آثار
الماس بنفش
زینب احمدی
45 دورہ
فیلم سینمایی الماس بنفش، توسط رحیم رحیمپور با موضوع نقش حسین خرازی در تصرف تپهای که در دست دشمن بود، در سال 1368 ساخته شده است.
الماس بنفش سومین اثر رحیم رحیمپور است که با تأثیر از بخشی از مبارزات شهید حاج حسین خررازی فرمانده لشکر امام حسین(ع) سپاه پاسداران شاخته شده است. این فیلم محصول شرکت تبلیغاتی تماشا و مدت آن 82 دقیقه است و در 23 اسفند 1368 به نمایش درآمد.
کارگردان و فیلمنامهنویس رحیم رحیمپور، دستیار کارگردان جمال شورجه، فیلمبردار علیاصغر میرزایی و احمد انور، منشی صحنه مهدی چخماقی، امور فنی حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی، جلوههای ویژه محمدرضا شرفالدین، تدوینگر روحالله امامی، صداگذار محسن روشن، موسیقی محمد میرزمانی بافقی، آواز مهرداد کاظمی، شعر شاهرخی، طراح صحنه سعید جلالی و بازیگران: جهانبخش سلطانی، جواد هاشمی، محمدهادی قمیشی، ناصر عرفانیان، مصطفی لاجوردی، یوسف نوروزی، اکبر امیری، امیر حسین شریفی و... هستند.
در بحبوحه جنگ ایران و عراق گروهی از رزمندگان برای تصرف تپهای راهبردی که در اشغال ارتش عراق است وارد عمل میشوند. اعضای دو گروه از این افراد بر اثر بمباران شیمیایی دشمن به شهادت میرسند، اما گروه سوم با فرماندهی حسین خررازی پس از حمله و کشاکش فراوان موفق به باز پس گرفتن این تپه میشوند.[1]
ارتفاعاتی که رزمندگان در این فیلم تصرف میکنند 704 نام دارد. 704 طبق حروف ابجد به معنای قدرت است (بلندیهای قدرت)؛ بلندیهایی که در این فیلم سمبل و نماد قدرتند. در جایی از فیلم رزمندگان در رأس قله ایستادهاند و قبل از گفتن شهادتین میگویند ما به قولی که دادیم عمل کردیم و حالا نوبت آنهاییاست که بالا میآیند و به عبارتی نوبت آنهاست که به قدرت میرسند. حرف کارگردان در این فیلم، اشاره و تلنگریایست به مسئولانی که اینک در جامعه در رأس قدرتند و به جای شهیدان، وظیفه دارند به مملکت و مردم رسیدگی کنند و به اهداف انقلاب اسلامی پایبند باشند. کارگردان در مصاحبهای گفته است: «ما نمیخواهیم بگوییم که مسئولین بد هستند، نه، ما میگوییم که مسئولین باید به این مردم رسیدگی کنند.»[2]
نمایش فیلم الماس بنفش در گروه کیفی "ب" از 23 اسفند 1368 به عنوان یکی از چهار برنامه نوروز 1369 در گروه سینمایی شهر تماشا، ملت، قدس، توسکا، ماندانا و لاله آغاز شد و فروش 48.000.000 ریال داشت.[3]
به عقیده گروهی از منتقدان نقاط ضعف این فیلم بسیار است و با واقعیات جبهه منطبق نیست که همین باعث شده این فیلم علیرغم جنگی بودنش، جنگی نباشد؛ از جمله بازنمایی ناشیانه و ضعیف شهید خرازی و متوالی نبودن صحنههای روایت که با هیچ منطق نظامی و جنگی سازگار نیست. به عنوان نمونه ماشینهای حاضر در فیلم همگی پلاک سپاه دارند، در حالی که ماشینهای سپاه در دوران جنگ پلاکی نداشتند؛ یا اردوگاه نیروهای رزمنده بدون حفاظت و دژبانی است و این چنین اردوگاهی آن هم در منطقه آلوده به ستون پنجم اصلاً منطقی نیست. البته در کنار نقاط ضعف، نقاط قوت فیلم از جمله موسیقی، صحنههای زیبای شوخی با تصویر پیرزن، صحنه زیبای بیعت که با الهام از واقعه کربلا شکل گرفته، شهادت ابوالفضل در دفاع از حسین نیز مورد توجه منتقدان قرار گرفته است.[4]
پرداخت موضوع و شخصیتهای فیلم در فیلمهای جنگی اهمیت دارد که به گفته منتقدان فیلم الماس بنفش در این مورد ناموفق بوده است. به عنوان نمونه ویژگیهای بارز شخصیت فرماندهای مانند حسین خرازی در این فیلم برای تماشاگران مشخص نیست، همچنین تماشاگر قادر نیست با «مسلم» به عنوان یک معاون فرمانده و یک بسیجی ارتباط برقرار کند، زیرا شخصیت وی درست پرداخت نشده است. صحنههای فیلم صرفاً تصاویری جنگی مانند فیلمهای جنگی خارجی است که تنها بار عاطفی دارد، اما در بیان شخصیت یک رزمنده بسیجی، خدمتی به فیلم و تماشاگر نمیکند.[5]
[1] - بهارلو عباس، فیلمشناخت، تهران، قطره، 1390، ص ۱۸۸؛ امید، جمال، تاریخ سینمای ایران، تهران، روزنه، 1383، ص۹۵۴.
[2] - «الماس بنفش و سینمای حماسی»، روزنامه رسالت، شماره ۱۲۳۱، ۲۳ فروردین 1369، ص ۸ .
[3] - امید، جمال، تاریخ سینمای ایران، تهران، روزنه، 1383، ص 954- 956.
[4] - «چهره جنگ در فیلم جنگی»، مجله سروش، ش ۵۱۳، ۲۲ اردیبهشت ۱۳۶۹، ص ۳۰ و ۳۱.
[5] - ماهنامه هنری سوره، دوره دوم، ش سوم، خرداد ۱۳۶۹، ص ۷۱.