آثار

خلبان

مریم سلطانی‌نسب
31 دورہ

فیلم سینمایی خلبان ساخته جمال شورجه در سال است ۱۳۷۶ و درباره یک خلبان موفق نیروی هوایی است.

کارگردان جمال شورجه، نویسنده سیدعلیرضا سجادپور، موسیقی محمدرضا علیقلی، فیلمبردار رضا بانکی، تدوین‌ روح‌الله امامی، دستیار اول کارگردان اکبر منصورفلاح، مدیر تولید و مجری طرح مجتبی فرآورده، طراح صحنه و لباس مجید میرفخرایی، سرپرست گویندگان جلال مقامی، جلوه‌های ویژه میدانی جواد شریفی ‌راد و بازیگران علی دهکردی، جعفر دهقان، نگین صدق گویا، اصغر محبی، هوشنگ توکلی و ... هستند.

این فیلم ۹۰ دقیقه‌ای محصول سازمان عقیدتی سیاسی ارتش و مؤسسه زیتون است که در سال 1376به نمایش عموم درآمد.

سرتیپ عباس دوران، خلبان موفق نیروی هوایی که دشمن چندبار در ترور او ناکام مانده، سرپرستی عملیات دشواری بر فراز خاک بغداد را به عهده می‌گیرد و همراه با یک اسکادران شامل 10 هواپیمای جنگنده به بغداد هجوم می‌برد تا علاوه بر گذشتن از دیوار مستحکم پدافند بغداد، با پرواز در ارتفاع پایین دیوار صوتی را بشکند. هدف از این عملیات ناامن نشان دادن بغداد است که به عنوان میزبان کنفرانس سران کشورهای غیر متعهد انتخاب شده ‌است. داوید، مسئول خارجی ستاد خبری بغداد، با هجوم هواپیماهای ایران می‌گریزد و بلومی، خبرنگار مشهور مستقل خارجی که به بغداد دعوت شده، با گروهش تنها می‌ماند. بلومی که برای امن نشان دادن بغداد تبلیغات زیادی به راه انداخته، با دیدن هواپیماهای ایران نظرش عوض می‌شود و گروه همراهش را وادار به عکاسی و فیلمبرداری برای تهیه گزارشی تازه از وضعیت بغداد می‌کند. در حالی که عراقی‌ها سعی دارند حضور هواپیماهای ایران را یک مانور داخلی جلوه دهند، هواپیمای سرهنگ عباس دوران که با دو درجه ارتقا از سروانی به سرهنگی رسیده، دچار نقص فنی می‌شود و به اصرار او، هواپیمای همراهش محمود اسکندری بازمی‌گردد تا پیروزی در عملیات را به اطلاع نیروهای خودی برساند. سرهنگ عباس دوران با هواپیمای در حال انفجار خود در ارتفاع پایین بر فراز بغداد پرواز می‌کند و به هتل محل اقامت خبرنگاران برخورد می‌کند. فرودآمدن هواپیمای جنگی او در حالی ‌که پس از گذر از ماجراها و اتفاقات بسیار، آتش گرفته است، از تصاویر به ‌یادماندنی این فیلم است.

فیلم بدون استفاده از آنونس، تیزر، پوستر و دیگر ابزارهای تبلیغاتی روی پرده رفت. ظاهراً دست‌اندرکاران فیلم خرج استفاده از تبلیغات را از دخلش بیشتر دانسته‌اند و بنا داشتند فیلم تا هرجا که بتواند و ظرفیت داشته باشد، بفروشد.[1]

کارشناسان گفته‌اند در فصل پایانی فیلم به سختی بتوان دلیل قانع‌کننده و معقولی برای توجیه عملکرد خلبان مشهور و موفق فیلم و حمله او به هتل محل استقرار خبرنگارها یافت یا تراشید. در حالی که بر خلاف خبرنگار خارجی فیلم که به عنوان یک مزدور در بغداد مشغول به کار است، به یک فرد صادق تبدیل شده و برخلاف عملکرد گذشته‌اش، به زیردستانش دستور می‌دهد از واقعیت‌های جاری شهر تصویر بردارند، خلبان از جان گذشته که به نظر می‌رسد می‌توانست از هواپیما بیرون بپرد و نیاز به فداکاری محیرالعقولش در ادامه پرواز با هواپیمای آتش ‌گرفته نبود، هواپیمایش را به هتل می‌زند و به این منبع خبری آسیب می‌رساند. از طرفی حسی جز ناراحتی از بابت خانواده خلبان برای تماشاگرباقی نمی‌ماند، تا لااقل توجیهی لحظه‌ای برای رفتار احساسی او باشد. شاید هم این برخورد را باید به عنوان یک حادثه اجتناب‌ناپذیر برای نمایش تنها دکور معقول فیلم از شهر بغداد پذیرفت.

برخی منتقدان می‌گویند برای محکم کردن پایه‌های دراماتیک فیلم، از یک واقعه تاریخی که فیلمساز سعی در مستند نشان دادن آن نیز دارد، استفاده شده است. یعنی خلبان‌ها بغداد را نه برای بمباران کردن هدف‌های معمولی نظامی، که این بار برای ناامن نشان دادن شهر به منظور جلوگیری از برگزاری کنفرانس سران کشورهای غیر متعهد مورد هجوم قرار می‌دهند. برای پیچیده نشان دادن عملیات، توضیحات زیادی ضمیمه آن شده که کاربردی بسیار کمتر از موازی کردن حس همسر خلبان با آنچه واقعاً در بغداد رخ می‌دهد، برای تماشاگر دارند.

گفته شده تجربه‌های متعدد و متنوع جمال شورجه، از او فیلمساز پخته‌ای ساخته که قادر است نماهای خوش‌ساخت و چشم‌نوازی عرضه کند، اما بی‌‌توجهی نسبت به حضور نامناسب بازیگران فرعی و انتخاب مضمون‌های تاریخ‌مصرف‌دار، سبب شده او نتواند فیلم ماندگاری بسازد و در دایره تکرار باقی مانده است.[2]


[1]. ماهنامه سینمایی فیلم، سال هفدهم، ش 232، اسفند 1377، ص 114.

[2] . همان.