آثار

بهار در پاییز

مریم سلطانی‌نسب
24 Views

فیلم سینمایی بهار در پاییز ساخته مهدی فخیم‌زاده در سال ۱۳۶۶ است و داستان خانواده‌ای را در بمباران شهر به تصویر می کشد.

کارگردان مهدی فخیم‌زاده، نویسنده ایرج رضایی و مهدی فخیم‌زاده، موسیقی حسن زندباف، تدوین‌ کامران قدکچیان، فیلمبردار علی‌اکبر مزینانی، طراح چهره‌پرداز مهران روحانی، میکس فرهاد ارجمندی، سرپرست گویندگان ایرج رضایی و بازیگران هادی اسلامی، جعفر والی، مهدی فخیم‌زاده، پرویز پورحسینی، مصطفی طاری، فردوس کاویانی، ثریا حکمت، پوراندخت مهیمن، شیرین گلکار، نسترن بوساک و... هستند.

این فیلم ۱۰۴ دقیقه‌ای که سال 1366 به نمایش عموم درآمد، در ششمین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر شرکت داشت اما موفق به کسب جایزه نشد.

عزیزآقا درشکه چی، چهار پسر تربیت کرده که هرکدام در حال حاضر از موقعیت خاص اجتماعی برخوردارند. هادی پسر بزرگ او کارگردان سینماست، جعفر پزشک است، حسن مهندس راه و ساختمان و جلال دلال ماشین. زندگی در شهر، چهار برادر را چنان به خود مشغول و گرفتار کرده که به کلی از یار و دیار بریده‌اند و سراغی از پدر و مادر نمی‌گیرند. ابتدای فیلم، پدر و مادر ظاهراً در بمباران شهرها شهید می‌شوند، چهار برادر پس از مدت‌ها به شهرک محل زندگی‌شان می‌روند و به آنها گفته می‌شود از تشییع پیکرها خبری نیست، چون بمب درست به خانه آنها اصابت کرده و شدت انفجار اثری از اجساد باقی نگذاشته است. هنوز مدتی از این حادثه نگذشته که پدر در شرایط خاصی در مقابل تک‌تک آنها ظاهر می‌شود و با کلماتی کوتاه و مقطع از آنها می‌خواهد برای دیدن مادرشان به خانه بازگردند. آنها ترسیده و وحشت‌زده دور هم جمع می‌شوند و به شهرکشان بازمی‌گردند؛ جستجو آغاز می‌شود. از هر کسی سراغ پدر را می‌گیرند اما همه معتقدند او در بمباران کشته شده است، اما جستجو را ادامه می‌دهند.[1]

گفته می‌شود این فیلم یکی از دیدنی‌ترین آثار جنگ تحمیلی است که فقط بر روی مسئله جنگ تمرکز ندارد، بلکه اهمیت جایگاه خانواده را نیز توضیح می‌دهد. فیلم قصد دارد بگوید افراد در هر جایگاه اجتماعی‌ که باشند نباید از اصل خویش غافل شوند.[2]

کارشناسان می‌گویند ساخته شدن صدها فیلم با استفاده از موضوع «خانواده»، رویکرد جدی فیلم‌سازان ایرانی را به این موضوع نشان می‌دهد که همیشه و در همه‌جا از مهمترین موضوع‌های به کار گرفته شده در سینماست. خانواده نخستین پایگاه شکل‌گیری و ثبات شخصیت فردی است و بی سبب نیست که سه چهارم آثار ادبی و هنری جهان، درباره محور خانواده شکل گرفته است. در سینما، موضوع‌های خانوادگی به طور کلی در گونه «ملودرام» جای می‌گیرد و مهم‌ترین شاخصه این گونه سینمایی، موضوع خانواده است. مرکزیت عاطفی خانواده، آسیب‌پذیری‌های اجتماعی و نقش پشتوانه‌ای آن در وضعیت‌های بحرانی، از عواملی است که آن را به جذاب‌ترین موضوع آثار هنری تبدیل کرده است. در سینمای این دوران، موضوع خانواده از جنبه‌های گوناگون مورد استفاده قرار گرفته است. در این فیلم، نهاد خانواده از جنبه‌های گوناگون بررسی شده است، بر روی هم، در همه آثاری که موضوع محوری آنها خانواده است، این نهاد اجتماعی موقعیتی ستایش‌آمیز دارد.

تحلیل‌گران می‌گویند عرفان و فلسفه مقوله‌هایی دشوار هستند. بنابراین انتخاب آنها به عنوان موضوع اثر هنری نیاز به آشنایی نسبی با پیچیدگی‌ها و ابعاد گوناگون این عرصه دارد. مسائلی از قبیل ایمان به وجود مطلق، ایمان به معجزه، مرگ، زندگی، خودشناسی، ادراک مناسبات پنهان و مسلط بر سرنوشت انسان، امید به دنیای پس از مرگ، درست‌کاری، خلوص نیت، گذشت و فداکاری و دیگر مسائلی که از درون پرتلاطم انسان و رابطه آفریدگار و آفریده نشأت می‌گیرد، از مقوله‌هایی است که زیر عنوان کلی عرفان و فلسفه قابل بررسی است. موضوع عرفان و فلسفه به عنوان مقوله‌ای تازه در سینمای پس از انقلاب، به رغم فرصت طلبی‌ها و سوء استفاده‌ها در برخی فیلم‌ها همچنان می‌تواند دستمایه‌ای جدی برای سینماگران باشد، به این شرط که فیلمساز ایرانی بتواند خود را از قید تأثیراتی که از سینمای فلسفی و عرفانی جهان گرفته رها کند و به ریشه‌های شرقی عرفان بپردازد که در ادبیات، معماری، نقاشی و سایر هنرهای ملی ما متجلی است.[3]

منتقدان می‌گویند بهار در پائیز سوژه آشنائی دارد، ولی در فیلم این سوژه به یک سوژه ساده اخلاقی تبدیل شده که هیچ تعمیم اجتماعی عمیقی از آن نمی‌توان به دست آورد. خبر مرگ پدر و مادر، چهار برادر را در یک شهرستان کوچک و دورافتاده که هنوز بافت و فرهنگ سنتی خود را حفظ کرده است یک‌جا جمع می‌کند. آنها به علت این که مسیرهای مختلف را پیموده‌اند، قاعدتاً باید بتوانند نمودی از یک قشر از کلیت اجتماعی باشند، ولی متأسفانه به علت این که شخصیت‌ها در حرکت دراماتیک جایگاه ویژه‌ای را اشغال نمی‌کنند و قصه را با ویژگی‌های فردی خود به جلو نمی‌کشانند، نمی‌توانند از خود به ما شناختی درونی بدهند تا از طریق آن، ما بازیابی از یک شرایط اجتماعی داشته باشیم. به همین خاطر در طول فیلم، ما با مفاهیم کلیشه‌ای همچون گذشته بهتر از آینده است، شهرهای بزرگ انسان را می‌بلعد به طوری که ساده‌ترین پیامدهای عاطفی را در انسان زایل می‌کند، برخوردهای پی‌درپی داریم و از سوی دیگر همسر این برادرها که گوشه‌ای از فیلم را به خود اختصاص می‌دهند، هیچ اثری از خود به جا نمی‌گذراند، جز این که تصوری منفی از خود به دست دهند.[4]

گفته شده بهار در پاییز حدیث نفس است و آن هم به طریقی نارسا. در این فیلم، هستی هنرمند زمانی به اثبات می‌رسد که همه در توهمات خویش غرقند و در حقیقت وجود هنرمند هیچ نقشی در بازسازی درون انسان‌ها ندارد و به زبانی دیگر هنرمند اصیل، بی‌ارزش جلوه‌گر می‌شود.[5]


[1] . ماهنامه فیلم، ویژه جشنواره فجر، بهمن 1366، ش 61، ص11.

[2]. https://www.plaza.ir/140203/244512/best-iranian-war-movies.

[3] . طالبی‌نژاد، احمد، سینما اگر باشد (تاریخ تحلیلی سینمای پس از انقلاب)، تهران، نشر روزنه، ۱۳۹۶، فصل سوم.

[4] . امید، جمال، تاریخ سینمای ایران 1369-1358، تهران، روزنه، 1383، ص 632.

[5]. همان، ص 634.