهه ۱۳۴۰شمسی، با انتساب ریشه نژادی بلوچهای ساکن در شرق ایران به اعراب، امیدوار بود یک هویت مشخص عرب سُنی در برابر اکثریت فارس شیعی برای بلوچها بیافریند. به همین دلیل، مهمترین سازمان سیاسی بلوچ ایرانی که با حکومت پهلوی زاویه داشت، یعنی جبهه آزادیبخش بلوچستان، تحت حمایت مستقیم سیاسی، مالی و نظامی حزب بعث عراق، فعال شد و مرکز اصلی خود را در بغداد قرار داد. این جبهه پذیرفت در ازای دریافت کمکهای مالی از رژیم بعث، از ادعاهای عراق و سایر کشورهای عرب نسبت به خوزستان ایران حمایت کند و ادعاهای عراق مبنی بر مالکیت این کشور بر کل اروندرود را بپذیرد.[15]
در همین دوره، عراق ضمن همراهی با ادعای مالکیت شیخنشینهای خلیج فارس بر جزایر سهگانه ایران (ابوموسی، تنب بزرگ و کوچک) و خلیج فارس، ایران را با بیش از ۱۰۰۰ کیلومتر ساحل، کشوری بیگانه در خلیج فارس دانسته و با به کار بردن واژهای مجعول برای خلیج همیشه فارس، ادعا کرد خلیج فارس متعلق به اعراب است و ایران آن را اشغال کرده است. به همین دلیل با تشبیه ایران به رژیم صهیونیستی، خلیج فارس را «فلسطین دوم» نامید.[16]
علاوه بر اختلافات ایران و عراق بر سر مالکیت رودخانههای مرزی، فکر تجزیه خوزستان و الحاق آن به عراق، به عنوان هدفی کلی همواره مد نظر حاکمان عراق در گذشته بوده است؛ در جریان جنگ تحمیلی هشتساله، رسانههای عراق بارها به طرح این آرمان پرداختند. برای حمله عراق به ایران در جنگ تحمیلی، دو هدف حداکثری و حداقلی ارضی و مرزی قابل تصور است؛ هدف حداکثری، الحاق خوزستان ایران به عراق و هدف حداقلی، فسخ قرارداد سال ١٩٧٥ الجزایر. به همین دلیل عراق در آغاز جنگ تحمیلی، با عبور از اروندرود به استان خوزستان که بیشتر عربزبان هستند تجاوز کرد و تصریح نمود که هدفش آزادسازی عربستان (خوزستان ایران) است.[17]
دور جدید اختلافات مرزی میان دو کشور، با پیروزی انقلاب اسلامی ایران آغاز شد. در این زمان، عراق از ادامه پروژه میلهگذاری جدید مرزی برای تعیین دقیق مرز دو کشور که در حکومت پهلوی آغاز شده بود انصراف داد[18] و دو سال پس از پیروزی انقلاب اسلامی و در وضعیتی که ارتش ایران متأثر از وقایع پیروزی انقلاب اسلامی مشکلاتی داشت، دولت عراق در یادداشت رسمی ۲۶ شهریور ۱۳۵۹ خود که به سفارت جمهوری اسلامی ایران در بغداد تسلیم کرد، لغو یکجانبه عهدنامه ۱۹۷۵ را اعلام کرد و پس از یک هفته، در تاریخ 31 شهریور 1359، با 12 لشکر رزمی به خاک جمهوری اسلامی ایران تجاوز کرد؛ با بمباران فرودگاهها و تأسیسات اقتصادی در شهرهای مختلف ایران و حمله از دریا، هوا و زمین به پایگاهها و تأسیسات نظامی ایران و کشتیهای تجاری[19] جنگی هشتساله به ایران تحمیل شد. البته با پایان جنگ تحمیلی، صدام حسین در نامهای خطاب به حجتالاسلام اکبر هاشمی رفسنجانی (رئیسجمهور) بر پایبندی دولت عراق به قرارداد 1975 تأکید کرد و از مواضع خود که منجر به جنگی هشتساله میان دو کشور شده بود، عدول کرد.[20]
با پایان جنگ تحمیلی و با وجود عادی شدن روابط دو کشور، اختلافات مرزی میان این دو همچنان وجود دارد. در سال 1367ش، عراق اعلام کرد با حفر آبراه، قصد دارد اروندرود را حدود 20 کیلومتر از مرز ایران دور کرده و تبدیل به رودخانهای داخلی در کشور عراق بکند، که این طرح به دلیل هزینههای سنگین مالی و مشکلات جغرافیایی ناکام ماند.[21] با سقوط رژیم بعث عراق، جلال طالبانی اولین رئیسجمهور عراق پس از صدام حسین، در سخنانی اعلام کرد که از نظر عراق، قرارداد 1975 الجزایر با ایران، لغو شده و فاقد ارزش حقوقی است،[22] اما پس از بروز واکنشهایی در ایران[23] و عراق،[24] از موضع خود عقبنشینی کرد و بر اعتبار این معاهده تأکید نمود.[25] در یک مورد دیگر، دولت عراق در سال 1388 ش ادعا کرد که ایران با انجام برخی اقدامات بر روی رودخانههای مرزی، موجب کاهش میزان آب ورودی به عراق شده است. در مقابل، معاون وزارت امور خارجه ایران ضمن رد این ادعا، آمادگی ایران را برای انجام مذاکرات فنی در مورد تقسیم آب رودخانههای مرزی با عراق و سهم دو کشور اعلام کرد. وی با اشاره به توافق ایران و عراق در فروردین 1387 برای حل همه مشکلات میان دو کشور بر اساس معاهده ۱۹۷۵م، اعلام کرد که در موافقتنامه سال ۱۹۷۵م در مورد تقسیم آب رودخانهها، میزان سهم برای هر یک از دو کشور مشخص نیست و کمیسیونی متشکل از کارشناسان دو دولت، در حال تعیین سهم هر یک از طرفین هستند.[26]
[1]. توسلی، حمیدرضا، «مساحت ایران»، کتاب ماه تاریخ و جغرافیا، ش 173، 1391، ص 39.
[2]. جعفری ولدانی، اصغر، «مباحث جنگ تحمیلی: بررسی تاریخی اختلافات مرزی ایران و عراق (1): از قرن پانزدهم میلادی تا استقلال عراق»، فصلنامه سیاست خارجی، تیر و شهریور 1366، ش 3، ص 409.
[3]. همان، ص 409-410.
[4]. امیری، علی و دیگران، «نقش متغیرهای ژئوپلیتیکی در چالش مرزی ایران و عراق»، فصلنامه علوم و فنون مرزی، ش 10، 1393، ص 113-114.
[5]. پیروزان، کریم، نبرد دلیران و شیران ایران زمین، تهران، انتشارات ایران سبز، 1395، ص 31 و30.
[6]. عابدینی، ابوالفضل، «قراردادهای صلح ایران و عثمانی و کاهش تنشهای مذهبی بین دو کشور در عصر صفوی و افشاری»، فصلنامه تاریخ ایران، ش 5/60، 1388، ص 114.
[7]. امامی خویی، محمدتقی و نیلوفر جفرودی، «روابط سیاسی ایران و عثمانی از 1212 تا 1265 ه.ق»، فصلنامه مسکویه، ش 22، 1391، ص 12 و 22.
[8]. نایبپور، محمد و سیروان خسروزاده، «قرارداد 1975 الجزایر از زمینهها تا پیامدها»، فصلنامه علوم وفنون مرزی، ش 9، 1393، ص 38.
[9]. جهانگرد، نسرین، «نگرشی بر روابط و اختلافهای مرزی ایران و عراق و دخالت دول بیگانه»، فصلنامه تاریخ روابط خارجی، ش 19، 1383، ص 106-108.
[10]. مشفقیفر، ابراهیم، «حاکمیت رژیمهای کودتایی در عراق و تشدید بحرانهای سیاسی- نظامی با ایران (1337-1354)»، فصلنامه تاریخ روابط خارجی، ش 19، 1383، ص 131-132.
[11]. همان، ص 133-134.
[12]. همان، ص 134.
[13]. همان، ص 137.
[14]. میمک؛ از ضربت ذوالفقار تا نصر ۶، isna.ir/xdjmbW.
[15]. خلیلی، محسن و دیگران، «مدلسازی ژنومهای ژئوپلیتیک تأثیرگذار بر سیاست خارجی ایران و عراق»، فصلنامه جامعهشناسی سیاسی جهان اسلام، سال اول، ش 3، 1391، ص 24-25.
[16]. امیری، علی و دیگران، همان، ص 114.
[17]. خلیلی، محسن و دیگران، همان، ص 26 و27.
[18]. میمک؛ از ضربت ذوالفقار تا نصر6 ، همان.
[19]. اختری، سجاد و سارا شبانی، «بررسی تأثیر مخاصمات مسلحانه بر معاهدات مرزی»، فصلنامه علوم و فنون مرزی، دوره 8، ش 2، 1396، ص 192-193.
[20] . علوی، اسماعیل، «چرا صدام به قرارداد الجزایر برگشت؟»، روزنامه ایران، دوشنبه 1 شهریور 1400، ش 7705، ص 9.
[21]. نیرومندفرد، فریبا و علی شهیدی، «هیدروپلیتیک ایران و عراق و بهینه کردن مصرف آبهای مشترک مرزی»، فصلنامه سیاست جهانی، ش 2، 1397، ص 252-254.
[22]. طالبانی: توافقنامه الجزایر با ایران را لغو شده میدانیم، isna.ir/xbZS9.
[23]. سفیر ایران در عراق در گفتوگو با ایسنا: قرارداد 1975 الجزایر جزو اسناد بینالمللی و لایتغیر است، isna.ir/xbZSh.
[24]. محسن حکیم در گفتوگو با ایسنا: قرارداد 1975 الجزایر لایتغیر است، isna.ir/xbZTS.
[25]. جعفری ولدانی، اصغر، «استفاده از منابع آب رودهای مرزی ایران و عراق و حقوق بینالملل»، فصلنامه پژوهش حقوق و سیاست، سال یازدهم، ش 26، بهار و تابستان 1388، ص 88.
[26]. همان، ص 64-65.