یکشنبه 11 مهر 1361؛ هفتصدوچهلودومین روز جنگ تحمیلی
امین راستگو
17 بازدید
در ادامه عملیاتمسلمبنعقیل، از ساعت 4:30 صبح، تلاش نیروهای تیپ 31 عاشورا (سپاه پاسداران) برای تصرف کامل ارتفاع سلمانکشته در سومار (کرمانشاه) به نتیجه نرسید و بخش عمدهای از این ارتفاع همچنان در دست نیروهای عراق باقی ماند.[1]
در منطقه عملیاتی مسلمبنعقیل و در محورهای ظفر 2 و ظفر 3 (شمالیترین و جنوبیترین منطقة عملیاتی) مبادلة آتش میان واحدهای خودی و دشمن در طول شبانهروز ادامه داشت.[2]
توپخانه دشمن در منطقه عملیاتیمسلمبنعقیل 3 بار اشتباهی نیروهای خود را گلولهباران کرد که حدود 250 نفر از نیروهای دشمن کشته و زخمی شدند.[3]
نیروهای مشترک سپاه پاسداران، ارتش و بسیج، پنجمین مرحلة عملیات نفوذی حسنبنعلی (ع) را در منطقة میمک اجرا کردند. در این عملیات که با پشتیبانی آتش توپخانة ارتش انجام شد، نیروهای خودی توانستند با نفوذ در خاک عراق ضایعات و تلفاتی به دشمن وارد کنند که از جملة آنها، انهدام 5 انبار مهمات، 2 تانک و 3 خودرو بود. در این عملیات حدود 250 نفر از افراد دشمن کشته یا زخمی شدند.[4]
دشمن امشب در سمت راست ارتفاعات کهنه ریگ در سومار (از سانواپا تا قلعهجوق)، پاتک سنگینی اجرا کرد، اما مقاومت نیروهای خودی، سبب شد تا دشمن ضمن متحمل شدن تلفات و ضایعات سنگین، مجبور به عقبنشینی شود. نیروهای خودی در دفع پاتکهای دشمن، 120 نفر از نیروهای عراق را اسیر کردند.[5]
نیروهای خودی با سلاح دوربرد در جبهه آبادان 10 سنگر دشمن را منهدم و 30 نفر از نیروهای دشمن را کشته و زخمی کردند.[6]
دشمن با آتش خمپاره در جبهه آبادان 2 سرباز خودی را مجروح کرد.[7]
نیروهای خودی با سلاح دوربرد در مناطق مرزی شلمچه (خوزستان) و شرق بصره (عراق) یک تانک، 2 انبار مهمات، یک لودر، یک توپ و 2 خودروی دشمن را منهدم و از نیروهای دشمن 15 نفر را کشته و تعدادی را زخمی کردند.[8]
نیروهای خودی با سلاح دوربرد به یک رادار دشمن در رأسالبیشه در دهانه فاو (عراق) خسارت زدند.[9]
نیروهای خودی با سلاح دوربرد به مواضع دشمن در آنسوی اروندرود (خوزستان) حمله کردند که نخلستان آتش گرفت.[10]
نیروهای سپاه پاسداران با آتش تفنگ 106 م.م در منطقه دهلران (ایلام) 20 نفر از نیروهای دشمن را کشتند.[11]
دشمن در ساعت 19 با آتش توپخانه به پاسگاههای سرپل ذهاب و بردعلی (کرمانشاه) حمله کرد.[12]
در ساعت 06:45، بر اثر آتش آتشبارهای توپخانه خودی بر روی تأسیسات نفتی بانمیل، 2 مخزن و منطقه تأسیسات نفتی به آتش کشیده شد.[13]
دشمن با آتش توپخانه در ساعت 15:30 به مدت 2 ساعت پاسگاه مرکزی نوسود (کرمانشاه) را زیر آتش قرار داد که نیروهای خودی با آتش توپخانه به آن پاسخ دادند.[14]
توپخانههای دوربرد عراق مناطق مسکونی آبادان را هدف قرار داد که 6 نفر از مردم شهر مجروح شدند و 3 منزل مسکونی آتش گرفت.[15]
دشمن با سلاح دوربرد به آبادان حمله کرد که شیشههای بیمارستان امام خمینی شکست و یک انبار پالایشگاه این شهر آتش گرفت.[16]
نیروهای حزب دموکرات کردستان به یک خودروی جهاد سازندگی در 500 متری پایگاه حاجیجوانمرد (حاجیچقان) در غرب سلماس (آذربایجان غربی) حمله کردند که راننده خودرو شهید و 2 نفر مجروح شدند.[17]
ضدانقلاب در ساعت 8:30 صبح با سلاحهای مختلف به سمت پایگاه حاجی جفان (حاجیچقان) تیراندازی کرد.[18]
یک خودرو آیفا متعلق به هنگ ژاندارمری ماکو که از جلدیان در شمال پیرانشهر عازم پایگاه شهید عظیمزاده بود در حوالی پسوه (آذربایجان غربی) با مین ضدانقلاب برخورد کرد و 7 نفر از سرنشینان خودرو مجروح شدند.[19]
2 خودرو در جاده هنگآباد - بازرگان در جنوب غربی مهاباد (آذربایجان غربی) با مین ضدانقلاب برخورد کردند که یک نفر شهید و 2 نفر مجروح شدند.[20]
ضدانقلاب در ساعت 23:30 به پایگاه هلالاحمر در مهاباد حمله کرد که از نیروهای خودی کسی آسیب ندید.[21]
ضدانقلاب در ساعت 22:30 با سلاح سبک و سنگین به روستای محمدیار در مهاباد حمله کرد که این حمله در ساعت 1:30. روز بعد دفع شد و به نیروهای خودی آسیبی وارد نشد.[22]
نیروهای مشترک سپاه پاسداران و ارتش در عملیاتی در محور پیرانشهر - سردشت (آذربایجان غربی) موفق شدند ارتفاعات سکو مشرف به روستای میرآبادِ آلواتان را در شمال سردشت پاکسازی و تعدادی ضدانقلاب را کشته و زخمی کنند.[23]
نیروهای خودی 4 روستای کانی قلعه، کانی علی گرده، سکانیان و جوگانلو را از وجود ضدانقلاب پاکسازی کردند و 8 اسلحة انفرادی و 4 کلت به دست آوردند.[24]
نیروهای خودی در پایگاه کورانا در غرب ارومیه (آذربایجان غربی) به نیروهای حزب دموکرات کردستان حمله کردند که 2 ضدانقلاب کشته، یک نفر زخمی و 5 نفر دستگیر شدند.[25]
نیروهای حزب دموکرات کردستان به 2 روستا در منطقه ارومیه حمله کردند و وسایل شرکت تعاونی محل را با 2 وانت به سرقت بردند.[26]
نیروهای پایگاه ژاندارمری گوی گندم در منطقه ارومیه در ساعت 17 با ضدانقلاب درگیر شدند. یک موشکاندار بازوکا کشف و چند ضدانقلاب زخمی شدند و درگیری ساعت 17:40 خاتمه یافت.[27]
ضدانقلاب در ساعت 21 با سلاح سبک و سنگین به پایگاه ژاندارمری زیندشت در ارومیه حمله کرد که این حمله در ساعت 1 بامداد روز بعد بدون هیچ تلفاتی از نیروهای خودی خاتمه یافت.[28]
یک بسیجی ساعت 11:30 در حوالی پایگاه توریور (سنندج) با مین برخورد کرد و مجروح شد.[29]
ساعت 16، تیم خنثیسازی بمب در سنندج یک بمب ساعتی را که ضدانقلاب در یک شرکت آسفالتسازی کار گذاشته بود خنثی کرد.[30]
ساعت07:30یک خودروی نظامی در 10 کیلومتری پایگاه کرجی (کردستان) با مین برخورد کرد که 3 نفر مجروح شدند.[31]
یک تراکتور ساعت 10:30 در نزدیکی پایگاه همبوغه در سقز (کردستان) با مین برخورد کرد که 2 نفر مجروح شدند.[32]
3 ضدانقلاب با معرفی خود به پایگاههای سپاه پاسداران در بانه (کردستان) و مهاباد (آذربایجان غربی) و پس از تحویل سلاح هایشان خواستار دریافت اماننامه شدند.[33]
اقدامات تروریستی ضدانقلاب در تهران و شهرستانها ادامه داشت: 2 عضو سازمان مجاهدین خلق با تیراندازی به سوی افرادی که برای دریافت فرم طرح تشخیص هویت مالک و مستأجر به دبیرستانی در خیابان پیروزی تهران مراجعه کرده بودند، یک نفر از آنها را مجروح کردند و پس از تیراندازی به وسیلة یک موتورسیکلت متواری شدند؛[34] نیروهای سازمان مجاهدین خلق در تهران 2 بار (ظهر و شب) به سوی ساختمان سفارت لیبی و محافظ آن تیراندازی کردند که با آتش متقابل مأمور آن مواجه و سپس متواری شدند؛[35] نیروهای امنیتی یکی از اعضای سازمان مجاهدین خلق را که در گذشته محافظ همسر رجوی بود، در تهران دستگیر کردند؛[36] نیروهای سازمان مجاهدین خلق در ساعت 6:20 به یک تیم ایست و بازرسی نیروهای کمیته انقلاب اسلامی در سهراهی قدس (اراک) تیراندازی کردند که یک پاسدار شهید و یک نفر مجروح شد. در پی این اقدام نیروهای کمیته نیروهای مهاجم را محاصره کردند و 2 نفر از آنان (یک مرد و یک زن) را دستگیر کردند و یک نفر فرارکرد. از افراد دستگیرشده نارنجک و سلاح کمری به دست آمد؛[37] نیروهای یک تیم عملیاتی سازمان مجاهدین خلق در ساعت 11:30 یک نارنجک دستساز به یک مغازه باطریسازی در نزدیکی پل برق اراک پرتاب کردند که یک عابر مجروح شد؛[38] نیروهای سپاه پاسداران یک خانه تیمی سازمان مجاهدین خلق را در خیابان جهرم (اراک) تصرف کردند که 3 منافق کشته، 2 نفر مجروح و 12 نفر دستگیر شدند. از نیروهای خودی نیز یک پاسدار شهید و 3 نفر مجروح شدند؛[39] نیروهای سازمان مجاهدین خلق در اصفهان، فردی را که برای گذراندن مرخصی از جبهه به منزل برگشته بود، با شلیک چند گلوله در مقابل منزلش ترور کرده و به شهادت رساندند.[40]
مجاهدین مسلمان عراقی در یک عملیات چریکی به یک ستون نظامی نیروهای ارتش صدام در محور کرکوک - بغداد حمله و 4 خودروِ آنها را منهدم کردند. در این عملیات، 12 نفر از نظامیان عراق کشته و تعدادی زخمی شدند.[41]
4 عراقی از طریق مرز بانه (کردستان) وارد ایران شده و خود را به سپاه پاسداران بانه معرفی و تقاضای پناهندگی کردند.[42]
2 دانشجو و کارگر عراقی با معرفی خود به سپاه پاسداران یکی از شهرهای مرزی استان آذربایجان غربی از جمهوری اسلامی ایران تقاضای پناهندگی کردند.[43]
یک هواپیمای خودی در ساعت 10:28 اسکله الامیه عراق را با موشک هدف گرفت.[44]
در ساعت 17:30، 2 فروند هواپیمای دشمن از سمت جنوب به شمال، پل هفت دهنه (بین کلهجو و سومار) را بمباران کردند که خسارتی به پل وارد نشد.[45]
13 هواپیمای دشمن توسط رادارهای همدان و آبدانان شناسایی و علیه آنها اقدامات تاکتیکی انجام شد.[46]
ساعت 10:28 یک هواپیمای سی-130 نیروی هوایی ارتش با 7 خدمه و 58 مسافر در مسیر تهران - بندرعباس ربوده شد و ساعت 14:10 در فرودگاه دوبی به زمین نشست.[47]
امام خمینی در دیدار با رزمندگان، مسئولان و دانشجویان دانشکده افسری ارتش اعلام کرد که ایران خواهان صلح عادلانه با عراق است و محاکمه متجاوز و پرداخت غرامت از شرایط اصلی آن است. [48]
سرهنگ معمر قذافی رهبر لیبی در پی انفجار بمب جمعه شب در تهران پیام تسلیتی برای امام خمینی مخابره کرد.[49]
به حکم دادگاه انقلاب اسلامی شهرستان قائمشهر (مازندران)، یکی از فرماندهان عملیاتی سازمان مجاهدین خلق به جرم فعالیت مسلحانه علیه انقلاب اسلامی و ترور بیش از 7 نفر از اعضای بسیج این شهر، از جمله ترور شهید احمد کاکویی سحرگاه امروز اعدام شد.[50]
دانشجویان مسلمان عراقی مقیم آمریکا با در دست داشتن عکسهایی از امام خمینی و شهید آیتالله سیدمحمدباقر صدر، در مقابل کاخ سفید تظاهراتی علیه حکومت عراق برپا کردند.[51]
فرماندة هوانیروز اصفهان در گفت وگویی اعلام کرد که کادر خلبانی انواع بالگردها از جمله شنوک و جنگندههای کبری در داخل کشور تربیت میشوند. این کار در گذشته با پرداخت بیش از 500 هزار دلار به آمریکا و سایر کشورها انجام میشد.[52]
یک نشریه کانادایی ادعا کرد که 300 نفر از کادر نظامی یوگسلاوی که یک ژنرال نیز در بین آنها وجود دارد، در بغداد مشغول تعلیم افراد نظامی عراق هستند. همچنین گفته شده 500 نفر از کادر نظامی عراق نیز در یوگسلاوی تحت تعلیم نظامیان این کشور قرار دارند.[53]
ستاد مشترک ارتش آمار شهدای نیروهای مسلح ارتش جمهوری اسلامی را تا ساعت 8 امروز، 13.672 نفر و مجروح، اسیر و مفقود را 60.149 نفر اعلام کرد.[54]
[1]. لطفاللهزادگان، علیرضا، روزشمار جنگ ایران و عراق، ج 21 ـ عملیات مسلمبنعقیل، تهران، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس سپاه پاسداران، 1391، ص 630 و 631.
[2]. همان، ص 633.
[3]. همان، ص 634.
[4]. لطفاللهزادگان، علیرضا، همان، ص 634؛ بولتن خبرگزاری جمهوری اسلامی، ش 197، 11 مهر 1361، ص 32.
[5]. لطفاللهزادگان، علیرضا، همان، ص 633.
[6]. بهروزی، فرهاد، تقویم تاریخ دفاع مقدس، ج 26 ـ مسلمبنعقیل (ع)، فراتر از شجاعت، ص 357؛ بولتن خبرگزاری جمهوری اسلامی، ش 198، 12 مهر 1361، ص 20.
[7]. بهروزی، فرهاد، همان، ص 357.
[8]. بولتن خبرگزاری جمهوری اسلامی، ش 199، 13 مهر 1361، ص 24.
[9]. همان.
[10]. دهقان، احمد، گزارش روزانه جنگ، ج 5 - شش ماهه دوم سال 1361، تهران، مرکز نشر آثار شهید حسن باقری، 1389، ص 50.
[11]. بولتن خبرگزاری جمهوری اسلامی، ش 198، 12 مهر1361 ، ص 22.
[12]. بهروزی، فرهاد، همان، ص 371.
[13]. همان.
[14]. همان.
[15]. لطفاللهزادگان، علیرضا، همان، ص634؛ بولتن خبرگزاری جمهوری اسلامی، ش 198، 12 مهر 1361، ص 21.
[16]. بهروزی، فرهاد، همان، ص 357.
[17]. لطفاللهزادگان، علیرضا، همان، ص 635؛ بهروزی، فرهاد، همان، ص 372 و 373.
[18]. مالکی گمچی، اسداله، روزشمار دفاع مقدس فرماندهی انتظامی استان آذربایجان غربی ـ فروردین 1358 تا تیر 1362، تهران، پژوهشگاه علوم انتظامی و مطالعات اجتماعی ناجا، 1395، ص 121.
[19]. لطفاللهزادگان، علیرضا، همان، ص 635؛ مالکی گمچی، اسداله، همان، ص 121.
[20]. لطفاللهزادگان، علیرضا، همان، ص 635.
[21]. مالکی گمچی، اسداله، همان، ص 122؛ بهروزی، فرهاد، همان، ص 413.
[22]. همان.
[23]. لطفاللهزادگان، علیرضا، همان، ص 635؛ بولتن خبرگزاری جمهوری اسلامی، ش 199، 13 مهر 1361، ص24.
[24]. لطفاللهزادگان، علیرضا، همان، ص 635.
[25]. همان.
[26]. بهروزی، فرهاد، همان، ص 373.
[27]. مالکی گمچی، اسداله، همان، ص 121.
[28]. همان، ص 122.
[29]. بهروزی، فرهاد، همان، ص 371.
[30]. همان.
[31]. همان.
[32]. همان، ص 372.
[33]. لطفاللهزادگان، علیرضا، همان، ص 635.
[34]. همان.
[35]. همان، ص 636.
[36]. همان.
[37]. لطفاللهزادگان، علیرضا، همان، ص 636؛ بهروزی، فرهاد، همان، ص 379.
[38]. همان؛ همان.
[39]. بهروزی، فرهاد، همان، ص 379.
[40]. لطفاللهزادگان، علیرضا، همان، ص 636.
[41]. همان، ص 634.
[42]. همان.
[43]. همان.
[44]. بهروزی، فرهاد، همان، ص 373.
[45]. همان، ص 359.
[46]. همان، ص 373.
[47]. همان، ص 373 و 374.
[48]. لطفاللهزادگان، علیرضا، همان، ص 639.
[49]. همان، ص 638.
[50]. همان، ص 636.
[51]. همان، ص 634.
[52]. همان، ص 636 و 637.
[53]. همان، ص 649.
[54]. بهروزی، فرهاد، همان، ص 379.