سرو زیر آب
زینب احمدی
30 بازدید
فیلم سینمایی سرو زیر آب توسط محمدعلی باشهآهنگر در سال ۱۳۹۶ ساخته شده و موضوع آن شناسایی پیکر شهدای دفاع مقدس است.
کارگردان محمدعلی باشهآهنگر، فیلمنامهنویس محمدعلی باشهآهنگر و حامد باشهآهنگر، آهنگساز بهزاد عبدی، صداگذار امیرحسین قاسمی، صدابردار عباس رستگارپور، جلوههای ویژه ماکان خاکزاد، طراح چهرهپردازی محسن بابایی، طراح صحنه و لباس عباس بلوندی، تدوینگر حمید باشهآهنگر، فیلمبردار علیرضا زریندست، مدیر تولید طاهر امانی، تهیهکننده سیدحامد حسینی و بازیگران بابک حمیدیان، مینا ساداتی، رضا بهبودی، شهرام حقیقتدوست، مهتاب نصیرپور، همایون ارشادی، هومن برقنورد، ستاره اسکندری، فرخ نعمتی، حسین باشهآهنگر، هادی قمیشی، سیاوش چراغیپور، حسن نجاریان، حسین فلاح، امیر دلفانی، دنیا مدنی، مسعود رایگان و ... هستند.
این فیلم ۱۱۰ دقیقهای محصول سازمان سینمایی سوره، بنیاد سینمایی فارابی و مؤسسه تصویر شهر است که ۲۹ آبان ۱۳۹۷ در سینماهای باغ ملت، فرهنگ، فردوسی، ایران، بهمن، کوروش، برج میلاد، آزادی، زندگی، ایران و ... به نمایش عموم درآمد و ۵.۰۱۷.۵۰۵.۰۰۰ ریال فروش کرد.[1] این فیلم در دوره سی و ششم جشنواره فیلم فجر سیمرغ بلورین بهترین طراحی و سیمرغ بلورین بهترین فیلمبرداری را دریافت کرد. همچنین به عنوان بهترین فیلم جشنواره با نگاه ملی انتخاب شد.[2]
جهانبخش کرامت (بابک حمیدیان) با برادرش جهانگیر (رضا بهبودی) در معراج شهدا کار میکند؛ جایی که پیکرهای شهدای جنگ تحمیلی باید شناسایی و به خانوادههایشان تحویل داده شود. جهانبخش در اثر یک سهلانگاری پیکری را به خانوادهای تحویل میدهد و آنها پیکر شهید را به زادگاهش در لرستان میبرند و به خاک میسپارند. مدتی بعد پدر (همایون ارشادی ) و دختری (مینا ساداتی) زرتشتی از یزد به معراج شهدا میآیند و مشخصاتی درباره فرزند شهیدشان میدهند که با مشخصات شهیدی که در لرستان در خاک آرمیده همخوانی دارد. جهانبخش به اشتباهش پی میبرد و مسئولان معراج بابت این اشتباه نابخشودنی او را سرزنش میکنند. جهانبخش همراه گروهی از متولیان برای حل مشکل راهی سفرهای پر دردسری به لرستان و یزد میشوند. در این مسیر بین او و دختر زرتشتی هم علاقهای شکل میگیرد. خاندان لر نبش قبر را مکروه و خلاف باورهای خود میدانند. خانواده زردتشتی هم روی تعیین هویت پیکر در خاک خفته تأکید دارند. در میانه این دعواها و جدالها خبر شهادت برادر جهانبخش به او میرسد. او ابتدا پریشان میشود اما بعد تصمیم میگیرد تاوان اشتباهش را با استفاده از پیکر برادر شهیدش بدهد.[3]
گفته میشود کارگردان در زمان جنگ با حضور در مناطق جنگی، مشاهدات و دریافتهای حسی زیادی دارد و بعد از جنگ تلاش دارد آنچه را لمس کرده به تصویر بکشد.
کارگردان فیلم میگوید این فیلم را به یاد تهیهکننده سینما مرحوم سیدابوالقاسم حسینی ساخته است. البته در فیلمهای باشهآهنگر همیشه بحث پیکر شهدا به عنوان بازماندهای جنگ مطرح بوده است.[4]
گفتهاند کارگردان زیباییشناسی تصویر را میشناسد و حد و اندازه پرداخت به موضوع و روایت را حفظ میکند. البته به دلیل رعایت نکردن نگاه سینمایی و قصهمحور نبودن آثارش و علیرغم ظرفیت بالای مضمون و ساختار فیلمهایش، با فروش خوبی مواجه نبوده است.
برخی کارشناسان میگویند باشهآهنگر در این فیلم دو فرهنگ و قومیت متفاوت لر و زردتشتی را روبروی هم قرار داده است. شخصیت محوری فیلم علیرغم اینکه به نظر میرسد جهانبخش کرامت با بازی بابک حمیدیان باشد، اما سیاوش آبادیان ( شهید زردتشتی) است؛ کسی که شهید شده و وجود ندارد، شخص اول فیلم است و قرار است حول محور پیکر او قصه فیلم تا انتها پیش رفته و فراز و نشیبها شکل پیدا کنند. فیلمساز پیام فیلم را پیوند و یکی شدن فرهنگها و از میان برداشتن قیدوبندهای قومیتی قرار داده است تا در انتهای فیلم بگوید شهید در هر کجای ایران و هر قومیتی شهید است و تعصبهای قومیتی نباید مانع همدلی اقوام شود. فیلمساز میگوید وقتی محور وطن باشد هر کس از هر جای ایرانزمین که برای آن جانش را فدا کند محترم و عزیز است. از نظر فیلمساز هر کس با هر جهانبینی و قومیت برای این آب و خاک هزینه کند در خط مقدم قرار گرفته است.
به نظر منتقدان بازی بازیگران در فیلم راضیکننده و خوب است، همچنین فیلمبرداری و طراحی صحنه و لباس افراد و جلوههای ویژه میدانی فیلم نیز قابل اعتناست.[5]
کلیت فیلم بر پایه انتظار خانوادهها برای رسیدن و دریافت پیکر شهیدشان بنا شده است. قصهای مملو از جزئیات؛ جزئیات تصویری از آدمهایی که به دنبال پیکر عزیزانشان از شمال تا جنوب کشور را درمینوردند و با موقعیتهای عجیب و ناملموس و دیدگاههای متفاوتشان کنار هم قرار گرفتهاند؛ نقطه اشتراک وصلکننده اینها پیکر عزیزانشان است و در درک این حس قوی با هم هممسیر و همدردند.[6]
این فیلم لوکیشنهای مختلف دارد که در تهران، دزفول، روستای سپیددشت لرستان و میبد و روستای مزرعه کلانتر یزد فیلمبرداری شده است. این فیلم جلوههای ویژه میدانی سنگینی نیز دارد و در رده پروژههای سینمایی پرکار قرار میگیرد. پر بازیگری و غلبه فضای اجتماعی نسبت به فیلمهای دیگر این فیلمساز و حضور ادیان مختلف از ویژگیهای دیگر سرو زیر آب است. حضور جنگ در این فیلم به معنای ظاهریاش یعنی انفجار و توپ و تفنگ و کشته و زخمی نیست، اما پروژهای زمانبر و سنگین بوده است. از ویژگیهای فیلم تنوع لوکیشن و موقعیتهاست که باعث پرداختن روایت فیلم به قوم و ادیان مختلف شده است. جنگ ابعاد و زوایای گستردهای دارد؛ از خط مقدم و خمپاره و خون گرفته تا مسأله مادرانی که پس از سالها به دنبال فرزندان گمشده خود چشمانتظارند.
فیلمهای جنگی باشهآهنگر مؤلفههای یکسانی دارند، از جمله انتظار بازماندگان شهدا از عزیزانشان، جستوجو و شناسایی پیکره شهدا، مسأله گمنامی، پلاک و انگشت و بقایای شهدا که در اکثر فیلمهای او تکرار میشوند. مراحل بررسی و شناسایی هویت شهدای گمنام در فیلمهای او، از جمله این فیلم، بارز است. اگر سرو زیر آب را به دو قسمت تقسیم کنیم، قسمت اول به شناسایی هویت پیکرها و قسمت دوم به مسأله مهم فیلم پرداخته است و آن این است که مصلحت مهمتر است یا حقیقت. در نیمه دوم بعد از شناسایی پیکرها و محرز شدن هویت آنها و آمدن خانواده شهدا احساسات پا به عرصه گذاشته و فیلم با سوار شدن بر لحن حسی و عاطفی، مخاطب را برای گفتن پیام خود درگیر و آماده میکند.
در نهایت گفته شده این فیلم نشان میدهد که برای رفتن سراغ فیلم دفاع مقدسی نیاز به سلاح و تجیهزات جنگی و صدای تانک و ... نیست و میتوان با کمی خلاقیت و ایدهپردازی، مخاطب را با ابعاد دیگر جنگ آشنا کرد و پیام و حرفهای نزده جنگ را با او بازگو کرد.[7]
[1] - سالنامه آماری فروش فیلم سال ۱۳۹۷، بهار ۱۳۹۸، ص ۱۳.
[2] - https://www.manzoom.ir/.
[3] - ماهنامه فیلم، ش ۵۵۲، ص ۷۰ و ۷۱.
[4] - همان، ص ۷۳.
[5] - همان، ص ۷۰ و ۷۱ و ۷۳-۷۵.
[6] - همان، ش ۵۲۹، ص ۶۰.
[7] - همان، ش ۵۳۸، ص ۳۴ و ۳۵.