آثار
بلمی به سوی ساحل
فاطمه کثیری
3 دورہ
بلمی به سوی ساحل ساخته رسول ملاقلیپور در سال 1364 است و ماجرای سقوط خرمشهر و اشغال آن توسط ارتش بعث را به تصویر کشیده است.
کارگردان و نویسنده رسول ملاقلیپور، صدابردار فریدون خوشابفرد و حسین حسنی فشمی، فیلمبردار رضا رضی، موسیقی محسن نفر، تدوینگر حمید منزه، تهیهکننده محسن آقاعلیاکبری و بازیگران خسرو ضیایی، عطاءالله سلمانیان، بهزاد بهزادپور، جعفر دهقان، فرید کشنفلاح، اکبر منصورفلاح، احمد سیدزاده، عباس زارع، صابر جهش، منوچهر فرزانه، رضا قبلهای، حسین نامی، حمید شریفی، طاهر سعیدی و ... هستند.
این فیلم 92 دقیقهای که اولین فیلم بلند سینمایی دفاع مقدس با موضوع خرمشهر است، محصول حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی است و در بهمن سال 1364[1] برای اولین بار در چهارمین جشنواره فیلم فجر در سینما آزادی به نمایش درآمد[2] و 513.530 نفر تماشاگر داشت و 47.547.950 ریال فروش کرد.[3]
هنگام اشغال خرمشهر به دست ارتش بعث در مهر 1359، علی موحد دانش با چند نفر از دوستانش، از مناطق غربی ایران برای کمک راهی جنوب شدند. آنها برای شناسایی و اطلاع از وضعیت مناطق اشغالشده، سه روز در خرمشهر ماندند؛ فیلم بلمی به سوی ساحل بر اساس ماجرای این سه روز ساخته شده است.[4]
داستان فیلم درباره زمانی است که خرمشهر در آستانه سقوط کامل قرار دارد. یک گردان از نیروهای کمکی به فرماندهی مرتضی، عازم آبادان میشوند تا با بالگرد به خرمشهر بروند، اما نماینده ابوالحسن بنیصدر (رئیسجمهور) با انتقال آنها مخالفت میکند و مرتضی ناگزیر همراه نیروهایش با لنج به خرمشهر میرود. آنها با مشکلات فراوان به خرمشهر میرسند، اما شهر یک روز قبل از رسیدن آنها سقوط کرده است. مرتضی و نیروهایش با پوشیدن لباسهای عراقیها، دو سه روز در شهر میمانند و اطلاعات جمع میکنند، اما هنگام بازگشت هویت آنان فاش میشود و هدف گلولههای بعثیها قرار میگیرند. دو نفر از نیروهای مرتضی شهید میشوند و مرتضی با اطلاعات کاملی از امکانات عراقیها، همرزمان شهیدش را به ساحل خودی میرساند. در واقع این شناسایی مقدمات حمله رزمندگان ایران برای آزادسازی خرمشهر را فراهم کرده است.[5]
بلمی به سوی ساحل فیلم دوم رسول ملاقلیپور در مقام فیلمنامهنویس و کارگردان است و در شرایطی ساخته شده که جنگ هنوز به پایان نرسیده است. گفته میشود او در این فیلم سعی دارد تصویری از سقوط خرمشهر و دلایل آن و چگونگی تهیه مقدمات آزادسازی آن ارائه دهد.[6] ساخت فیلم در روزهای جنگ و حضور عوامل فیلم در شهرهای جنگی چون آبادان، دزفول و خرمشهر، مشکلات زیادی برای پدیدآوران این اثر به همراه داشت.[7]
فیلمنامه بلمی به سوی ساحل، با محوریت تلاش یک گردان از نیروهای سپاه برای یاری رساندن به مدافعان محاصره شده خرمشهر، با یک فلاشبک (گذشتهنمایی) آغاز میشود؛ بازگشت به گذشتهای که در لحظه آماده شدن نیروهای خودی برای حمله نهایی و آزادسازی خرمشهر آغاز میشود، اما فیلم، دوباره به این فلاشبک برنمیگردد و پس از پایان مأموریت شناسایی مقر عراقیها در خرمشهر به پایان میرسد. به گفته کارشناسان، فیلمنامهنویس وقایع پس از بازگشت بلم به سوی نیروهای خودی را حذف میکند و بازسازی بقیه ماجرا را به عهده تماشاگر میگذارد. این در حالی است که بازگشت فیلمنامهنویس به فلاشبک اولیه، میتوانست ساختار دراماتیک اثر را تقویت کند.
از نظر منتقدان پس از سکانس بازگشت به گذشته، مونتاژ موازی سقوط خرمشهر و تلاش مرتضی فرمانده گردان برای رساندن نیروهایش به خرمشهر و کارشکنیهای نماینده بنیصدر قصه را پیش میبرد و کارگردان از امکان دراماتیک به وجودآمده ـ برخورد بین نیروهای سپاه و ارتشیهای تحت فرماندهی بنیصدر ـ کمتر بهره میگیرد و در حد اشاره از کنار آن میگذرد.
در فصل پایانی اثر، شهادت دو نفر از نیروهای شناسایی و تنها ماندن یک نفر که اطلاعات را میرساند، بار احساسی فیلم را تقویت میکند.
گفته شده این فیلم دوران فترت خرمشهر را به تصویر میکشد. فیلم با آزادی شهر تمام نمیشود و لحظههای شناسایی، از لحظههای ویرانی و اشغال تأثیرگذارتر است؛ لحظاتی که غرور مذهبی و ملی برانگیخته میشود.
بلمی به سوی ساحل بعد از آزادی خرمشهر و در همان چند کیلومتری خط مقدم ساخته شده و تیم فیلمسازی زیر حملات دشمن کار کردهاند. گفته میشود ابتدا مکان فیلمبرداری در آبادان برنامهریزی شده بود، اما کارگردان با همکاری راننده اتوبوس حامل عوامل فیلم، قرص خوابآور در چای عوامل فیلم حل میکند و پس از خوابیدن آنها، مسیر اتوبوس و مکان فیلمبرداری را به خرمشهر تغییر میدهد.
برخی منتقدان معتقدند این فیلم به درستی مقاومت مردمی خرمشهر به فرماندهی جهانآرا را با توجه به امکانات نهچندان گسترده و تجهیزات نهچندان پیشرفته آن زمان، نمایش میدهد. کارگردان مبارزه تن به تن، خالی شدن شهر از مردم و نیروهای مقاومت، هجوم دشمن به شهر، ویرانی سمبلیک خانهها و وسایل مردم، همه را با نشانههای درستی به تصویر کشیده است.
گفته شده در بلمی به سوی ساحل، هم جنبه حادثهای فیلمهای جنگی مد نظر بوده و هم در شخصیتپردازی، رویکرد روانشناختی از آدمهای جنگ فهم میشود. برای مثال در شخصیتپردازی، بازیگر مشخصی نقش جهانآرا را بازی نمیکند، اما با وجود به تصویر نکشیدن این فرمانده، شخصیتپردازی درستی از محمد جهانآرا در فیلمنامه پیشبینی شده است. در نیمه اول فیلم سنتشکنی میشود و قهرمان خاصی که تماشاچی در همذاتپنداری با آن وقایع را دنبال کند، دیده نمیشود.
در آخرین نمای فیلم، دوربین آرام از بلمی که به سوی ساحل میرود فاصله میگیرد؛ نمایی درخور تأمل که توانایی کارگردان را در استفاده درست از تصویر در سینما اثبات میکند.
در شرایط سینمای سال 1364، این فیلم به لحاظ فیلمنامه و کارگردانی موفق ارزیابی شده است.[8]
[1]. سلیمانی، محمد، پایداری در قاب - 20 سال سینمای دفاع مقدس، ج 2، تهران، فرهنگ کاوش، 1381، ص 33- 34.
[2]. روزنامه اطلاعات، 13 بهمن 1364، ش 17805، ص 3 و 14.
[3]. سالنامه آماری فروش فیلم و سینمای ایران سال 1364، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، 1395، مرکز تحقیقات و مطالعات سینمایی، ص 7.
[4]. صمدی، محمدعلی، ستارگان آسمان گمنامی، تهران، فرهنگسرای اندیشه، 1378، ص 137.
[5]. سلیمانی، محمد، همان، ص 34.
[6]. همان، ص 34 و 35.
[7]. مطهری، سیدمیثم، «نگاه آسیبشناسانه به سینمای جنگ؛ پای صحبت رسول ملاقلیپور، نگاهی به فیلم بلمی به سوی ساحل»، شبکه هنر، دوره جدید، ش 5، نیمه اول خرداد 1391، ص 67.
[8]. سلیمانی، محمد، همان، ص 38-35.
