آثار
های پاور
مریم سلطانینسب
6 Views
فیلم سینمایی های پاور ساخته هادی محمدپور در سال 1401 است و به دورهای از زندگی شهید منصور ستاری در جنگ تحمیلی و ابتکارها و خلاقیتهایش پرداخته است.
کارگردان هادی محمدپور، نویسنده امیر شایانمهر و هادی محمدپور، تهیهکننده مهدی عظیمی و اباذر جوکار، فیلمبردار عارف نامور، مدیر تولید حسین باقریان، مشاور کارگردان حمید بهمنی، مدیر صدابرداری محمدرضا مرتضایی، طراح صحنه و لباس حمید بخشی، طراح گریم یوسف صدساله، منشی صحنه مریم بابایی، جلوههای ویژه بصری سعید خلیلی، صداگذاری مهدی جمشیدیان و بازیگران اتابک نادری، سپیده خداوردی، مهرداد ضیایی، آرمان جوکار، فرزاد حسنی، الناز اسماعیلی، حسین باقریان، علیرام نورایی و ... هستند.
این فیلم 81 دقیقهای محصول پدافند ارتش جمهوری اسلامی است که 2 فروردین 1402 از تلویزیون پخش شد. این فیلم در چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر شرکت داشت اما موفق به دریافت جایزه نشد.
های پاور، اسم یک رادار هوایی است و یکی از عملیاتهای موفق هوایی در عملیات والفجر 8 و طرح ابتکاری منصور ستاری (شهید) و سرنگونی جنگندههای دشمن را روایت میکند. پدافند هوایی ارتش طی ۲۰ روز بیش از ۷۸ هواپیمای دشمن را ساقط کرد؛ جنگندههای دشمن به دنبال طرحی که شهید ستاری طراحی و تنظیم کرد، منهدم شدند.
این فیلم درباره شهید سرلشکر منصور ستاری (فرمانده نیروی هوایی از 1365 تا 1373) است که برخلاف فیلم «منصور» که درباره نوآوریهای فناورانه او در زمینه خودکفایی نیروی هوایی است، درباره خلاقیت و ابتکارش در زمینه پدافند هوایی است.[1]
گفته میشود در فیلم های پاور شهید ستاری را در دورانی میبینیم که معاون پدافند و عملیات اجرایی بود. در این فیلم شهید ستاری را در میدان جنگ میبینیم. فیلم در گونه دفاع مقدس است اما تمرکزش بر جنگ، خاکریز و بمب و خمپاره نیست؛ بلکه جنگ فکری، فناورانه و تاکتیکی را روایت میکند و ترفندهای شهید ستاری را برای ضربه زدن به نیروی هوایی دشمن نشان میدهد.[2]
کارگردان جوان فیلم «های پاور» گفته که انگیزهاش از ساخت این فیلم، تماشای یک ویدئوی کوتاه یک دقیقهای از شهید ستاری در حال گفت و گو با یکی از افسران سامانه موشک هاوک بوده که به ابتکار جدید وی برای تغییرات راهبردی در پدافند ضد هوایی منجر شد. به گفته کارگردان، 90 درصد آنچه در فیلم «های پاور» دیده میشود بر اساس واقعیت و اسناد است و تنها در برخی داستانکها از جمله مسئله یکی از کارمندان شهید ستاری که همسرش خارجی بود و از طریق گروگانگیری وی، قصد نفوذ به فرماندهی عملیات پدافند را داشتند، کمی قصهپردازی شده است.1 از آنجا که تاکنون آثار متعددی درباره زندگی شخصیتها و قهرمانان ملی تولید شده، بنابراین در ساخت فیلم سینمایی "های پاور" به جای پرداختن به زندگی آنها، تفکرات، نبوغ و دانش این افراد مورد کنکاش قرار گرفته شده است. [3]
منتقدان میگویند بازی ضعیف و بدون حس و با تعلیق و بدون ریتم و اکتهای بیربط و بدن ناآماده و بیان جویده شده و نفسهای پراضطراب و تن صدای ناواضح و بم بازیگر مربوطه گویای نقش منصور ستاری در نقش یک قهرمان و طراح عملیاتهای جنگ نیست.
با وجود تأکید و اصرار کارگردان مبنی بر پرداخت به وجه عملیاتی کاراکتر اصلی فیلم یعنی شهید منصور ستاری، عملاً تا پایان فیلم به جز لحظاتی اجتنابناپذیر با جریانهای حاشیهای در فیلم رو به رو هستیم. در «های پاور» به رغم شروع اولیه داستان، مسیرهای دیگری طی میشود که حتی میتوان احساس کرد که شخصیت اصلی فیلم تغییر کرده و به جای منصور ستاری شخص دیگری که دچار تله و توطئه منافقین شده است تبدیل به شخصیت اصلی میشود. کارگردان در این موازیسازی دو شخصیت و پرداختن به دو ماجرا، هدف اصلی خود را که نمایان کردن شخصیت عملیاتی و هوشمندی شهید ستاری در طراحی عملیاتهای پدافندی بود از یاد میبرد و تلاش دارد هر طور شده جریان حاکم بر دو اتفاق را به هم ربط بدهد و در کنار شهید ستاری شخص دیگری معرفی کند. در حالی که با توجه به فیلم، این شخصیت میتوانست استقلال کامل داشته باشد و به یک فیلم دیگر تبدیل شود. ضمن آن که بازی ضعیف و کاراکتر مکمل و همان نقش موازی به نام ستوان امانی، عامل دیگری برای عدم توجه مخاطب به حضور تأثیرگذار شهید ستاری در فیلم است.
به گفته کارشناسان بازیهای بدون حس و مکانیکی و مصنوعی بازیگران، طراحی لباس ضعیف و خالی از توجیه برای مخاطب، به کارگیری اصطلاحات فنی بدون پشتیبانی معنایی، پرشهای سکانسی غیر منطقی، عدم به کارگیری موسیقی تأثیرگذار و همخوان با صحنههای فیلم، مکثهای آزاردهنده بین دیالوگها، ریتم کند داستان، تعلیقهای بیدلیل و بیمورد، نبود زیرنویس مکالمه خلبانهای عراقی و نحوه مکالمه کتابی آنها، چهرهپردازی و گریمهای ضعیف و موسیقی خنثی در تیتراژ پایانی مواردی بودند که در کنار ضعفهای فیلمنامه و داستانپردازی، مخاطب را آزار میدهد. دیالوگهای ضعیف نیز مزید بر علت شده است. در فیلمی که قرار است از یک عملیات بزرگ به نام والفجر 8 صحبت کند، درک مخاطب از موقعیت و سکانسهای درون خانوادگی که به تکرار زیاد نیز افتاده است و مخاطب شاهد ضلع دیگری از مثلث روایت (شخصیت عملیاتی و فرماندهی شهید ستاری، ستوان امانی و خانواده شهید ستاری) است که اگر هم این ضلع، نمایش داده نمیشد اتفاق خاصی نمیافتاد.[4]
ماجرای لو رفتن عملیات، اوج نابلدی فیلمساز است. جاسوسان مجاهدین خلق که قرار است اطلاعات عملیات را به دست بیاورند شبیه خرده خلافکارهای فیلمهای کمدیاند و فقط در دیالوگهای آنها میفهمیم که به منافقین مربوطند.
تحلیلگران میگویند ستاری این فیلم، شخصیت قدرتمندی نیست. یک نمای از پشت فنس در ابتدای فیلم از او داریم که با صدای لرزان از نیروی جزئش میخواهد استعفا ندهد. رابطهاش با همسرش بسیار کلیشهای و دمدستی است. آنقدر کم جزئیات و ناقص به نقشه و نقشش در عملیات پرداخته شده که انگار کار سادهای انجام داده است؛ چیزی ضد نیت فیلم است. فیلمی که قرار بوده در ستایش کار بزرگ شهید ستاری باشد، کار او را به حل یک مشکل ساده در اداره نه چندان مهم تقلیل داده است. ستاریِ فیلم نهایتاً کارمندی است که پس از بازنشستگی به کارش در اداره ادامه میدهد.[5]
[1]. مستغاثی، سعید، «تحریم جشنوارههای خارجی و دستمزدهای کلان به صرف نیست»، روزنامه کیهان، ش ۲۳۲۴۰، ۲۰ بهمن ۱۴۰۱، ص۱۱.
[2] . روزنامه جام جم، ش ۶۴۲۷، ۱۹ بهمن ۱۴۰۱، ص۹.
[3] . ماهنامهسینمایی فیلم، ش ۵۹۸، بهمن ۱۴۰۱، ص۵۲.
[4] . محمدی، عزیزالله، «منصور یا های پاور»، روزنامه کیهان، ش ۲۳۲۸۹، ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۲، ص۸.
[5] . چارسو پرس، پایگاه تحلیلی تئاتر و سینما، https://teater.ir/ .

