گروهها، نهادها، سازمانها
جنبش غیرمتعهدها
لیلا حیدری باطنی
1582 بازدید
جنبش غیرمتعهدها سازمان بینالمللی است که در سال 1961 (1340ش) به وسیله کشورهای در حال توسعه در یوگسلاوی تشکیل شد. ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی، به عضویت این جنبش درآمد. با شروع جنگ تحمیلی عراق برضد ایران، جنبش بهرغم میانجیگری، نتوانست تصمیم قاطعانهای در قبال تجاوزگر اتخاذ کند و تنها به تأکید بر آتشبس و محکوم کردن اصل جنگ اکتفا کرد.
پیدایی جنبش کشورهای غیرمتعهد را باید در گفتمان عدم تعهد به دو بلوک شرق و غرب در کنفرانس باندونگ، پایتخت اندونزی، در سال 1955 (1334ش) جستوجو کرد. بنیانگذاران این اندیشه، جواهر لعل نهرو، نخستوزیر هند، جمال عبدالناصر، رهبر مصر، چوئن لای، نخستوزیر چین، مارشال تیتو، رئیسجمهور یوگسلاوی، قوام نکروما، رئیسجمهور غنا و احمد سوکارنو، رئیسجمهور اندونزی، بودند. در کنفرانس باندونگ اصول دهگانه جنبش مشخص و به عنوان اهداف اصلی تعیین شد. این کنفرانس به علت اختلافات دو عضو مؤثر، یعنی چین و هند، نتوانست اهداف خود را دنبال کند. در سال 1961 (1340ش) اولین کنفرانس غیرمتعهدها در بلگراد، پایتخت یوگسلاوی، با 25 عضو اصلی و سه عضو ناظر برگزار شد.[1]
با پیروزی انقلاب اسلامی، مانع بزرگ پیوستن به جنبش غیرمتعهدها (وابستگی حکومت پهلوی به بلوک غرب و نظام سرمایهداری) برداشته شد و جمهوری اسلامی ایران به عضویت آن درآمد و سال 1358 در کنفرانس جنبش در هاوانا، پایتخت کوبا، شرکت کرد.[2]
با آغاز جنگ تحمیلی عراق برضد ایران در 31 شهریور 1359، سران کشورهای غیرمتعهد در مذاکراتی با دو کشور، مأموریت یافتند با تشکیل جلسهای در سطح وزیران خارجه، در بلگراد، به مسئله جنگ رسیدگی کنند،[3] اما مخالفت عراق در برابر حضور الجزایر، یافتن راهحل فوری و مورد قبول طرفین جنگ را با مشکل روبهرو کرد. زیرا عراق علاوه بر اینکه به دخالت جنبش در جنگ نظر مثبتی نداشت، حضور الجزایر را در رسیدگی به جنگی که کشور عرب دیگری درگیر آن بود، دخالت میدانست، ولی با حضور سازمان آزادیبخش فلسطین که آن هم یک سازمان عربی بود، مخالفتی نداشت.[4]
با اوجگیری حملات عراق و درخواست ایران از جنبش به منظور بررسی و موضعگیری در قبال جنگ، هیئت حسننیت جنبش غیرمتعهدها در آبان 1359 برای میانجیگری و برقراری آتشبس وارد عمل شد و نمایندگان دولتهای کوبا، یوگسلاوی، الجزایر، زامبیا، هند، پاکستان و سازمان آزادیبخش فلسطین، روانه ایران و عراق شدند.[5] نخستوزیر وقت ایران، محمدعلی رجایی، در یادداشتی به رهبر یوگسلاوی اعلام کرد: «تا وقتی نیروهای عراق خاک ایران را ترک ننماید، هیچ پیشنهاد آتشبسی قابل قبول نخواهد بود». از نظر او عملکرد هیئت برای شناسایی متجاوز روشن نبود و تأکید داشت آمد و رفت آنان بینتیجه بوده و سرنوشت جنگ باید در جبههها مشخص شود.[6] در همین تاریخ (5 آبان 1359) ابوالحسن بنیصدر، رئیسجمهور وقت ایران، در نامهای به رؤسای کشورهای غیرمتعهد، اصرار عراق بر حل مسالمتآمیز اختلافات با ایران و اشغال مناطقی از عراق توسط ایران را کذب محض دانست. رجایی نیز در مصاحبه با تلویزیون یوگسلاوی از موضعگیری کشورهای عضو جنبش در قبال جنگ انتقاد کرد. همچنین در دیدار با نماینده نخستوزیر هند گفت: «برای صلح دو راه وجود دارد. یکی اینکه ما ننگ قبول تجاوز را انتخاب کنیم. راه دیگر اینکه متجاوز به حالت قبل تجاوز برگردد و در مجامع بینالملل محاکمه شود... اکنون ما در راهحل دوم هستیم...». رجایی خواهان محکومیت متجاوز از سوی هند بود.[7]
در آذر 1359 نماینده جمهوری اسلامی در اجلاس جنبش غیرمتعهدها در نیویورک، از سکوت سهماهه جنبش انتقاد کرد و خواستار محکومیت عراق شد، اما سران اجلاس عکسالعملی نشان ندادند.[8]
در اجلاس وزرای خارجه جنبش در بهمن 1359 که در دهلی نو، پایتخت هند، برگزار شد، بهرغم مخالفت دولت هند که مطرح کردن این موضوع را تضعیف جنبش عدم تعهد و جنگ عراق علیه ایران را نزاع خانگی میدانست، نماینده ایران، بهزاد نبوی، از جنبش خواست برخوردی فعال در قبال جنگ داشته باشد و خواستار محکوم کردن تجاوز عراق، خروج قوای متجاوز از ایران و تعلیق عضویت عراق در جنبش شد، ولی سران جنبش موضع قاطعی در قبال متجاوز نگرفتند و فقط به صدور بیانیه و ابراز تأسف بسنده کردند.[9]
بیستم اردیبهشت 1360 هیئت صلح جنبش کشورهای غیرمتعهد (وزیران امور خارجه کوبا، هند، زامبیا، رئیس دایره سیاسی سازمان آزادیبخش فلسطین و نماینده سازمان آزادیبخش فلسطین در سازمان ملل) وارد تهران شدند و پیشنهادهای خود را مبنی بر جداسازی نیروهای طرفین جنگ، ایجاد منطقه غیرنظامی و تضمین و استقرار ناظرین به مقامات ایران ارائه دادند؛ اما به دلیل روشن نبودن نظرات سران هیئت در حل اختلافات و تعیین متجاوز، مذاکرات بینتیجه ماند.[10]
در سومین سفر هیئت حسننیت جنبش غیرمتعهدها به ایران در 15 مرداد 1360، اعضای هیئت در دیدار با محمدعلی رجایی، رئیسجمهور وقت، از ادامه جنگ و تأثیر آن بر کشورهای منطقه و صلح جهانی ابراز نگرانی کردند. به باور آنان، با ادامه جنگ، قدرتهای خارجی برای آمدن و ماندن همیشگی در منطقه بهانه به دست میآوردند. آنان خواستار انعطافپذیری طرفین و رسیدن به تفاهم بودند و با یادآوری منشور جنبش و با اذعان به اینکه قدرت کافی برای شناختن متجاوز ندارند، خواهان خاتمه جنگ به صورت عادلانه و شرافتمندانه بودند. رئیسجمهور نیز بر اساس رویکرد سیاسی نظام جمهوری اسلامی، با پافشاری بر مواضع خود، خواستار تعیین متجاوز و بیرون راندن آن بود و سفرهای هیئت حسننیت را مادامی که دولت عراق پایبند به اصل اول منشور جنبش غیرمتعهدها مبنی بر اینکه «هیچ کشوری نباید با توسل به زور خاک کشور دیگری را متصرف گردد» نباشد، بیاثر دانست.[11]
میزبانی بغداد در اجلاس هفتم سران جنبش در سال 1361 (1982م) از مهمترین مسائل سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران بود. ازاینرو، دیپلماسی ویژهای برای ممانعت از آن آغاز کرد. وزارت امور خارجه تهدید کرد در صورت برگزاری اجلاس به میزبانی عراق که ناقض اصول جنبش است، در آن حضور نخواهد یافت و ریاست دورهای جنبش غیرمتعهد را به رسمیت نخواهد شناخت. آیتالله سید علی خامنهای، رئیسجمهوری وقت، در مرداد 1361 با ارسال نامهای به فیدل کاسترو، رهبر کوبا و رئیس جنبش عدم تعهد، خواهان لغو میزبانی عراق شد.[12]
از سوی دیگر عراق نیز برای رسیدن به میزبانی اقداماتی انجام داد، از قبیل احداث ساختمانی برای برگزاری اجلاس، تهیه پیشنویس بیانیه پایانی اجلاس به سه زبان و اهتزاز پرچم کشورهای عضو جنبش در بغداد. متعاقب آن ایران با حمله هوایی، بغداد را در وضعیت جدیدی قرار داد. خلبانان ایران از جمله خلبان عباس دوران با بمباران پالایشگاههای عراق، شکست دیوار صوتی بغداد و هدف قرار دادن ساختمان محل برگزاری اجلاس، علاوه بر ناامن کردن بغداد، ناکام گذاشتن صدام حسین برای کسب ریاست سهساله جنبش و تغییر مکان هفتمین کنفرانس از بغداد به دهلی نو را نیز رقم زدند.[13]
دوم اسفند 1362 آیتالله خامنهای در نامهای خطاب به ایندیرا گاندی، رئیسجمهور وقت هند و رئیس جنبش غیرمتعهدها، از عملکرد جنبش انتقاد کردند. ایشان تجدیدنظر در مواضع جنبش در مسائلی مانند حملههای موشکی و استفاده از سلاحهای شیمیایی توسط عراق و بسنده نکردن به برقراری آتشبس و ایجاد همبستگی بیشتر بین اعضای جنبش را خواستار شدند.[14]
یازدهم شهریور 1365 آیتالله خامنهای به نمایندگی از جمهوری اسلامی ایران در هشتمین اجلاس سران جنبش غیرمتعهدها در هراره، پایتخت زیمباوه، حضور یافتند. ایشان ضمن انتقاد از مواضع جنبش، مسئولیت مجامع و سازمانهای بینالمللی را گوشزد و سیاستهای صلحجویانه جمهوری اسلامی را تشریح کردند.[15] در این اجلاس از ایران و عراق خواسته شد به جنگ پایان دهند. جنبش عدم تعهد برای اولین بار با توافق جمعی، تأسف عمیق خود را از آغاز جنگ و ادامه آن اعلام و عراق را برای شروع جنگ سرزنش کرد و خواستار اتمام سریع آن شد.[16]
آیتالله خامنهای، رئیس جمهوری وقت، در 31 فروردین 1366 در نامهای خطاب به رئیس جنبش غیرمتعهدها (نخستوزیر زیمباوه) تکرار نقض معاهدات بینالمللی توسط عراق را متذکر شدند و از او خواستند برای جلوگیری از تداوم جنایات جنگی و استفاده از سلاحهای شیمیایی، تلاش بیشتری کند. نوزدهم اسفند همان سال نامه مشابهای به نخستوزیر زیمباوه ارسال کردند.[17]
در فروردین 1367 سعدون حمادی، رئیس مجلس عراق، جنبش عدم تعهد را به خاطر ناتوانی در پیشبرد صلح جهانی سرزنش کرد و آن را نهادی بیخاصیت خواند. وی از دولت هند خواست تا با نفوذ خود در جنبش عدم تعهد به جنگ پایان دهد.[18]
جمهوری اسلامی ایران پس از پذیرش قطعنامه 598 شورای امنیت در تیر 1367، در اجلاس وزرای خارجه کشورهای غیرمتعهد که در نیکوزیا، پایتخت قبرس، برگزار شد، شرکت کرد. موضوع جنگ تحمیلی یکی از مباحث مطرحشده در کمیته سیاسی اجلاس بود. وزرای اجلاس از آغاز مذاکرات بین دو کشور، ابراز رضایت کردند.[19]
جنبش غیرمتعهدها در دوران جنگ تحمیلی عراق برضد ایران، صرفنظر از اعزام هیئتهای متعدد و اقداماتی از این قبیل، برخوردی بنیادی و اساسی انجام نداد.[20] مهمترین فعالیتهای اعضای جنبش بهرغم تلاش گسترده جمهوری اسلامی برای شناساندن متجاوز، برگزاری نشستهای گوناگون، میانجیگری و محکوم کردن اصل جنگ و امیدواری به پایان، در حد صدور بیانیه بود.[21]
کنفرانس جنبش کشورهای غیرمتعهد از بدو تأسیس تا به امروز هر سه سال یک بار برگزار شده است. در سال 1387 ایران محل برگزاری پانزدهمین اجلاس وزرای خارجه کشورهای عضو بود. این اجلاس پذیرش میزبانی جمهوری اسلامی برای شانزدهمین اجلاس سران جنبش عدم تعهد در شهریور 1391 (2012م) را تسهیل کرد.[22]
[1]. جنبش عدم تعهد، دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی، تهران: اداره نشر وزارت امور خارجه، 1394، ص7؛ ایران و جنبش عدم تعهد به روایت اسناد، زیر نظر محمد شیخان، مرکز پژوهش سنجش و اسناد ریاست جمهوری، تهران: جمهور ایران، 1391، ص ح و ذ.
[2]. یکتا، حسین، روزشمار جنگ ایران و عراق، کتاب دوم: بحران در خوزستان، تهران: مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، 1377، ص158.
[3]. جنبش عدم تعهد، ص29.
[4]. همان، ص286.
[5]. ولایتی، علیاکبر، تاریخ سیاسی جنگ تحمیلی عراق علیه جمهوری اسلامی ایران، تهران: فرهنگ اسلامی، 1376، ص90 و 91.
[6]. ایزدی، یدالله، روزشمار جنگ ایران و عراق، کتاب پانزدهم: شکستن محاصره آبادان، تهران: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، ص461؛ ولایتی، علیاکبر، تاریخ سیاسی جنگ تحمیلی عراق علیه جمهوری اسلامی ایران، ص91؛ جنبش عدم تعهد، ص287.
[7]. روزشمار جنگ ایران و عراق، کتاب پنجم: هویزه آخرین گامهای اشغالگر، تهران: مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، 1373، ص27 و 28 و 97.
[8]. ولایتی، علیاکبر، تاریخ سیاسی جنگ تحمیلی عراق علیه جمهوری اسلامی ایران، ص91.
[9]. همان، ص94؛ ایران و جنبش عدم تعهد به روایت اسناد، ص333 و 334.
[10]. رفسنجانی، یاسر، عبور از بحران، تهران: معارف انقلاب، 1378، ص106؛ ایران و جنبش عدم تعهد به روایت اسناد، ص173.
[11]. ایران و جنبش عدم تعهد به روایت اسناد، ص180-176.
[12]. جنبش عدم تعهد، ص290-289.
[13]. همان، ص288.
[14]. ایران و جنبش عدم تعهد به روایت اسناد، ص279 و 280.
[15]. از هراره تا تهران، تهران: مؤسسه فرهنگی هنری ایمان جهادی، 1393، ص158-141.
[16]. جنبش عدم تعهد، ص149.
[17]. ایران و جنبش عدم تعهد به روایت اسناد، ص315-313.
[18]. ایزدی، یدالله، روزشمار جنگ ایران و عراق، کتاب پنجاهوچهارم: عملیات والفجر 10، تهران: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، 1392، ص501.
[19]. ایران و جنبش عدم تعهد به روایت اسناد، ص336.
[20]. ولایتی، علیاکبر، تاریخ سیاسی جنگ تحمیلی عراق علیه جمهوری اسلامی ایران، ص94 و 95.
[21]. از هراره تا تهران، ص145.
[22]. جنبش عدم تعهد، ص294-236.