آثار
پرنده آهنین
زینب احمدی
25 دورہ
فیلم سینمایی پرنده آهنین در سال ۱۳۷۰ توسط علی شاهحاتمی ساخته شده و موضوع آن غیبت طولانیمدت یک خلبان بالگرد در جبهه و سپس بازگشت او به آغوش خانواده است.
کارگردان علی شاهحاتمی، دستیار کارگردان سیدابراهیم اصغرزاده، فیلمنامهنویس سیروس تسلیمی، مدیر فیلمبراری جمشید الوندی، منشی صحنه سیدابراهیم اصغرزاده، صدابردار محسن روشن، تدوینگر مهرزاد مینویی، موسیقی متن شریف لطفی، مشاور نظامی سرگرد خلبان نریمان شاداب، سرپرست گویندگان ایرج رضایی، خواننده سیامک علیقلی، عکاسها سعید گرجی و شاهرخ سخایی، مدیر تولید خسرو تسلیمی، تهیهکننده سیروس تسلیمی، طراح صحنه و لباس غفار رضایی و بازیگران گوماتا ریاحی، رویا نونهالی، جمشید گرگین، فتحعلی اویسی، هما مشکین، هدایتالله نوید، پریسا ایمانی، حمیدرضا هاشمیان، ناصر فروغ، محمد علیقلی، صدیقه کیانفر، فتانه آصف نخعی، محمدرضا گودرزی و ... هستند.
این فیلم ۹۹ دقیقهای محصول سازمان سینمایی سوره است که ۲۰ خرداد ۱۳۷۱ در سینماهای تهران، فلسطین، جام جم، سروش، جمهوری، بهمن و... به نمایش عموم درآمد و ۲.۵۰۲.۳۱۰ ریال فروش کرد.[1]
شایع میشود ناصر (گوماتا ریاحی)، خلبان بالگرد، در یک عملیات جنگی شهید شده است. بهروز (جمشید گرگین) دوست ناصر که در موقع زخمی شدن ناصر گریخته، درصدد است نظر فرشته (رویا نونهالی) همسر ناصر را برای ازدواج جلب کند، اما منصور (حمیدرضا هاشمیان) فرزند دوازده ساله ناصر با ازدواج مادرش و بهروز مخالف است. منصور معتقد است پدرش زنده است و روزی بازخواهد گشت و از بهروز انتقام خواهد گرفت. هنگامی که ازدواج فرشته و بهروز در حال تدارک است، ناصر که جانباز شده بازمیگردد و در کنار همسر و فرزندانش زندگی جدیدی آغاز میکند. او مقامهای نیروی هوایی ارتش را متقاعد میکند که در یک مانور شهری هدایت بالگرد را بر عهده بگیرد. ناصر موفق میشود به کمک بهروز و دوست دیگرش، بالگردی را که نقص فنی دارد هدایت کند.[2]
کارگردان فیلم درباره ساخت آن میگوید: «سیروس تسلیمی فیلمنامه پرنده آهنین را پیشنهاد کرد. سوژه بکری بود ... فیلمنامه را ندیده و نخوانده پسندیدم و قرارداد بسته شد ...کار سنگینی بود، درست به سنگینی اسمش ... اولش شک داشتم. استخاره کردم خوب آمد. با تمام سختیها پرنده آهنین به پایان رسید- کاری با فضای کاملاً عاطفی که از ساختش خشنودم ... در پایان آرزو میکردم ای کاش نام فیلم به جای پرنده آهنین «پیروزی اراده» بود».[3]
درباره این فیلم نظرات موافق و مخالفی وجود دارد. عدهای این فیلم را ضعیف میدانند و عدهای از آن تمجید کردهاند. برخی موفقیت این فیلم را مدیون تجربه قبلی کارگردان یعنی فیلم «تعقیب سایهها» میدانند و هدف سیروس تسلیمی را از ساخت آن یک ملودرام داغ و پرفروش عنوان میکنند که ظاهراً چندان نیز موفق نشده است. به نظر این عده این فیلم ضدجنگ است و تعابیر سوء بسیاری از آن به ذهن مخاطب سرازیر میشود. به عنوان نمونه وقتی ناصر بعد از هشت سال اسارت به ایران برمیگردد، نه تنها هیچ کس از او استقبال نمیکند بلکه مورد توهین و تحقیر مردم قرار میگیرد، در مقابل توسط نیروهای مسلح و پایگاه نظامی مورد توجه و استقبال واقع میشود. گویا کارگردان میخواهد بگوید رزمندگان فقط برای دولت ارزش و جایگاه دارند و نه خانه و مردم. گفته شده شخصیتهای فیلم ربط چندانی به جنگ ندارند و کارگردان موضوع فیلم را دستمایه ساخت یک ملودرام سطحی کرده است. تم موسیقی متن فیلم نیز با موسیقی فیلم «عطر گل یاس» مشترک است و تداعی دفاع مقدس نمیکند، در حالی که موسیقی فیلم باید با موضوع آن هماهنگ باشد.[4]
تعدادی از کارشناسان میگویند موضوع فیلم مهم و درخور توجه است، اما کارگردان نتوانسته آن را خلاقانه و درست پرداخت کند. ناتوانی و ضعف فیلمنامهنویس و کارگردان باعث شده تا بازنمایی این فیلم جنگی با اشکالاتی مواجه شود. قهرمان داستان ( ناصر) به عنوان فردی کلهشق و ماجراجو معرفی شده است و چندان برای مخاطب قابل احترام نیست. بستر خلق حماسه نیز در فیلم در سطح مانده و نتوانسته به عمق آن دست یابد.[5]
تحلیلگران فیلم میگویند پرنده آهنین حاصل شتابزدگی نویسنده آن است و نه کارگردان، چرا که ساخته قبلی شاهحاتمی حرفهای و پختهتر از این فیلم بود. چطور ممکن است کارگردانی به طور ناگهانی اینقدر پسترفت کند. پرنده آهنین به نسبت سینمایی بودنش چندان صحنههای زیبا یا زوایای دوربین و دکوپاژ درست ندارد. به عنوان نمونه در صحنه رانندگی رویا نونهالی که بالگرد در تعقیب اوست و او هراسان است، به دلیل زاویه بد دوربین ترس وی به درستی به مخاطب القا نمیشود. ارتباط شخصیتها با هم نیز به درستی صورت نگرفته است. رابطه پسر ناصر با هم محلهایهایش، مخاطب را یاد فیلمهای هندی یا نمونههای پیش از انقلاب آن میاندازد. فیلم به جای پیروی از الگوهای نخنما و تکراری که ربطهای با موضوعِ فیلم ندارند، میتوانست از نمونههای مربوط به جنگ تحمیلی خودمان الهام بگیرد تا فضای جنگ آن را به مخاطب بهتر القا کند. ظاهراً قرار بود این فیلم ملودرامی باشد که با درگیر کردن احساسات مخاطب، به همراه قصهای پرکشش، لحظاتی سرگرمکننده برای مخاطب خود به ارمغان آورد، اما سطحی و تصنعی درآمده و موفق نبوده است.[6]
[1] - سالنامه آماری فروش فیلم وسینمای ایران سال ۱۳۷۰، پاییز ۱۳۹۵، ص۷.
[2] - بهارلو، عباس، فیلمشناخت ایران- فیلمشناسی سینمای ایران (1372-1358)، تهران، قطره، ۱۳۸۳، ص ۲۵۳.
[3] - ماهنامه فیلم، ش ۱۱۹، سال دهم، ۱۲ بهمن ۱۳۷۰، ص ۴۱.
[4] - روزنامه کیهان، ش ۱۴۵۱۴، ۱۳ تیر ۱۳۷۱، ص ۷.
[5] - ماهنامه سروش، سال چهاردهم، شماره ۶۱۰ ، ص ۴۰.
[6] - فراستی، مسعود، فرهنگ فیلمهای جنگ و دفاع ایران 1391-1359، تهران، ساقی، ۱۳۹۲، ص ۸۳ و ۸۴.