مفاهیم و اصطلاحات
قطعنامه 540 شورای امنیت
سجاد نادریپور
5 Views
قطعنامه 540 شورای امنیت، در پی پیروزیهای نظامی ایران در عملیاتهای محرم، والفجر مقدماتی، والفجر 1، والفجر2 و والفجر 4 و پس از شدت گرفتن جنگ شهرها و جنگ نفتکشها در سال 1362، 9 آبان 1362 به تصویب شورای امنیت سازمان ملل رسید.
خرداد ۱۳۶۱، ایران نیروهای عراق را از خاک سرزمینش عقب راند و عملیات نظامی را در سرزمین دشمن پیگیری کرد. در پی این اقدامات، عراق به منظور وادار کردن ایران به پذیرش پیشنهادات صلح، تصمیم گرفت صدور نفت ایران از طریق دریا را قطع کند. به همین منظور، پایانههای نفتی، سکوهای استخراج و نفتکشهای حامل نفت ایران را هدف حملات هوایی قرار دارد. واکنش ایران به این اقدام، تشدید بازرسی کشتیهای بیطرف، به منظور شناسایی قاچاق جنگی به مقصد عراق بود. به علاوه، نقض تعهد بیطرفی از سوی برخی دولتهای حاشیه خلیج فارس، ایران را کم و بیش مجبور به حمله به نفتکشهایی کرد که عازم این کشورها بوده یا از آن کشورها بارگیری کرده بودند.[1]
همچنین حملات توپخانهای دشمن به شهرها در سال 1362 نیز ادامه داشت؛ به طور مثال در 183 بار اجرای آتش، آبادان 155 بار هدف قرار گرفت. اگرچه شهرهای در عمق ایران از هدف آتش توپخانه عراق دور شده بودند، اما شهرهای مرزی، بهویژه شهر صنعتی و مهم آبادان همچنان هدف حملات دشمن بود. در مقابل، با نزدیک شدن یگانهای زمینی ایران به مرز، اجرای آتش توپخانه روی شهرهای عراق نیز میسر شد. این یگانها پس از اعلام رسمی و اطلاع به مردم این مناطق که در مناطق امن پناه بگیرند، در بهمن ماه با اجرای آتش روی خانقین و بصره، برای اولینبار اقدام به مقابله به مثل کردند. در جریان این حملات، عراق پس از کسب مجوز استفاده از سلاح شیمیایی از دولتهای غربی برای مقابله با تهاجمات زمینی ایران و دریافت وام 600 میلیون دلاری از فرانسه برای تجهیز ارتش خود، برای اولینبار از بمبهای شیمیایی استفاده کرد.[2]
در پی این اقدام عراق، ایران از دبیرکل سازمان ملل خواست تا با اعزام نمایندگان ویژهای به ایران، از مناطق مسکونی آسیبدیده بازدید کند. پس از انتشار گزارش دبیرکل درباره نتایج تحقیق هیئت اعزامی به ایران و عراق در 30 خرداد ۱362[3] و نیز پیروزی ایران در عملیات محرم (10 آبان 1361)، والفجر مقدماتی (۱۸ بهمن ۱۳۶۱)، والفجر 1 (۲۳ فروردین ۱۳۶۲)، والفجر 2 (۲۹ تیر ۱۳۶۲) و عملیات والفجر 4 (28 مهر 1362) شورای امنیت سازمان ملل برای جلوگیری از شکستهای بیشتر عراق، طرح قطعنامه 540 را در 9 آبان 1362 با 12 رأی موافق و 3 رأی ممتنع به تصویب رساند.[4] بر اساس این قطعنامه:
«طرح قطعنامه 540 توسط کشورهای گویان توگو و زئیر
با بررسی مجدد موضوع تحت عنوان «وضعیت میان ایران و عراق»؛
با یادآوری قطعنامهها و بیانیههای شورا که در آن از جمله آتشبس همهجانبه و پایان عملیات نظامی میان طرفین خواسته شده است؛
با یادآوری گزارش مورخ 20 ژوئن 1983 (S/15834) دبیرکل در مورد هیئت اعزامی منتخب وی جهت بازدید مناطق غیر نظامی در ایران و عراق که مورد حملات نظامی قرار گرفتهاند و قدردانی از دبیرکل به خاطر تقدیم گزارش واقعبینانه، متوازن و عینی در این مورد؛
و نیز با ابراز قدردانی از تشویقها و کمکها و همکاریهایی که دولتهای ایران و عراق نسبت به هیئت اعزامی دبیرکل مبذول داشتهاند؛
با ابراز تأسف مجدد از مناقشه میان دو کشور که منجر به خسارات هنگفت جانی و زیانهای فراوان به شهرها، اموال و تأسیسات زیربنایی اقتصادی شده است، با تأیید لزوم بررسی واقعبینانه علل جنگ؛
1- از دبیرکل تقاضا مینماید تا با کوششهای میانجیگرانه خود میان طرفین به منظور نیل به حل اختلاف به نحو کامل و عادلانه و شرافتمندانه که مورد قبول هر دو طرف باشد، ادامه دهد.
2- نقض حقوق انسانی و بشردوستانه، مخصوصاً مفاد کنوانسیون 1949 را در کلیه زمینههای آن محکوم میکند و خواستار توقف فوری کلیه عملیاتهای نظامی علیه هدفهای غیر نظامی از جمله شهرها و مناطق مسکونی است.
3- حق کشتیرانی و بازرگانی آزاد را در آبهای بینالمللی مورد تأکید قرار داده و از کلیه کشورها میخواهد که بلافاصله به خصومتها در منطقه خلیج (فارس) از جمله خطوط دریایی آبراههای قابل کشتیرانی، بنادر، پایانهها، تأسیسات دور از ساحل و همه بنادری که به طور مستقیم یا غیرمستقیم به دریا راه دارند، پایان داده و به تمامیت ارضی دیگر کشورهای ساحل احترام بگذارند.
4- از دبیرکل درخواست مینماید که با طرفین در مورد راههای توقف خصومت، از جمله احتمال اعزام ناظران سازمان ملل مشورت نماید و گزارش نتیجه این مشورتها را به شورای امنیت تسلیم نماید.
5- از هر دو طرف میخواهد که از هر اقدامی که صلح و امنیت بینالمللی و همچنین حیات دریایی در منطقه خلیج (فارس) را در معرض مخاطره قرار میدهد، خودداری ورزند.
6- بار دیگر از کلیه کشورها میخواهد که حداکثر خویشتنداری را درباره اقداماتی که ممکن است به افزایش و گسترش مناقشه منجر شود، به کار برند و بدین ترتیب اجرای این قطعنامه را تسهیل نمایند.
7- از دبیرکل درخواست مینماید که در مورد اجرای فوری و مؤثر این قطعنامه با طرفین به مشورت پردازد».[5]
در قطعنامه ۵۴۰، هنوز شورا عبارت «وضعیت میان ایران و عراق» را در سرفصل قطعنامه قرار میدهد، در حالی که از یک طرف، خود در همین قطعنامه اذعان میکند مناقشه میان دو کشور منجر به خسارات هنگفت جانی و زیانهای فراوان به شهرها، اموال و تأسیسات زیربنایی اقتصادی شده است.[6]
نکته دیگر این قطعنامه، تاریخ صدور آن است. فاصله زمانی این قطعنامه با قطعنامههای قبلی، یک سال و 27 روز است. اگر بپذیریم در این قطعنامه، توجه عمده به گزارش هیئت اعزامی دبیرکل برای بازرسی مناطق غیر نظامی مورد حمله است و قسمت مقدماتی و همچنین قسمت اجرایی از این امر حکایت دارند، فاصله زمانی تسلیم گزارش هیئت اعزامی تا صدور قطعنامه قابل توجیه نیست. به بیان دیگر، محکومیت نقض حقوق انسانی و بشردوستانه که جزء قسمت اصلی این قطعنامه است، با چنان تأخیری صادر شده که هم ارزش و اهمیت آن را در قطعنامه میکاهد و هم گزارش گروه اعزامی را با تعلل بیش از ۵ ماه، کمرنگ و کماثر میسازد.[7]
یکی دیگر از نکات برجسته این قطعنامه، لزوم بررسی واقعبینانه علت آغاز جنگ تحمیلی است. در حقیقت به علت پیروزیهای پی در پی ایران، شورا لزوم بررسی واقعبینانه را در قطعنامه خود خاطرنشان میسازد؛ جنگی که شورا هنوز وجود آن را احراز نکرده و به همین دلیل تحقق آن را احراز نداشته است. با وجود این، بررسی دلایل عینی جنگ، گامی در جهت خواستههای ایران در این قطعنامه بود. البته، این بررسی سه مشکل عمده داشت:
۱. این مسئله تنها در قسمت مقدماتی قطعنامه آورده شده و در قسمت اجرایی، برای آن روشی اختصاص داده نشده است.
۲. هرچند شورا جنگ واقع شده را میپذیرد، اما جنگها معمولاً بر اثر تجاوز یکی از طرفین آغاز میشود و در این قطعنامه از تجاوز سخن به میان نیاورده است.
۳. در نهایت اینکه به مسئلهای با این اهمیت، بسیار مبهم و گذرا اشاره کرده است.[8]
بر این اساس، شورا باز هم از ذکر نام حکومتی که حقوق انسانی دیگران را نقض کرده و آغازگر حمله به مناطق غیر نظامی بوده اجتناب کرده و هم بدون در نظر گرفتن ضمانت اجرایی لازم، صرفاً با محکومیت نقض حقوق انسانی و بشردوستانه، خواستار توقف فوری همه عملیاتهای نظامی علیه هدفهای غیر نظامی شده است.[9]
نقد دیگر این است که وقتی شورا حق کشتیرانی آزاد در آبهای بینالمللی را مورد تأکید قرار میدهد و از طرفین میخواهد بلافاصله به جنگ در منطقه خلیج فارس پایان دهند و حمله به خطوط دریایی، آبراههای قابل کشتیرانی، بنادر، ترمینالها و تأسیسات ساحلی و بندری را قطع کنند، در درجه اول به منظور صدور نفت ارزان به کشورهای قدرتمند صنعتی است و نه چیز دیگری؛ چرا که شورای امنیت سالها در این مورد سکوت اختیار کرده و حتی از موضع تجاوزگر جانبداری کرده است. همچنین شورای امنیت به علت دخالت طارق عزیز (وزیر امور خارجه عراق) در مذاکرات مربوط به تهیه پیشنویس قطعنامه ۵۴۰ و تصویب آن، حتی نام تاریخی خلیج فارس را در این قطعنامه ذکر نکرده و برای جلب رضایت متجاوز و همپیمانانش، تنها به ذکر نام «خلیج» اکتفا کرده است.[10]
یک روز پیش از نشست شورای امنیت سازمان ملل برای رأیگیری در مورد پیشنویس قطعنامه 540، میرحسین موسوی نخستوزیر جمهوری اسلامی ایران اعلام کرد «تصمیمات شورای امنیت برای دولت ایران قابل قبول نیست». در همین حال سلطان بن قابوس حاکم عمان، در مصاحبهای به طور تلویحی تأیید کرد که عراق درصدد بینالمللی کردن جنگ است.[11]
نخستوزیر ایران همچنین در دیدار صبح 8 آبان 1362 با امام خمینی، در مورد طرح قطعنامه جدید شورای امنیت سازمان ملل، شورای امنیت را محلی دانست که در آنجا حرف آخر را قدرتهای بزرگ میزنند و این شورا را در تعارض با اعتقادات و بنیادهای فکری مردم ایران دانست و اعلام کرد تا زمانی که در شورای امنیت حرف قلدرها بر حرف مظلومان پیشی دارد و تا وقتی ماهیت نظام جمهوری اسلامی ظلمستیزی و مقابله با استکبار است، دولت ایران هیچ تعهدی در قبال تصمیمات این شورا ندارد.[12]
اظهارات نخستوزیر، در رسانههای رژیم صهیونیستی بازتاب یافت و رادیو اسرائیل این سخنان را به معنای مخالفت زودهنگام ایران با قطعنامه 540 شورای امنیت دانست.[13]
پس از تصویب قطعنامه، در اولین واکنش، نماینده ایران در سازمان ملل، ضمن محکوم کردن شورای امنیت به عنوان ارگانی جانبدار و مغرض، اعلام کرد شورای امنیت آخرین فرصت خود برای پایان دادن به جنگ را از دست داد.[14]
در نهایت با وجود نکات مثبت این قطعنامه نسبت به قطعنامههای پیشین، ایران به علت اینکه هنوز آغازگر جنگ تعیین نشده و نیز به دلیل حمایت ضمنی شورا از مواضع ابرقدرتها در رابطه با جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، و جانبداری ضمنی از عراق، این قطعنامه را نپذیرفت اما دولت عراق ضمن طرح ایرادات جزئی، قطعنامه را پذیرفت.[15]
[1]. ممتاز، جمشید و حسین شریفی طرازکوهی، «حقوق جنگ دریایی و عملکرد جمهوری اسلامی ایران در طول جنگ عراق و ایران»، فصلنامه دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران، ش 32، خرداد 1373، ص 4.
[2]. رشید، محسن، اطلس آماری جنگ شهرها - سالنمای جنگ شهرها در دوران دفاع مقدس 1367-1359، تهران، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، 1397، ص 67.
[3]. خرمی، محمدعلی، جنگ ایران و عراق در اسناد سازمان ملل، ج 2، تهران، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، 1387، ص 63.
[4]. سوداگر، احمد، جنگ و قطعنامههای سازمان ملل متحد، قم، انشارات ولاء منتظر،1391، ص 151 و 152.
[5]. خرمی، محمدعلی، همان، ص 133 و 134.
[6]. سوداگر، احمد، همان، ص 153.
[7]. همان، ص 153 و 154.
[8]. همان، ص 154.
[9]. همان.
[10]. همان، ص 154 و 155.
[11]. لطفاللهزادگان، علیرضا و ایرج همتی، روزشمار جنگ ایران و عراق - نخستین عملیات بزرگ در شمال غرب، ج 28، تهران، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، 1396، ص 427.
[12]. همان، ص427 و428.
[13]. همان، ص 428.
[14] . همان، ص 446.
[15] . سوداگر، احمد، همان، ص 155؛ خرمی، محمدعلی، همان، ص 137.

