آثار
تکتیرانداز
مریم سلطانینسب
52 دورہ
فیلم سینمایی تکتیرانداز ساخته علی غفاری در سال سال ۱۳۹۹ است که داستان زندگی شهید عبدالرسول زرین، تکتیرانداز معروف دفاع مقدس را به تصویر کشیده است.
کارگردان علی غفاری، تهیهکننده ابراهیم اصغری، نویسنده رضا خمسه و بهنام علیزاده، مدیر فیلمبرداری سعید براتی، صدابردار شهرام متولیباشی، تدوین حسن ایوبی، مدیر طراحی صحنه و لباس عباس بلوندی، طراح گریم محسن ملکی، موسیقی احسان بیرقدار، عکاس آرش شاهمحمدی و بازیگران کامبیز دیرباز، علیرضا کمالی، امیررضا دلاوری، عبدالرضا نصاری، حسین شریفی، اسماعیل خلج، انوش معظمی، عبدالحلیم تقلبی، مالک محمدآبادی، یاسین مسعودی، رضا علیمرادی و ... هستند.
این فیلم ۹۵ دقیقهای محصول بنیاد فرهنگی روایت فتح است که بدون اکران در سینما، در ایام تعطیلات نوروز، در چند نوبت از تلویزیون پخش شد. این فیلم در سىونهمین دوره جشنواره فیلم فجر سیمرغ بلورین بهترین فیلم از نگاه ملى و بهترین جلوههاى ویژه میدانى را دریافت کرد.
داستان فیلم در سال 1362 میگذرد. شخصیت اصلی، عبدالرسول زرین، از شهیدان دوران جنگ تحمیلی و بهترین تکتیرانداز آن سالهاست.[1] این شهید به روایتهای متواتر، 700 تا 3000 شلیک موفق داشته است؛ البته او بیش از این که به شلیکهای موفقش افتخار کرده باشد، به انسانهایی که به آنها شلیک نکرده است، میبالد؛ مردی ساده و گمنام که با شروع جنگِ تحمیلی سلاحِ به دست میگیرد و بزرگترین کابوس فرماندهان بعثی میشود. گفته میشود صدام شخصاً برای سرش جایزه تعیین میکند و تمام دشمن به دنبال اوست. سرهنگ راشد خمیس عراقی داوطلب مىشود تا او را از پای درآورد؛ در این نبرد تن به تن عبدالرسول زرین به شهادت میرسد.[2]
کارشناسان میگویند کارگردان فیلم رویکردى در پیش گرفته که هم با روایت زندگى یکى از قهرمانان جنگ تحمیلى سازگار است و هم مىتواند مخاطب را تا پایان با خود همراه نگه دارد. این فیلم، قهرمان و ضد قهرمان مىسازد و براى انجام این کار وقت تلف نمىکند. هم شهید رسول زرین و هم فرمانده و تکتیرانداز عراقى در فیلم شخصیت پیدا مىکنند و تقابل و کشمکشى را مىسازند که تا پایان داستان کار مىکند. انگیزه ها و اهداف هر دو طرف ماجرا نیز براى مخاطب ترسیم مىشود و این باعث باورپذیرى بیش از پیش این مبارزه مىشود.
به گفته منتقدان یکی از ویژگىهای مثبت فیلم که مکمل پرورش قهرمان است، عنصر امید است که امروز به سختى مىتوان در سینماى ایران اثرى از آن یافت. اگرچه شخصیت عبدالرسول زرین در فیلم به شهادت مىرسد، اما پایان فیلم ناامیدکننده نیست. شهید زرین در طول فیلم و به خصوص سکانس شهادت، در نبرد تن به تن مغلوب دشمن نمىشود و ماهرترین تکتیراندازها نیز از پس او برنمىآیند. نحوه شهادت او که مبتنى بر واقعیت نیز است، حس غرور و شکستناپذیرى را در مخاطب زنده نگه مىدارد. فیلمساز نماهاى اندازه و درستى از لحظه شهادت به مخاطب مىدهد.
برخی منتقدین میگویند با وجود نقاط قوت بسیار، این فیلم ضعفهایی نیز دارد که یکى به اجرا باز مىگردد و دیگرى به فیلمنامه. به طور مثال در صحنه تقابل و دوئل تکتیرانداز ایرانى و عراقى در میانه میدان، هر دو نفر بارها در تیررس هم قرار گرفته و سر یکدیگر را نشانه مى روند، اما شلیک نمى کنند، چرا؟! درنگ زیاد و نماى نقطه نظرى که فیلمساز به مخاطب مىدهد، این پرسش را بارها براى او به وجود مىآورد که چرا نمىزنند و دست آخر نیز این رسول زرین است که تیر مىخورد. شاید اگر اسـتتار دو شخصیت یا نماى دوربین به گونهاى بود که سوژهها در تیررس واضح یکدیگر قرار نمىگرفتند، اجراى درستترى شاهد بودیم. در سکانس شهادت رسول نیز این پرسش به وجود مىآید کــه چرا نیروهاى خودى یک نفر را تک و تنها به دل دشمن فرستادهاند؟ آن هم شخصیتى که حفظ جانش بسیار ارزش دارد و این یک نفر چطور قرار است جان چندین اسیر را نجات دهد. نکته دیگر استفاده از بازیگرانى است که در یکى دو سال اخیر در نقشهایى مشابه ظاهر شدهاند و استفاده مجدد از آنان با همان طراحى چهره و بازىها، فیلمهاى گذشته را به یاد مىآورد و این نکته مثبتى براى اثر به حساب نمىآید. این فیلم مىتوانست میزبان چهرههاى جدیدترى باشد.[3]
گفته شده این فیلم از همان نوع ساختار روایتی و سینمایی "تک تیرانداز آمریکایی" بهره گرفته است؛ تقابل دوئلوار قهرمان و ضد قهرمان که از سینمای وسترن میآید. البته ایجاد لحظات دراماتیک در فیلمهایی که بر اساس روایات واقعی ساخته میشوند، قابل درک بوده و مسبوق به سابقه است، اما این تمهید روایتی، بیشتر در وقایعی مورد استفاده قرار گرفته که سندی از چگونگی برخی رویدادها و پیوند آنها در دست نبوده یا آن واقعه قابلیت دراماتیک چندانی ندارد. در حالی که حضور شهید خرازی در صحنه یاد شده، میتوانست به لحاظ روایتی نیز نقطه جذابی به شمار آید، اما فیلمساز نه تنها از کنار این صحنه و سایر صحنههای مربوط به شهید خرازی با تسامح گذشته، بلکه حتی به لحاظ ظاهری هم شخصیت شهید خرازی را در فیلم به خود آن شهید نزدیک نکرده است.
برخی میگویند فضای این فیلم به خوبی سنگرها و جبهههای جنگ تحمیلی را تداعی میکند، اما شخصیتپردازی رسول تنها در دو سه جمله وی به علاوه یکی دو تصویر مانند عدم شلیک به عراقی در حال نماز خواندن یا ریز کردن نان خشک خوراکش برای مورچهها یا نماز خواندن در سنگر عملیات، خلاصه شده است.
از نظر کارشناسان در کل فیلم تکتیرانداز اثر قابل قبولی در سینمای امروز ایران است که توانسته با استفاده از زبان سینما و ریتم خوب، استفاده از تمهید تداخل فلاشفوروارد و فلاشبک در صحنههای عملیات و ایجاد تعلیق روایتی به علاوه بازیهای روان، فیلم سینمایی با محتوا و ارزشمندی ارائه دهد.[4]
[1]. ماهنامه سینمایی فیلم، ش 576، سال سی و هشتم، آبان 1399، ص15.
[2] . سایت فیلمنگار، https://www.filmnegar.ir/article/ArticleID/3495.
[3] . ماهنامه جوان سرباز، ش 286، سال چهل و دوم، فروردین و اردیبهشت 1400، ص 28 و 29.
[4] . مستغاثی، سعید، «نقد و بررسی فیلم تکتیرانداز»، https://virgool.io/.
